(عدم درک واقعی ازمعنی ومفهوم دین اسلام وکلام الهی ، منافع شخصی یا تجارت بالای دین وتحریف احکام دینی باپیروی ازخرافات،منافع زبانی ،قومی، قبیلوی،سیاسی واقتصادی ،عامل عمده میباشد)
به ارتباط بخشهای قبلی فرقه یا مذهب دیگر را که نسبت عدم درک واقعی از معنی ومفهوم دین اسلام،درجهت منافع شخصی،سیاسی و...دین اسلام را پارجه نموده به معرفی میگیریم
ـ مذهب یا فرقه احمدیه:ـ
بنیانگذاراین فرقه میرزاغلام احمد پسرغلام مرتضی ،در سال۱۲۵۵هجری مصادف ۱۸۳۹ میلادی در قریه قادیان منطقه پنجاب کشورهندوستان تولد، ودر سال ۱۳۲۶هجری مطابق به ۱۹۰۸ میلادی وفات نمود.
موصوف پس از تحصیلات در رشته علوم اسلامى مصروف خدمت دردولت انگلیس مقیم هندوستان بین سالهای ۱۸۶۰ الی ۱۸۶۵ واقع شهر سیالکوت گردید، بعداْ به زادگاه اش برگشت.در سال ۱۸۸۰ کتاب تحت عنوان (براهین احمدیه) به رشته تحریر در آورد، و عقاید خویش را منتشر نمود.
نقطه شروع تفکر غلام احمد، همانطور که در اغلب حرکت های مسیحی و احیاگرانه اسلامی وجود داشته است، اصرار بر این مطلب بود که جامعه و دیناسلام تا حدی فاسد شده است و نیاز است که اصلاح گران ملهم از غیب بیایند تا مانع فرآیند انحطاط گردد، و اسلام ناب را احیا کنند . با توجه به ا ین اصل غلام احمد ادعا کرد که خداوند او را برای وظیفه احیای اسلام برگزیده است .رسالت غلام احمد با الفاظ مختلفی در نوشته هایش بیان شده است . پذیرفتنی ترین وصف ادعای معنوی او نزد بزرگان اهل سنت، بیان اومبنی بر انتخابش ازجانب خداوند به عنوان مجدد اسلام درقرن چهاردهم هجری بود .
عقاید احمدیه با عقاید سایرمذاهب اسلام تا حدودی دراصول دین (توحید ، نبوت ومعاد ) تفاوت دارد .این فرقه معتقد است که محمد (ص) آخرین پیامبر نبوده ،غلام احمد پیامبر بدون کتاب بود واجازه دارد تا بیعت را بپذیرد.
درعقاید وافکارفرقه احمدیه یا قادیانی تحولات (قرن ۱۹ و۲۰ ) هند برتانوی اثر گذار بود بخصوص درقرن نوزدهم ،موقعیکه هند تحت تسلط بریتانیا بود، مبلغان دین مسیحی جهت تبلیغ وانتشار مسیحیت وارد هندوستان میگردیدند، در سال ۱۸۵۷ قیام عمومی مردم هند که در آن، پیروان سایر ادیان در کنار مسلمانان بر ضد استعمار انگلستان قیام کردند، به شدت سرکوب شد. در آن قیام، پدر غلام احمد درکنار انگلسیها قرار داشت و به آنان کمک می نمود که این مطلب درآثار رهبر فرقه تایید گردیده است.
آئین هندو نیزدرآن جنگها ضربات سخت رامحتمل گردید، جنبشهایی را برای احیاء مجدد خود راه اندازی نمودند. غلام احمد قادیانی در آن زمان احساس کرد که می تواند مسلمانان را از درد و رنج سلطه بیگانگان برهاند.اولین اقدام اش مبارزه علیه تبلیغات مسیحیان و هندوان بود که در این زمینه کتاببراهین احمدیهرا در سال ۱۸۸۴ میلادی به ارتباط فضل اسلام ،اعجاز قرآنکریم، اثبات نبوت پیامبر،علیه مسیحیت و آیین هندو، تحریر و نشرنمود.
وی درسال ۱۸۸۶ میلادی ضمن بحث آریه سماجی،کتابی را بنام سرمه چشم آریه نوشت. مناظرات ونشر کتاب موصوف رامشهورساخت.ازآن تاریخ به بعد افکارغلام احمد بسمتی حرکت کرد که باعث اختلافات بینقادیانیهو سایرمسلمانانگردید.
وی در سال ۱۸۸۹ ادعا کرد که به اوازطرف خداوند الهام شده که ازمردم بیعت بگیرد،در سال ۱۸۹۱ کتابی را تحت عنوان( نزول المسیح )نوشت و درآن ادعا کرد که عیسی (ع) برصلیب نه مرده،بلکه ازفلسطین به هند فرارنمودودریکصدوبیست سالگی درشهرسرینگر هند ازوفات نمود ومقبره یکه امروزدر کشمیربه (بوذاسف) معروف است، قبرعیسی (ع) میباشد، اوبه آسمان صعودنکرده وبازگشت دوباره ای ندارد.مدعی گردید که مهدی موعود مسلمانان میباشد ومردم را به سوی خود فراخواند.
موصوف تا سال 1902 حدود 75 کتاب به رشته تحریر درآورد. غلام احمد به پیروان خود دستور داد تابا مسلمانان مثل اهل کتاب رفتار کنند و با زنان سایرمسلمانان ازدواج کنند، ولی دختران خود را به ازدواج سایرمسلمانان درنیاورند. این طرز تفکر درفرقه قادیانی تطبیق میگردد،آنان مسلمانان را به خاطر ایمان نیاوردن به نبوت غلام احمد، کافر می دانند.
این فرقه در فروع دین اسلام ( نماز، روزه، ذکات ، حج وجهاد ) اختلاف عمده نداشته ، تنها درشیوه وعمل کرد جهاد با زور وشمشیر مخالف میباشند. بصورت عموم سه اصل ذیل که باعث اختلاف عمده وحتی محکوم شدن این فرقه به مرتد ، کافر یا قادیانی بودن محکوم مینماید.
اول ـ طبیعت مسیح یافتن
دوم ـ دعوى غلام احمد که خود را مسیح و مهدى موعود و تاراکریشنا خواند و ادعا کرد که پیامبر است و از جانب خداوند به او وحى رسید و اجازه دارد تا بیعت بپذیرد.این ادعای رسالت با الفاظ مختلفی درآثار غلام احمد بملاحظه میرسد.
سوم ـ انکار جهاد اسلامى که میگوید: «جهاد نباید به جنگ وشمشیر باشد،جهاد با شمشیر نزد این فرقه حرام است.
اختلاف عمده دیگراین مذهب با سایرمسلمانان(شیعه وسنی) این است.که به عقیده این فرقه حضرت محمد (ص) آخرین پیامبرنبوده بلکه میرزاغلام احمد رابه عنوان رهبرورهنمائی بشریت معرفی میکنند. رهبراین فرقه خود را خلیفه نامید و تاحال پنج خلیفه دیگر یکی پی دیگرمنسوب ویا انتخاب شده است.خلیفه سوم این فرقه ازپاکستان اخراج گردید وبه کشور انگلستان به تبلیغات وفعالیتهای مذهبی ادامه داد. خلیفه چهارم وپنجم که میرزامنصوراحمد میباشد درلندن زندگی مینمایند. ومرکز فعالیت عمده مذهب احمدی در انگلستان میباشد. اجرای مراسم مذهبی احمدیه درپاکستان محدود بوده، دولت عربستان صعودی به احمدیان اجازه سفربه اماکن مقدس رانمیدهد.و درسایرکشورها مانندامریکا، اروپا،آسترلیا، افریقا وسایرکشورهای آسیائی آزاد اند.
بعضی رهبران مذهبی اهل تسنن وتشیع احمدیان رابنام مرتد، قادیانی وکافر میدانند. دلیل عمده آن بعد ازمرگ میرزا غلام احمد، که خود را عیسی مسیح میدانست،طرفدارانش بر سرچگونگی ادامه نهضت، رهنمود قرآن در مورد ختم پیامبرانو چگونگی جانشینی وی به دو دسته کاملاً متضاد تقسیم شدند که عبارت بودند از حرکت احمدیه لاهورو جماعت مسلمین احمدیه. پس از مرگ میرزا غلام احمد درسال ۱۹۰۸،رهبری جماعت احمدیه به دست حکیم نورالدین بِروی سپرده شد. پیروان جماعت احمدیه مدعی هستند که وی اسلام شناس بی همتا بوده واولین شخصی است که پس ازادعای میرزا غلام احمد مبنی برمسیح ومهدی موعود بودنش،به وی درسال ۱۸۸۹ بیعت کرد. پس از مرگ وی در سال ۱۹۱۴ دورهای از اختلافات و انشعابات در جماعت احمدیه شکل گرفت عدهای از طرفدارانش خواهان تشکیل شورا و هیئتی از اُمنأ برای اداره جماعت احمدیه شدند. طرفداران این طرزفکر با شدید شدن اختلافات مذهبی وعقیدتی با طرفداران خلیفهگری حرکت احمدیه لاهورراتشکیل دادند.قابل تذکراست که طرفداران حرکت احمدیه لاهور، میرزا غلام احمد را تنها یک شخصیت «اصلاح طلب و آگاه» و محمدرا آخرین پیامبر با کتاب میدانند. طرفداران خلیفه گری که نگاهی کاملاً متفاوت به نقش میرزا غلام احمد داشتند، مدعی شدند که محمد آخرین پیامبر با کتاب خدا ومیرزاغلام احمد مسیح ومهدی موعود وپیامبر بدون کتاب میباشد .
به این ترتیب پس ازمرگ حکیم نورالدین بروی در سال ۱۹۱۴،طرفداران خلیفه گری، پسرمیرزاغلام احمد رابه عنوان خلیفه دوم برگزیدند.امروزه خلیفه جماعت مسلمین احمدیه بوسیله نماینده گانی ازسراسر کشورهایی که دارای جمعیت قابلتوجه احمدی است انتخاب مینمایند.با اینکه اکثرخلفاازفرزندان ونسب میرزاغلام احمد بودند اما درآئین احمدی خلافت بصورت موروثی نیست وخُلفا توسط نمایندگان جماعت احمدی درسرتاسر دنیا به صورت مادام العمر انتخاب میشوند.
چون اعتقادات غلام احمد درباره حضرت مسیح(ع) و مهدی موعود، ادعاهای او درباره مأموریت ویژه ازجانب خداوند برای تجدید اسلام وعقاید او با معتقدات و باور مسلمانان سازگاری ندارد. بدین جهت، همه مذاهب اسلامی ادعای میرزا غلام احمد را رد کرده. به دنبال برخوردی بین دانشجویان احمدی و غیر احمدی در ربوه فشار برای طرد احمدی ها از جمع مسلمانان از نو آغاز و با شورش ها و تهدید رهبران دینی به اعتصاب عمومی همراه شد . پس از مخالفت های اولیه، نخست وزیر دولت ذوالفقار علی بوتو بر کنار شد و مجلس ملی تصمیم گرفت درباره وضعیت اشخاصی که به خاتمیت حضرت محمد (ص) اعتقاد ندارند، بحث کند بعد از بررسی های طولانی در پشت درهای بسته،مجلس درهفتم سپتامبر ۱۹۷۴ جلسه علنی تشکیل داد و به اتفاق آرا تصمیم گرفت که قانون اساسی پاکستان با اضافه کردن ماده ای اصلاح شود: در این ماده تصریح شد که «هر کس ایمان قاطع و بدون قید و شرط به خاتمیت محمد (ص) ندارد یا پس از محمد (ص) ادعای پیامبری کند، به هرمعنا یا تفسیری از این کلمه، یا این چنین مدعیانی را به عنوان پیامبر یا مصلح دینی به رسمیت بشناسد، طبق قانون اساسی مسلمان نیست . در اپریل ۱۹۸۴ میلادی به دنبال درخواست علماء مبنی بر تقویت صبغه اسلامی زندگی عمومی مردم در پاکستان، رئیس جمهور ضیاءالحق در فرمانی به صورت رسمی اعلام کرد که انجام آداب دینی احمدیه، عملی مجرمانه است . هم چنین احمدیه از اظهار دین خود به عنوان اسلام و تبلیغ و انتشار آن ونامیدن مکان های عبادت خود به مسجد منع شدند . مجازات هریک از این جرایم سه سال زندان همراه با جریمه بود. به دنبال فرمان متذکره،میرزا طاهر احمد رهبر احمدیه به لندن نقل مکان کرد وتاحال درآنجا زندگی میکند .
فعلاْ مرکز احمدیه یا قادیانی در انگلستان است ، باداشتن امکانات وسیع مالی وگروپهای تبلیغاتی قوی درجلب وجذب سایر مسلمانان فعالیتهای وسیع دارند. به همین شکل درسایر کشورهای اروپائی با استفاده ازآزادی ودموکراسی که درقوانین اساسی کشورهای متذکره مسجل گردیده ،فعالیتهای گسترده دارند،طورمثال درکشورآلمان بیشرازیکصد بیست مسجد اعمارنموده اند،علاوتاْ فاکولته تحصیلات اسلامی فرقه احمدیه درشهرک ریداشتاد، ومرکز تجمع آنان درشهر گروزگرو آلمان بنام (ناصرباغ) زمینه های تجمعات وفعالیهای بیشتر آنان را فراهم نموده ومینماید . درسایر شهرهای آلمان نیزمراکزتجمعات ایجاد نموده اند. این فرقه درکشورهای اروپائی بخصوص در آلمان زمینه های سهمگیری زنان را درهمه امورزنده گی نظر به اکثر فرقه ها ومذاهب دیگربوجودآورده اند. درتابستان هرسال تجمع عمومی وپروگرامهای تفریحی این فرقه درشهر (منهایم) آلمان صورت میگیرد.به همین شکل درسایرکشورهای اروپائی ،امریکا ،کانادا ،آسترلیا وافریقا. بنابر ارقام اعلام شده در حدود ده میلیون نفرپیرو این فرقه میباشد که حدود 4 میلیون از آنها درپاکستان زندگی دارند، اما بیشترین اعضای این فرقه در آفریقا میباشند.
عقاید عمده این فرقه طبق اثر محمود احمد ( تفسیر القرآن ) عبارت اند از:
اول : ـ صفات الهی
احسان الهی ظهیر در کتاب (القادیانیة ) بیان میدارد که : تشابه میان صفات خدا و صفات اشیاء، ظاهری و سطحی است، مثلا خداوند وجود دارد وهم انسان وجود دارد، اما کلمه وجود به صورت یکسان در هر دو مورد دلالت ندارد ... صفات خدا با هیچ شی یا پدیده دیگر سهیم نیست ... هیچ شی یا وجودی شباهت واقعی به او ندارد ... (ص ۵۵۰ ـ۵۵۲) . از عبارت فوق همان اشتراک لفظی وجود الهی در نزد بعضی از متکلمان و عرفا به دست می آید و نمی توان تجسیم را به خاطر چند کلمه متشابه به آنان نسبت داد. وی همچنین می نویسند: «چیزی را که خلاف عقل و خرد است، نمی توان به خدا نسبت داد»(۵۸۲)
دوم ـ روئت الهی : خدا وند به چشم دیده نمی شود،بخاطریکه ذاتا با اشیاء مادی متفاوت است (ص۵۵۶).
سوم :ـ اختیار انسان
انسان در برابر اعمال خود، مختار و مسئول است، ولی دامنه این اختیار محدود و تا حدی جبر بر او حاکم است.(ص ۵۲۰، ۵۲۳ ، ۵۸۲ ).
چهارم : ـ قرآنکریم
قرآن مصون ازتحریف است ودرآن تحریفی صورت نگرفته است. (ص ۵۱۱)
پنجم : ـ ختم نبوت
قرآنکریم رد مینماید که وحی با پیامبر اسلام ختم میشود، بلکه خدا به سخن گفتن با بنده گان برگزیده خود ادامه می دهد (ص ۱۶۶ - ۱۶۷ و ۵۲۲) .
شریعت پیامبر اسلام تا آخرالزمان هست، ولی مردانی ظهور می کنند که نور وحی را از پیامبر میگیرند و در هیئت مصلحان ظاهر می شوند و در صورت ازدیاد فسق و فجور، پیامبری ظهور می کند. (ص ۵۸۹) ...
ششم :ـ خلود درجهنم
عذاب دوزخ دائمی نیست وکافرترین انسانها پس از مدتی مجازات،سرانجام به رستگاری می رسند.(ص ۵۲۵ و ۵۵۹)
هفتم ـ بیان تکلیف«تکلیف بلا بیان قبیح است». (۵۲۷)
هشتم : معجزات
قرآنشریف هیچ معجزه ای را به پیامبران نسبت نمی دهد و خبردادن از غیب از معجزات پیامبران است. (ص ۵۲۹ )
قرآن از نسبت دادن غیرواقعی به پیامبران، از قبیل زنده کردن مرده ها، متوقف کردن حرکت ماه و خورشید ، دریاها و کوه ها خودداری فرموده است. مطالبی از این قبیل افسانه است. آن چه در قرآن آمده، به معنای مجازی آن به کار رفته است، نه حقیقی. (ص ۵۳۳ - ۵۳۴).
این مطلب یکی از نکات عجیبی است که در گفته های محمود احمد یافت می شود؛ چرا که پدرش غلام احمد نیز ادعا می کرد که مرده را زنده میکند و به ادعای خود دشمنانش را می کشد و...
نهم : تجرد روح
برخلاف فلاسفه، روح را مجزا از بدن ندانسته ومعتقد است که: روح از جسم جدا نیست و تغییراتی که باعث رشد جسم است، موجب تولد روح می شود (ص ۵۴۵ - ۵۴۷)
دهم : قدامت انسان
به تصریح قرآنکریم قبل از زمان آدم ،انسان نیزوجود داشت و انسان قبل از آدم، چندین مرحله از مراحل تکامل را طی کرده است. (ص ۵۷۸)
یازدهم : جن
منظور از جن در آیات قرآنکریم موجودات نامرئی نیستند، بلکه این تعبیر به دسته ای از انسانان اطلاق می شود. (ص ۵۷۹)
دوازدهم : زنده گی پس از مرگ
پس از مرگ، روح انسان درکالبد دیگری دخول می یابد که متناسب با آن عالم است. کالبدی روحی که دارای استعدادهای خاصی برای درک زیبایی های صفات خداوند است. روح کامل وارد حالتی میگردد که آن را بهشت می نامند، می شوند و روح های ناکامل در وضعیتی به نام دوزخ قرار می گیرند و این وضعیت شفای آن روح های بیمار را سبب می گردد تا این که تمام روح های بیمار داخل بهشت می شوند و دوزخ از میان برداشته می شود. همه لذات در آن عالم، روحی و معنوی است» (ص ۵۸۸).
سیزدهم :ـ جهاد
اسلام تهاجم را توصیه نمیکند و آن را منع کرده است، هرگاه خودداری از جنگ، صلح را به خطر اندازد، به جنگ بپردازید. هرگاه دشمن فعالیت های مذهبی را آزاد گذاشت، جنگ باید متوقف شود. حمله به اماکن مذهبی را ممنوع میدانند .در نظام سیاسی شدیدا از حاکم حمایت می کنند .و منع جهاد در پرتو آن معنا می یابد. (تاریخ تفکر اسلامی، ص ۴۸)
فرقه قادیانیه درپهلوی سایر فروع دین اسلام حج و را قبول دارند و احسان الهی ظهیر حج قادیانیه را شرکت در اجتماع سالیانه قادیانیه در قادیان می داند، صحیح نیست. البته قادیان برای آنها، مثل مدینه برای مسلمانان، ارج و قرب دارد. همچنین زکات برای محصولات کشاورزی ده درصد وبرای تجارت، دو ونیم درصد است.(ص ۵۳۹) ربا، قمار و مسکرات نزد آنان حرام است (ص ۵۴۰و۵۴۴).
به نظر فرقه احمدی، اسلام دینی میباشد که به صلح پایبند است . رهبر این فرقه به مراتب تجاوزو جهاد خشن رامحکوم نموده، میگوید: نه تنها آنان بخشی ضروری از تعالیم اسلام را تحریف کرده ،بلکه کمک درکار مبلغان مسیحی در بد جلوه دادن اسلام به عنوان دینی که گسترش آن با ابزارخشونت آمیز پیوند خورده است،مینمایند وتنها جهادی دراسلام جایز است که برای اشاعه دین از طریق تبلیغ و اقناع صورت گیرد.
اما درباره ارتباط احمدیه با جهان غیراسلام، احمدیه درمرحله اول در دفاع از اسلام و وصف آن به عنوان دینی آزادی خواه، انسانی و مترقی است که همواره از ناحیه غیر مسلمانان مورد هجوم واقع میشود . این طرزتفکر احمدیه کاملا با اندیشه متفکران نواندیش مسلمان همسو است،اما در دیگرموضوعات مانند حجاب و چند همسری، پیرودیدگاه سنتی اکثرمذاهب دیگرمیباشد . یکی ازاختلافات این فرقه و دیگرمذاهب اسلامی این است که احمدیه تبلیغ صلح آمیز اسلام در میان مسلمانان و غیرمسلمانان به طور مساوی به عنوان فعالیت ضروری و واجب تلقی می کنند.
ادامه دارد...
بااحترام عبدالواسع غفاری