مردم افغانستان توان تحمل تنشها وکشمکشهای دیگر را ندارد

ساختار جغرافیایی افغانستان طوریست که گویی با گذشت زمان یا قسمتی از خاکها با نفوس ان از بدنه اش جدا شده یا اینکه این سرزمین مرکب از قطعات جدا شده از سرزمینهای دیگران با تعداد نفوس انها میباشد ( این بحیث یک فرضیه گفته شده است وگرنه گذشته تاریخ افغانستان معلوم است که اریانای کبیر بوده است ) .

در ترکیب ملی افغانستان تاجکها وجود دارد که در همجواری ان دولتی بنام تاجکستان قرار دارد ، در همجواری ملیت ازبیک ، دولتی بنام‌ازبکستان است ودر همسایگی ترکمنها دولت ترکمنستان واقع است ، در همسرحدی پشتونهای افغان پشتونهای ان طرف خط فرضی دیورند ایالت خیبر پختونخواه پاکستان ودر هم مرزی ساحات بلوچ نشین افغانستان بلوچستان پاکستان وایران واقع است .

کشورهای هم سرحد بخش شمال افغانستان ( تاجکستان ، ازبکستان وترکمنستان ) از لحاظ نظامی ، اقتصادی وسیاسی در حالت ثبات و نظم دولتی بسر میبرند ، مناطق قبایلی هم مرز با پشتونهای انطرف هم از نگاه برخی سهولتها در وضعیت بهتر از افعانستان اند بخصوص در عرصه خدمات صحی شفاخانه ها وغیره که مریضان افغانستان عمدتا غرض تداوی بهتر به انجا میروند ودر شهر پشاورتحصیلات عالی بهتر از افعانستان است .

بلوچستان ایران و پاکستان شاید از لحاظ نفوس وبرخی سهولتها بهتر از ولایات بلوچ نشین افغانستان باشد .

افغانستان که طی سالهای اخیر بنابر لشکر کشی های بیگانگان ، تربیت جنگنده های ضد افغانی در پاکستان وحملات شان در حالت نا مناسب اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و اجتماعی قرار دارد ، در صورت مداخلات کشورهای همجوار ممکن مصدوم به خطرات در امر بی ثباتی و امکانات درگیری جنگهای نیابتی دیگر گردد .

اگر روسای جمهور کشورهای همجوار بخواهند با استفاده از حالت موجود بدستبازی ترکیب ملی و سهمدهی های ازمایش شده ناکام بیست ساله اخیر اشغال بپردازند برای افغانها چالش زا میباشد بخصوص اگر در قبال این دستبازی ها سرکرده های ناراضی و منفعت باختگان ملیتهای باهم برادر قرار داشته تحت این پوشش دراورده شوند خلاف حاکمیت ملی وتمامیت افغانستان میباشد.

در جهان معمول است که همسایگان از وضعیت بی ثبات و نا امنی همدیگر ابراز نگرانی میکنند و برای جلو گیری از وسعت ناامنی به همدیگر مشوره میدهند یا به مذاکرات مستقیم‌داخل میشوند تا نا امنی هابه کشورهای همجوار سرایت نکند و این هیچ مشکل حقوقی وسیاسی ندارد بلکه حسن نیت میان دولتهای همجوار را نشان میدهد .

اما اگر کدام اقلیت چند نفری شورشی زیر نام‌قوم یا ملیت بیکی از همسایگان پناه برده و کشور همسایه برای اهداف انها به گفتار و کردار غیر معمول در دپلماسی بپردازد برای کشور مقابل قابل پذیرش بوده نمیتواند . مثلآ اگر افغانستان زیر فشار همسایه های دارای ملیتهای مماثل قرار داده شده زیر نام‌منافع ملی ان کشور از فراری ها حمایت صورت گیرد وضعیت در کشور دچار دشواری های میگردد که خدا نا خواسته منتج به برخوردهای سرحدی شده یا به کدام جنگ دیگر بیا نجامد .

اگر تاجکستانن ، ازبکستان ، ترکمنستان ، ایران ( بنابر علایق مذهبی با جامعه شعیه مذهب افغانستان ) و پاکستان به گفته پرویز مشرف که میگفت از منافع پشتونها حمایت میکند وغیره بخواهند که در ترکیب حاکمیت از طریق سران برسمیت نا شناخته شده ملیتهای مماثل دستبازی کنند اتش نفاق ملی باحمایت بیرونی کشوررادرهم می پیچد دران صورت افغانستان نه یک حاکمیت بلکه دارای حاکمیت شش کشور همجوار باید باشد و چنین اعجوبه مداخله و دولتداری شاید در جهان اتفاق نیافتاده باشد .

افغانها حق دارند در کنار زیست باهمی برادر وار با همسایگان ، حیثیت ملی ، حاکمیت ، تمامیت و استقلالیت شانرا حمایت کنند .

قابل ذکر است که در همین شب وروز تاجکستان و پاکستان چیز های در مورد مداخله در امور افغانستان بیان میدارند در حالیکه همسایگان دیگر نسبت بوضع کشور باحسن نیت و روحیه همکاری عمل میکنند .

افغانها نسبت به پاکستان نفرت دارند نشود که موضعگیری مشابه ناجکستان باعث چنین انزجار شده مبدل به کینه ورزی گردد .

فعلآ افغانستان در وضعیت ضعیف قرارداده شده است ایجاب نمیکند در روابط با دیگران از زبان زور کار گرفته تظاهر به استعمال قوه نماید، نباید همسایگان اخلاقآ از وضع جاری به نفع اهداف شان کار گیرند .

اگر از دیدگاه بزرگتر به وضع جاری نگریسته شود خطر ان میرود که امریکای شکست خورده در بر پایی کدام حادثه جنگی با استراتژی جنگ دوامدار بی علاقه نباشد ، اگر از احتیاط وتاءمل کار گرفته نشود از جرقه های کوچک شاید شعله ها برخیزد و وضعیت منطقه را دچار اضطراب و خطر گرداند انگاه افغانستان مثل گذشته پامال دیگران میگردد.