دکتر سیداحمد جهش
قصه صلح افغانستان و " جنگهای دورگه "
شورای عالی نامنهاد صلح وهمکاری پاکستان درتامین صلح افغانستان یک کمیدی ومسئله خنده آوراست . کمیدی بودن این موضوع آنقدر روشن است که نیاز به تشریحات ومقالات دور ودراز ندارد.
میخواهم جان مطلب را بسیار مختصر طی چند سطری تصریح نمایم .
آنهای که میگفتند اسلام در خطر است وامروزاز بی غیرتی دست به سینه گرفته نوکری عیسویها را میکنند. افغانستان را به چنگال مافیا ی بین المللی انداخته اند.
مافیای بین المللی که هدف نهائی آن ایجادحکومت واحد جهانیست ( به نظرم این مفکوره یعنی ایجاد حکومت واحد جهانی را از اثرمشهور”برتراندروسل “ فیلسوف انگلیسی بنام " امید های نو" الهام گرفته اند ) متشکل ازعناصرآتی میباشد :
مافیای بانکی
مافیای صنایع اسلحه سازی
مافیای انرژی
مافیای اطلاعات ومخابرات
مافیای تکنالوژی
مافیای مواد مخدر
اداره همه امورفوق بدست امپریالیزم غرب بوده دروا ل استریت کوردینه وبرنامه ریزی میشود..
اولیگارشی مالی جهان با ایجاد القاعده وطالبان وصحنه سازی های واقعه آسمانخراش های نیویارک ، صحنه سازی های جنایات طالبان درافغانستان موفق شد آرای عامه جهان را فریب داده افغانستان را اشغال نماید..
هدف از اشغال، تاراج وغارت دارائی های سرزمینی وزیرزمینی افغانستان توسط کمپنی های امپریالستی وتحت کنترول داشتن همسایه های افغانستان وایجاد یک تخته ای خیزمنطقوی برای گسترش و نفوذ محاسبه شده ومهمترازهمه توسسعه وصدور تروریزم وپیشبرد جنگهای (هایبرید* ) درکشورهای آسیای میانه ، روسیه وچین وایران ومنفجرنمودن ممالک موصوف از داخل توسط (هایبرید وارز* ) میباشد.
البته غارت مواد معدنی ایکه درسطح زمین قرار دارد و درآمد بلیون ها دالری از تریاک افغانستان فعلن ازاهداف ضمنی شبکه جهنمی مافیائی قلدران تهاجم وغارتگران جهانی میباشد.
روی ملحوظات فوق غرب حضورنظامی خودرا درافغانستان ضروری وحتمی میداند و ازاینرو ابدا به صلح افغانستان علاقه نداشته هرروزتلاش مینماید تا بی نظمی ، جنگ وتوحش را رادرافغانستان دامن بزند زیرا صلح افغانستان به معنی ختم حضور نظامی قلدران اشغال وتسخیردرافغانستان است..
غرب حضورنظامی اش رادرافغانستان با ایجاد شبکه ای ازپادوها ونوکران منطقوی اش مانند ترکیه وحرامزاده های انگریزی چون قطر، امارات، عربستان سعودی وپاکستان در خارج افغانستان و نوگران داخلی اش در ترکیب دولت وحکومت افغانستان ، شبکه تروریستی طالبان، حکمتیار وحقانی ، فاسدان و دارودسته حامد کرزی ، غنی واتمراجیروعبدالله نوکرباتیم های شان ودیگرهمکاران اجنبی برآورده میسازد
ازاینکه همه عناصربالابصورت مستقیم وغیرمستقیم عضویک شبکه بوده ونوکریک باداراند بناا صلح وصلح بازی شورای نامنهاد صلح، کنفرانس صلح همه وهمه جز مسخره بازی وفریب مردم افغانستان وجهان چیز دیگری نیست. حتا بادعوت چین درکنفرانس های صلح ، امریکا توانست سرکله ی چین هم کلاه بگذارد .
