سیا در افغانستان به کی چقدر پول داد؟

 

در این اواخرکتابی بنام " فرست ان " و یا برای نخست در داخل که توسط یک مامور سابق سازمان استخبارات امریکا (سیا) بنام گری شرون نوشته شده است و یکی از پر خواننده ترین کتاب ها در امریکا بشمار می رود به چاپ رسیده است و دارای مطالب تازه ی از فعالیت های سیا در افغانستان می باشد.
گری شرون که یکی از سابقه کار ترین و با تجربه ترین مامورسابق سیا در امور افغانستان و جنوب آسیا است، تقریباً در تمام دوران فعالیت 35 ساله اش، با مسایل افغانستان به شکلی از اشکال سر و کار داشته است. آقای شرون درست چند ماه قبل از کودتای خلق و پرچم در سفارت امریکا در اسلام آباد به حیث کارمند سیا شروع به کار نموده و آخرین ماموریتش رهبری نخستین تیم هفت نفری سیا، بنام "الاشه شکن"، درست چند روزی بعد از حادثه 11 سپتامبر در پنجشیر بوده است. به روایت آقای شرون او در زمان ماموریت اش در سیا تقریباً با تمام مهره های خورد و بزرگ سه دهه اخیر تاریخ افغانستان دیدار نموده و از احمد شاه مسعود و مسعود خلیلی بمثابه "دوست های نزدیک خود" یاد آور شده است.
کتاب برای نخست در داخل، مجموعه ی از یاداشت ها، تحلیل ها و خا طرات آخرین ماموریت چهل روزه ی آقای شرون در سیا، از تاریخ 26 سپتمبر 2001 الی 4 نومبر 2001، در داخل افغانستان است. هر چند کتاب های متعددی از طرف مامورین سابق و یا ژورنالیست های نزدیک به سیا در مورد افغانستان در سال های اخیر به نشر رسیده است فقط یکی از ویژه گی های عمده این کتاب آن است که نویسنده ی کتاب از اکثر کمک های پولی سیا که در مدت ماموریت اش به" رهبران" و فرماندهان ایتلاف شمال وقت کرده به تفصیل یاد آور شده است، که خود جالب و بی سابقه است. زیرا معمول است که اداره استخباراتی آطلاعات امریکا در بسیاری موارد اجازه نشر مطالب را به تفصیل نمی دهد.
با یاد آوری این نکته که هر چند این کتاب موارد ضدو نقیض زیادی را نیز داراست که می توان بگونه مثال از ادعای "بازسازی راه های کابل توسط دولت مجاهدین" یاد آور شد، و هم توسط یک جاسوس سابق سیا نوشته شده است، ولی باز هم افشا کننده ی حقایق تلخ یک دوره ای از تاریخ معاصر کشور مان محسوب می شود.
در کتاب گری شرون ادعا کرده است که تقریباً مقدار 5 میلیون دالر را در مدت 40 روز به "رهبران" و مسوولین ایتلاف شمال وقت پرداخته است. هر چند می دانیم و می دانند که مبلغ فوق قطره ای از بحر بیکران کمک های سیا به نوکران رنگارنگش در افغانستان هم نمی تواند باشد ولی باز هم به مصداق -مشت نمونه خروار- لیست مفصلی را که کی از سیا از این مبلغ چقدر گرفته است، در ذیل تقدیم می گردد:
انجینر عارف، که از طرف گری شرون "رییس دفتر استخبارات ایتلاف شمال"، معرفی شده است، مبلغ 500 هزار دالر در شب 26 سپتمبر 2001 ، باراک، پنجشیر،
قسیم فهیم، یک میلیون دالر، به تاریخ 27 سپتمبر 2001، باراک، پنجشیر،
انجینر عارف، 22 هزار دالر، به تاریخ 1 اکتوبر، 2001، و 10 هزار دالر به تاریخ 2 اکتوبر، باراک، پنجشیر،
انجینر عارف، 250 هزار دالر، به تاریخ 7 اکتوبر، باراک پنجشیر
قسیم فهیم، یک میلیون و 200 هزار دالر، به تاریخ 17 اکتوبر 2001
داکتر عبدالله، 250 هزار دالر، به تاریخ 17 اکتوبر 2001
قومندان عطا (فعلاً والی بلخ)، 250 هزار دالر، (پول به فهیم داده شده است تا به قومندان عطا فرستاده شود.) به تاریخ 17 اکتوبر 2001
گری شرون علت فرستادن پول به قومندان عطا را قهر بودن قومندان عطا با سیا بنابر پیوستن یک تیم دیگر سی ای ای بنام "ستاره" با دوستم در جنوب مزار شریف عنوان نموده می نویسد: احتمال درگیری قومندان عطا با دوستم تا زمانی که یک تیم سیا با دوستم بود، برای ما سخت نگران کننده بود. من خواستم با ارسال پول به عطا، مانع جنگ بین دوستم و قومندان عطا شوم و هم به نوعی واضح سازم که سیا با تمام فرمانده هان در یک مسافه قرار دارد.
امید است روزی تمامی پول های داده شده ی سیا به "رهبران" خود ساخته و باد آورده ی روزگار، به این لیست افزوده گردد، تا سند محکمی باشد در دل تاریخ تاریک وخونین سه دهه اخیر کشور.

