تتبع ونگارش :
الحاج امین الدین « سعیدی-سعيد افغانی »
مدیر مرکز مطالعات ستراتــیــژیکی افغان
ومسؤل مرکزفرهنگی دحق لاره- جرمنی
قرآن عظیم الشان با زیبای خاصی میفرماید: « یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» ( سوره حجرات آیه 13 ) (ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم وشما را به اقوام وقبایلی مختلفی تقسیم نمودیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامی ترین شما نزد الله، با تقوی ترین شما است ).
طوریکه میدانید که در میان اقوام وقبایل قبل از اسلام افتخار به انساب و قبائـل رایج ترین افتخار موهوم بود، تا آن جا که هر قبیلهاى خود را « قبیله برتر » و هر قوم خودرا «قوم » برتر وبهتر می شمردند که با آمدن دین مقدس اسلام بر همه این برتری های قومی، زبانی ونژادی خط بطلان کشید شد و تفاخر به نسب وزبان وقوم که صرف تعلق به قوم سبب بلندی از دیګران باشد، به طور مطلق مردود وناجیـز شمرده شد.
پیامبر صلی الله علیه وسلم با تمام صراحت بیان داشت :« لَیَنْتَهِیَنَّ أَقْوَامٌ یَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِینَ مَاتُوا ... أَوْ لَیَکُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَی اللَّهِ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِی یُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ » ( ترمذی: 3995)(کسانی که به پدران و نیاکان مرده خود افتخار می کنند باید از این کار باز بیایند، و در صورتی که باز نیایند، نزد الله تعالی از حیوانی ( که نام پشتو آن «ګزونډو ویا هم غوبا ری وبه لسان دری ( قانوغوزک کولوټان » است ) که سرگین حیوانات را با بینی خود می غلطاند، پست تر خواهند بود.)
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْکُمْ عُبِّیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِیٌّ وَفَاجِرٌ شَقِیٌّ، النَّاسُ کُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ» ابو داود (5116)،( الله تعالی تعصب جاهلیت و افتخار به پدران را از شما دور کرده است؛ فرد یا مؤمن پرهیزگار است؛ یا فاسقِ بدبخت، مردم همه از فرزندان آدم هستند و آدم از خاک آفریده شده است. )
هکذا رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وسلم فرمود : فرمود: «أَرْبَعٌ فِی أُمَّتِی مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِیَّةِ لَا یَتْرُکُونَهُنَّ: الْفَخْرُ فِی الْأَحْسَابِ، وَالطَّعْنُ فِی الْأَنْسَابِ، وَالْاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ، وَالنِّیَاحَةُ» مسلم (934) (از امور جاهلیت چهار چیز در میان امت من باقی مانده است که آنها را ترک نمی دهند، که عبارتند از: فخر به حسب، طعن در نسب، طلب باران به وسیله ی ستارگان، نوحه خوانی گریه و زاری برای مردگان.)این حدیث بیانگر نکوهش افتخار صرف به نسب است؛ زیرا شرف آدمی با کارهایی است که انجام می دهد، و شرافت آبائی و اجدادی سودی مستقیم به انسان نمی رساند.
در وجود توضیح فوق بدون افراط و تفریط افتخار به خدمت، علم، دانش، خدمات علمی، جهادی و بلاخره فعالیت های فرهنګی ګذشتګان و نیکوکاران و آنرا منبع و رهنمایی خویش قرار دادن امر مثبت، نیکو و خوبی است و آنرا با تعصب ربطی نیست.
خواننده محترم !
با هدایات روشن دساتیر اسلام درمورد تعصب و عصبیت که برای مسلمان و انسان سالم اندیش درست نیست تا برتریت را درین مسایل خلاصه کند اما برای تعارف و شناساسی « لتعارفوا » خواستم این بحث را بعد ازتأکید بر مقدمـﮥ کوتاه بالا در مورد شخصیت والای صحابی جلیل القدر اسلام خالد بن ولید که در فهم بسیاری از افغانان بحیث یک افغان وپشتون شناخته میشود معلومات هذا را با شما شریک سازم.
مؤرخین مینویسند:
هفده سال قبل از ظهور دین مقدس اسلام در مکـﮥ معظمه از دامان فامیل لبابه صفری خواهر ام المؤمنین میمونه کودکی به چشم به جهان گشود و به دنیا آمد که از ابتدای کارنامه های خویش شهرت و شهامت اش سرزبانها بود و بعدها بحیث (سيف الله المسلول ،شمشير برهنه خدا) لقب گرفت.
پدر خالد بن ولید بن مغیره یکی از اشراف قُـریش بود ودربین مردم مکه از مقام ومنزلت خاصی ذی احترامی برخوردار بود.
تربیه وپـرورش خالد که دارای شش برادر ودو خواهر بود در خارج از مکه در قریه جات بیرون شهر مکه صورت گرفت.در محیطی که خالد بین ولید بزرگ شد، جوانان معمولآ مصروف های سپورت های، پهلونی، اسب سواری،شمشیر جنگی، دوش وغیره ... بودند .
خالد بن ولید از همان ایام جوانی دردلیری، شجاعت،ذکاوت دربین جوانان هم سن وسال خویش شهرت خاص داشت.
خالد بن ولید قبل از ایمان آوردن همانند پدرخویش یکی از مخالفین سرسخت اسلام ومسلمانان بشمار میرفت و در رابطه با توطیه ها ودسایس که درمخالفت بااسلام ومسلمین توسط کفار قریش صورت می گرفت، نسبت به همه جوانان عصر خویش، پیشقدم بود.
خالد بن ولید در جنگ احد با تدبیر و پلان غافلیکرانه، قدرت رزمی خویش را، درتهاجم ناگهانی بر لشکر مسلمین از درهّ ای که در انتهای کوه اُحـدقرارداشت،نشان داد .که به اثر این حمله تعداد از صحابـﮥ کرام وبخصوص اولین سپهسالار اسلام حضرت همزه که پیامبر اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم وی را سیدالشهداء خواند، به شهادت رسید.
ناگفته نباید گذاشت که خالد بن ولید بادرنظرداشت اینکه در دشمنی با اسلام ومسلمانان شهرت داشت ولی در عین وقت حقانیت و محبت اسلام در قلب خالد(رضی الله عنه) به صورت نامحسوسی رشد می کرد و احساس می نمود که روزی تمام ملت عرب در زیر پرچم اسلام جمع خواهند شد. بنابراین اندیشه، گفتار و سخنان و اعمال حضرت رسول صلی الله علیه و سلم راهمیشه مورد بررسی قرارمی داد.
ازطرف دیگر به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم از طریق وحی خبر رسید که دل حضرت خالد بن ولید هر دم با نور اسلام آراسته تر می شود.
در نهایت بعد از آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرمود: با وجود آشکار شدن حقانیت و حقیقت اسلام برای خالد چرا او به اسلام مشرف نمی شود.
حضرت ولید رضی الله عنه برادر حضرت خالد رضی الله عنه که چندی قبل مشرف به اسلام شده بود از طریق نامه ای او را به اسلام دعوت کرد.
حضرت خالد می فرماید: «هنگامی که نامه پیامبر اسلام محمد صلی الله علیه وسلم را بدست برادرم ولید ، را مشاهده کردم بی اختیار بر زبانم کلمه توحید جاری گشت و می خواستم هر چه سریعتر خدمت رسول صلی الله علیه و سلم حاضرشده، جانم را فدایش کنم و همین که خدمت پیامبر صلی الله علیه و سلم حاضر شدم چونکه دیوانه دیدار حضرتش بودم از خوشحالی همچو پروانه ای خود را به اغوش ایشان انداخته و ایمان خود را ابراز کردم .».
حضرت خالد رضی الله عنه بعد از اینکه در جمادی الاول سال هشتم هجری به دین مقدس اسلام مشرف شد، مطابق روایات تاریخی در 125جنگ كوچك وبزرگ شركت نمود و در هيچ يك ازآنان شكست نخورد از جنگ موته گرفته تا بزرگترين آنها كه فتح سرزمین های ایران باستان ( که بخش آن تحت نام ایران امروز است) است، حضرت خالد نقش سرنوشت سازي ايفا نمود.
در جبهات که خالد بن ولید در آن اشتراک میورزید، عظمت و هیبت خالد (رضي الله عنه) آنقدر روشن ونامدار بود که حتی با شنيدن نام ايشان بر اندام کفار لرزه می افتید.
حضرت خالد بن ولید از استعدادهای زيادی برخوردار بود وبا جرأت مي توان او را مغز متفكر جنگي مسلمانان آنوقت قلمداد كرد.
در بین مردم عرب اين مقوله مشهور بود كه میگفتند در جنگي كه خالد شركت كند شكست ناپذير است، به همين علت در فتوحات شام (مناطق سوریه ولبنان و...... امروز) سال 17هجري اميرالمؤمنین حضرت عمر بن خطاب (رضي الله عنه) وی را از فرماندهي سپاه اسلام عزل كرده و ابو عبيده بن جراح را به عنوان جانشين وی تعيين نمود. اميرمومنان پس از مراجعت حضرت خالد (رضي الله عنه) به مدينه خطاب به ايشان فرمود: (همه ما براي پيروزي و سربلندي اسلام تلاش مي كنيم و هرگز نمي خواهم از اين خواسته عدول نمايم ، اما از آنجا كه مردم ايمان آورده بودند كه پيروزي با خالد است من خواستم كه مردم رابر حذر دارم و به آنها بفهمانم كه پيروزي را خدا می دهد و فرقی نمي كند كه فرمانده چه كسی باشد و به حق اين قول امير مؤمنان به تحقيق پيوست آنگاه كه سپاه اسلام به رهبری ابوعبيده بن جراح درغياب خالد بر سپاه كفر پيروز گشت.
خالدبن وليد اين ابر مرد تاريخ در آخرين لحظات عمر خویش خطاب به حاضرین گفت: « هيچ جائي از بدنم نيست كه در آن اثر شمشير يا نيزه نباشد. من در جنگهاي مختلف شوق نوشيدن جام شهادت را داشتم، اما افسوس كه امروز موت در بستر به سراغم آمد وشهادت در ميدان جنگ نصيبم نشد.».
سرانجام سپهسالار ميدانهاي نبرد در ششمين دهه از عمر گرانمايه اش ديده از جهان فرو بست.در شهر حمص کشور سوریه مدفون میباشد . انا لله و انا الیه راجعون.
خوانندﮤ محترم !
در مورد اینکه خالد بن ولید از مناطق وسرزمین افغانستان امروز و از جمله قوم پشتون ( سلیمانخیل) است ویـا خیر؟ داستان های متعددی در بین مردم افغانستان زبان به زبان ردوبـدل میشود.برای روشن شدن بهتر وبیشتر این موضوع توجه خوانندگان محترم را به معلومات ذیل در این بابت جلب مینمایم .
نسب خالد بن ولید:
طوریکه در فوق هم یاد آور شدیم، خالد بن الولید بن المغیرة المخزومی (581 - 642 میلادی) یکی سوارکاران وقوماندانان شجاع ومشهور جهان اسلام است که رسول الله صلی الله علیه وسلم وی را به سیف الله (شمشیر الله تعالی) ملقب فرموده است .
خالد بن ولید پسر الولید بن المغیرة بن عبد الله بن عمر بن مخزوم بن یقظة بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. والولید کاکای أم المؤمنین أم سلمة می باشد.
مادر خالد بن ولید:
مادر خالد: لبابة الصغری بنت الحارث بن حزن بن بجیر بن هزم بن رویبة بن عبد الله بن هلال بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن بکر بن هوازن بن منصور بن عکرمة بن خصفة بن قیس عیلان بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان است. در ضمن به خالد بن الولید گفته شده: أبو الولید، القرشی المخزومی ( بنابراین از قبیله قریش بوده است)
مادرش لبابة الصغری، که دختر الحارث بن حزن الهلالیة، و او نیز دختر میمونة بنت الحارث همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم است، وخواهر لبابة الکبری همسر عباس بن عبد المطلب کاکای پیامبر صلی الله علیه وسلم است.
طوریکه در فوق گفتیم : خالد بن الولید رضی الله عنه در سال 592 میلادی در مکه بدنیا آمد پدر خالد ، الولید بن المغیرة که یکی از جمله سران قبیله بنی مخزوم واز جمله سادات قریش است.
بدین اساس طوریکه از سلسله نسب اش معلوم میشود :خالد بن ولید رضی الله عنه عرب الاصل واز جمله قریشی میباشد .
ولی در مورد اینکه چرا وی را افغانی واز قبیله سلیمانخیل میداند موضوع قابل بحث وتعمق است، یکی از علت های اش شاید این باشد که خالد بن ولید شمشیر زن واسب سوار ماهری ومهمانواز بود ومیگویند زیادتر خصوصیات آنحضرت به خصوصیات مردم سرزمین افغانستان امروز می ماند .
علت دیگری که خالد بن ولید را پشتون وبه قبیله سلمانخیل مرتبط می سازد اینست که:در زمان یزید طایفه ازمخزومی بنا به مسائلی که در بین شان بوقوع می پیوندد به سیستان و نواحی کابل امروز مهاجر میشوند، درجمله فامیل های مهاجر عبدالله بن خالد که از فرزندان خالد بن ولید رضی الله عنه (ومطابق برخی از روایات نوسه خالد بن ولید ) نیز همراه این فامیل ها مهاجر و در مناطق نزدیک کابل امروزی جابجاءومسکن گزین میشوند. در آنجا پسر خالد بن ولید بایکی از دختران رهبران قوم سلیمانخیل ازدواج مینماید واز این وصلت دو طایفه بزرگ السوری واللودی بوجود آمدند. وبنابر این وصلت است که : خالد بن ولید بحیث افغان شهرت یافته است.
(مزید معلومات: منابع تحقیقی الکترونی و مجلة التراث العربی- دمشق العدد 88 (۲۲- کانون الأول مطابق به دیسمبر 2002).
پایان