اگرتامین صلح درافغانستان واقعا صادقانه وباخلوص نیت انسانی هدف میبود امریکا ومتحدین اش توانائی آنراداشتند ودارند که در طول یک مدت کوتاه نه تنها تروریستان را نیست نابود کنند بلکه مدارس وباشگاه های تربیه وپرورش طالبان رادرپاکستان مسدود وکمپ های تربیه آدمکشان را ازبین ببرند ومنابع مالی شان راقطع نمایند. اما برعکس این مافیای جهانخور ونوکرانش اند که به عوض سرزنش، تروریستها را کمک مالی وتسلیحاتی میکنند وحتی گزارش رسانه های داخلی به صراحت میرسانند که چرخبالهای خارجی نیز به خدمت توظیف شده اند تا درهرکجا که لازم ونیازباشد انتقال داده شوند پس شما خوانندگان محترم خودفکر کنید که درچنین وضع سخن ازصلح وصلح بازی به ریش همه خندیدن نیست ؟
سناریوی صلح افغانستان خیلی ها مشابه به مسئله صلح فلسطین واسرائیل است که نزدیک به هفتاد سال میشود که هنوزهم تامین نه شده است.همه روزه فلسطینی ها کشته میشوند اما اسرائیل زمین غصب میکند ومعادن نفت وگاز ساحلی را به تصرف خود درمی آورد.
همینطور در طول هفتاد سال دیگر مردم عادی افغانستان کشته خواهند شد ومافیای خارجی وداخلی ( همکاران اشغال) زمینها، آبها،جنگلات ومعدن افغانستان را تاراج خواهند کرد. مگر آنکه معجزه ای رخ دهد ومردم افغانستان بیدارشده به پاخیزند تا دست مافیا وامپریالیزم از حلقوم مردم افغانستان قطع گردد
کلمه هایبرید بیشتردربیولوژی ومخصوصن درنسل گیری حیوانات ونباتات به کار رفته درفارسیHybrid * -
دورگه معنی میدهد. برعلاوه امروز این کلمه در تخنیک وسیاست ومسایل نظامی هم استعمال میشود . چنانچه به موتر هایکه توسط برق وپترول حرکت میکنند هایبرید گفته میشود واما در سیاسیت وادامه آن یعنی جنگ معنی خاص دارد و میتوان گفت که کلمه هایبرید یک کته گوری فلسفی است وبه پدیده های اطلاق میشود که متشکل از دو ویابیشتر اجزا وعناصر باشند.
Hybrid wars*
- جنگهای هایبرید " اندریو کریبکو" نویسنده ومبصرسیاسی امریکائی کتابی بنام هایبرید وارز
نوشته است، همچنان مقالات اورا درمورد جنگهای هایبرید میتوانید درلینک زیرمطالعه نمائید.
قرارریسرچ وتتبع ای که کرده ام چنین به نظرمیرسد که غرب بعد ازاشغال افغانستان وعراق ستراتیژی از پای درآوردن ومضمحل کردن مما لکی راکه هدف تیربلایش قرارمیگیرد تغییرداده وفعلن بیشترازستراتیژی جنگهای هایبرید کار میگیرد، مخصوصن امریکا میداند که راه اندازی جنگهای متداویل به مقابل روسیه وچین باعث تلفات کتلوی، استعمال اتوم وجنگ جهانی سوم میگردد ، بنااجهت شکست حریفان از ستراتیژی جنگهای هایبرید کار میگیرد.
به اسا س نظرفوق امریکا بخش اعظم قوای متداویل خودرا ازافغانستان کشیده است اما خود یکجا با شبکه همکاران داخلی وخارجی اش جنگ شدید هایبرید را برضد مردم بیدفاع افغانستان پیش میبرد.
امریکا درپیشبرد جنگهای هایبرید از تکتیک های آتی استفاده میکند
- استخدام وجذب تعداد زیاد شهروندان مبتکروبانفوذ کشورمورد هدف توسط سرویسهای استخباراتی وتوظیف شان جهت اجرای وظایف خاص درتمام قدمه ها.
- نفوذ دادن وصدور" ان جی او" ها به کشورهای مطمع نظر.
- صدور گروپهای تروریستی وخرابکاربه مملکت مورد نظر.
- دامن زدن وتحریک اختلافات قومی، مذهبی، لسانی ومنطقه وی.
- صدورانقلابات رنگین ومخملی ونارنجی برای تغییررژیم کشورها.
طبق نظر" اندریوکریبکو" بهارعرب، انقلاب های رنگین گرجستان, قرغزستان وناآرامی های اندیجان ازبکستان، کودتای میدان اوکرائین وجنگ سوریه همه جنگهای هایبرید امریکائی اند ، مخصوصن پروژه اتحادیه یوروآسیای روسیه وراه ابریشم چین شدیدن هدف جنگ هایبرید امریکا قرار دارد.
به اساس آنچه در بالا نگاشته شد " هایبرید وارز" را میتوان جنگهای غیرمتداویل چند بعدی ویا جنگهای دورگه ترجمه نمود.