پاسخ استاد سیاف به گری شرون

اشاره: برخی نکات در بارۀ کتاب گری شرون و مبلغ 250 هزار دالری که استاد سیاف از وی «قبول» کرده بود.

گزارشنامه افغانستان : من کتاب گری شرون کارمند ارشد سی آی ای، به ترجمه گری اسدالله «شفایی» را خوانده ام. قبل از انتشار متن فارسی آن، با استاد سیاف هم در بارۀ آن صحبت کوتاهی داشته ام. نوشتار « روایی» کتاب به همان میزانی که به نظر سخت خونسردانه وواقعی می آید، همانند کتاب «الاشه شکن» گری برینتسون، به شدت فیلتر شده نیز، هست.
نام کتاب گری شرون در زبان اصلی انگلیسی (
First In) است. برش هایی ازین کتاب، درین سال ها، به ویژه روایت کوتاه صحنه پرداخت بسته های دالر به برخی مسئولان و فرماندهان «ضد طالبان»، از سوی بسیاری نویسنده گان و علاقه مندان درشبکه های مجازی همرسانی شده است. 

بنده نیز درین سال ها چند بار، همرسانی این برش خاص را مکرر کرده ام. این بار هم آن را برسبیل تکراری که چندان احسن هم نبود؛ به رسم بازگشت به یک تبادر ذهنی، گذاشتم. این که رضا مه سا این کار را «تاجک ستیزی» خوانده، برایم جای پرسش است.
من در دادن یک تکه تاریخی، روح برهنۀ واقعیت ها ( یعنی حقیقت) را می بینم و زمانی که خبر از جایی مشخص می آید، داوری کارمصرف کننده و انتقال دهندۀ خبر نیست.
همچنین گفته شده که چرا صحنۀ پرداخت 250 هزار دالر به سیاف را از قلم انداخته ام. واقعیت این است که تکه کنونی را از یک برگه یی (مثل لقمه تیار) برداشتم که همان تکه پرداخت به سیاف، از آن حذف شده بود. زیاد هم دنبالش نگشتم؛ با این استدلال ذهنی که، رهبران درزنده گی شان ازین بسته های بزرگ و کوچک بسیار گرفته اند وحالا ما با قارون های اسلامی- «افغانی» سروکار داریم.

پیوست به این مطلب، لازم است مطلبی را حکایت کنم.
شامگاه یک روز خزانی در 2009 ( یا اگر لغزش نکنم شاید سال 2010) در اقامت گاه «سیاسی» استاد سیاف واقع در خوشحال خان  مینه، با وی گفت وگو داشتم. در آن زمان، روی کتاب «رد پای فرعون» کار می کردم. کتاب «جنگ اشباح»  ترجمه انجنیراسحق را برایش دادم و گفتم ترکی الفیصل چیزی در بارۀ شما نیز نوشته است. ازکتاب گری شرون هم برایش اشاره یی دادم. نگاه هایش راست برچشمانم لنگر انداخت وگفت:

شرون درکتاب خود چی نوشته؟

گفتم: از پول هایی یاد کرده که در آستانه هجوم امریکا به افغانستان برای شما و فهیم خان و انجنیرعارف پرداخته است!

فوری سوال کرد: چقدر نوشته کرده بره مه؟

گفتم: 250 هزار دالر

سیاف همان گونه که روی فرش چهار زانو زده بود، دست ها را روی زانوانش تپی زد و گفت:

ای قدر پیسه  ده نظر یک مامور معذور یا یک کارکن سی آی ای که به تنخواه حکومت زنده گی خوده می چلانه، شاید بسیار یک مبلغ کلان بیایه... مگر این مبلغ، درجنگی که ما ده استقامت گلبهار در دوره مقاومت پیش بردیم، در حد یک دهان نصوار بود.

استاد سیاف سپس اضافه کرد که انجنیر احمد شاه مسعود از نظر خرج ومصرف جنگ دریک وضع بسیار مختنق قرار گرفته بود و من از دوره جهاد همان پول هایی را که پس انداز کرده بودیم، برای حفظ جبهات جنگ به ضد طالب در استقامت گلبهار- کابل به کار انداختیم. وی دقیق محاسبه کرد:

خدا گردنم را نگیرد، سرجمع پیسه هایی که از بودجه تنظیم اتحاد اسلامی خرج جنگ شد، حدود 120 میلیون دالر بود. حالی که گری شرون از 250 هزار دالر گپ زده، کار خودش است. مه درهمان روز، چندان دلم نبود که پیسه ره تسلیم شوم... چرا که چندان مبلغی نبود... از یک گاو بزرگ یک «غدود» بود... و به خاطر یک سلسله نزاکت های جبهه از سر میز برداشتمش و به محافظین دادم.

وی درفرجام با کمی برافروخته این چنین ختم کلام کرد:

ملتی که خون خوده و زنده گی خوده نذر اسلام وعزت خود می کنه، سر دونیم دالر امریکا چی ری میزنه؟

شبکه اطلاع رسانی افغانستان

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد