فرزاد رمضاني بونش
پژوهشگر مسائل منطقه
ریشه ها و علل ناامنیهای شمال افغانستان
چندي پيش ۲۵۰تروریست با لباسهای سیاه به استان بدخشان حمله ور شده و نیروهای امنیتی را کشتند.آنها بیش از 20 پاسگاه از نیروهای افغان را تصرف كردند. همچنين اخيرا در نقاط مختلف استان قندز میان مخالفان مسلح دولت و نیروهای امنیتی درگیری جریان دارد که در اثر آن بیش از 10 هزار خانواده از مناطق شان آواره شده اند. چنانچه عبدالرئوف ابراهيمي ریيس مجلس افغانستان گفته است: اوضاع امنيتي شمال کشور مانند وضعيت وزيرستان شمالي پاکستان ناامن شده است . در اين بين جدا از آغاز حملات بهاری طالبان در افغانستان، استان ها شمال و شمال شرق شاهد حضور جنگجویان خارجی بسياري نسبت به سال های گذشته است . چنانچه در بدخشان، هزاران جنگجوی چچنی، ازبک، تاجیکی و طالبان محلی، پایگاه دایر کرده و در سایر استان ها شمالی افغانستان، مخصوصا فاریاب، سرپل، قندوز، جوزجان، سمنگان برخی بخشهای مهم در آستانه سقوط بهدست جنگجویان است. نوشتار زير به بررسي علل اين ناامنيها در شمال افغانستان مي پردازد.
حملات بهاری طالبان : طالبان در یک دهه گذشته همواره سعی کرده تا با استفاده از روش ها و ابزارهای متفاوتی، میدان جنگ را از استان ها عمدتا جنوبی و شرقی به دیگر استان ها بکشد. در اين راستا استان های امن شمال، مرکز و غرب برای این هدف ها برای طالبان مناسب بوده اند.
حضور گروههاي تندرو خارجي : شمال افغانستان هم مرز با منطقه آسیای مرکزی عمدتا شامل شش استان بدخشان، تخار، قندوز، بلخ، جوزجان، فاریاب و بادغیس است. اين استان ها عموما از امنیت نسبی بالاتری در میان سایر استان ها افغانستان بهرهمند بودهاند. بااینحال در ماه های اخیر شاهد گسترش ناامنی هستیم. در اين بين در گسترش نا امنی ها در شمال افغانستان برخی از گروه هاي خارجی نیز نقش دارند. يعني علاوه بر گروه های ناراضی کشورهای منطقه هم در تلاش برهم زدن امنیت این مناطق هستند. در اين ميان هر چند در گذشته نگرانی ها از نا امنی ها تنها در مناطق جنوب و شرق افغانستان وجود داشت، اما به نظر می رسد که دامنه نا امنی ها در شمال این کشور نیز در حال گسترش است. اين امر به دلايل مستقيم و غير مستقيم رخ ميدهد. اين امر از يك سو به دليل عملیات نظامیان پاکستان در وزیرستان و دیگر بخشهای آن کشور است و باعث شده تا شورشیان خارجي مانند «تحریک طالبان پاکستان» ، « لشکر طییبه» و «حرکت اسلامی ازبکستان» به افغانستان گریخته و از زابل تا بدخشان جابجا و کوشش کنند که خود را به طرف شمال برسانند. چنانچه گروه های مانند تحریک اسلامی ازبکستان، جنگجویان چچنی و گروه های تروریستی عرب، تاجيک ها، حتی برخی از بنیاد گرایان اروپایی و امریکایی در منطقه حضور يافته اند. يعني در نتیجه عملیات وسیع نظامیان پاکستانی در وزیرستان شمالی شمار زیادی از گروه های تندرو به كشورهاي آسياي مركزي نزديك شده اند و در شمال افغانستان مستقر ميشود. از اين ديدگاه حتي نیروهای وابسته به داعش به استانهای شمالی فاریاب، جوزجان، سرپل و بدخشان افغانستان رسیده و بر طبق سخنان عطا محمدنور سرپرست والی بلخ و رییس اجرایی حزب جمعیت هم اکنون صدها خانواده جنگجویان چندملیتی آسیایی در بدخشان و دیگر مناطق شمالی افغانستان ساکن شده اند. در بعد ديگري به نظر ميرسد با توجه به نزدیکی شمال افغانستان به کشورهای آسیای میانه، ناامنی شمال افغانستان را میتوان در گستره وسیع راهبردهای غرب و آمریکا در برابر روسیه نیز جستوجو کرد. يعني ممكن است تضعیف و ناامن کردن روسیه یکی از الویتهای کشورهای غربی و عربي با توسل به داعش و گروه هاي تندرو ديگر در شرايط كنوني باشد و مناسبترین راه تدارکات مخالفان روسیه از پاكستان و افغانستان به سوی آسیای میانه است . در اين بين ناا منی آسیای میانه به معنای ناامن کردن روسیه است. در همين راستا حنیف اتمر مشاور امنیت ملی رییس جمهوری افغانستان گفته است که گروه تروریستی داعش می خواهد فعالیت هایش را از طریق افغانستان به کشور های آسیای مرکزی و همسایگان این کشور گسترش دهد. همچنين نور سرپرست والی بلخ گفته است برنامه ای استراتژیک برای نفوذ گروه داعش از طریق شمال به کشور های آسیای میانه در جریان است. در همين راستا ما شاهد نگراني هاي از سوي كشورهايي چون روسيه و تاجيكستان در قبال ناامني هاي شمال افغانستان هستيم.
وضعيت افغانستان و اختلافات دروني حكومت وحدت ملي: فقر و عقبماندگی اقتصادی و انسانی بستر بسیار مناسبی را برای توسعه تروریسم پدیدآورده است. طی نشدن فرآیند دولت ـ ملتسازی در این کشور و تعمیق و تشدید روحیه قومگرایانه فضایی را ايجاد کرده تا سرزمینهایی از کنترل دولت خارج و در اختیار گروههای تروریستی جهت گسترش دامنه فعالیتشان قرار گیرد. در اين بين نارضايتي برخي مناطق از نوع سياست هاي اقتصادي و اجتماعي و.. دولت موجب بروز سرخوردگي و نوعي همراهي با گروه هاي تندرو ضد دولت شده است. گذشته از اين ساختار اجتماعی و سنخیتهای فرهنگی برخی شهرستانهای مناطق شمالی از جمله قندوز و رويكرد وهابیت از طریق ایجاد مدارس دینی در و اينكه استان قندوز یکی از خاستگاههای مهم حزب اسلامی حکمتیار موجب بستر سازي مناسب براي تندروي شده است.در اين حال بايد توجه داشت كه اختلافات و اختلاف نظرات بین رئیس جمهوری و رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان و تیم های آن ها از دلایل افزایش ناامنی ها است.چنانچه هنوز برای تعیین وزیر دفاع و رياست ستاد اردوی ملی چالش و جود دارد و به نوعي ميتوان گفت وضعیت نا امنی بستگی به وضعیت سیاسی کشور دارد و گروه هاي تندرو دشمنان داخلی و خارجی از این فرصت استفاده بزرگی مي کنند.
نقش پاكستان: بسياري در افغانستان بر اين نظرند كه گروه های مسلح آسیای میانه تنها در مناطق مرزي فعالیت دارند. لذا بر اين نظرند كه برخی گروه هاي از پاکستاني اخيرا برای ایجاد نا امنی ها وارد این مناطق می شوند. از اين ديدگاه پاکستانیها، شمال افغانستان را کانون مخالفت با تفکر طالبان میدانند و حتی درگذشته بیشترین تلفات را طالبان در این مناطق متحمل شدهاند لذا در تلاش براي ناامن سازي اين بخش هستند.
داعش و بازيگران خارجي و عربي: کمکهای مالی کشورهای عربی (کشورهای عربی جنوب خلیج فارس و بویژه سعودیها) باعث گسترش نفوذ شبه نظامیان و داعش در جنوب شده است. در اين ميان به نظر عربها ی وهابی، غیر پشتونها ( چه شیعه و سنی) ضد وهابیت شمرده میشوند لذا توجهها به شمال متمرکز و در این مناطق ناامني بيشتر شده است.