افغانستان گورستان امپراطوری ها حقیقت است یا حرف واهی ؟

از دوهزار و ششصد سال قبل

 تا شش ماه گذشته سال روان

 

-- کوروش پادشاه هخامنشی ایران از سال ۴۵۴ تا ۵۳۹ قبل از میلاد به افغانستان حمله کرده قسمت های انرا اشغال کرد اما در جنگ سختی که در کاپیسا رخ داد در سال ۵۳۹ قبل از میلاد به قتل رسید و لشکرش شکست برداشت.

-- با لشکر کشی یونان به ایران در قرن چهارم قبل از میلاد داریوش سوم تاب مقاومت نیاورده ( ۳۳۸ -- ۳۳۳ قبل از میلاد ) به افغانستان امد اما از اثر قیام مردم ناکام شد ( بسوس ) والی باختر اعلان استقلال کرده داریوش سوم را به قتل رسانید .

-- در سال ۳۲۷ قبل از میلاد سکندر مقدونی به مقصد رسیدن به هندوسنان به افغانستان حمله اورد ، چهار سال درین سرزمین مصروف جنگ ماند ، عسکرش درین جنگها خسته شد ووی در راه بازگشت به یونان در بابل فوت نمود . بقایای سکندر دولت یونان باختری را تشکیل دادند اما در سال ۱۷۵ قبل از میلاد به دولت یونان باختری خاتمه داده شد .

-- به اثر قیام ابو مسلم خراسانی امپراطوری اموی خاتمه یافت .

-- در سال ۸۲۲ -- ۸۷۲ سلطه امپراطوری عباسی ها به اثر قیام‌طاهر پوشنجی خاتمه یافت .

-- در قرن سیزده میلادی لشکر چنگیز در پروان شکست فاحش برداشت.

--فرو ریزی امپراطوری جهانشمول انگلیس از همین سرزمین آغاز گردید . در یک مقاومت ملی در سال ۱۸۴۲ به تعداد هفده هزار عسکر امپراطوری انگلیس در مسیر خورد کابل -- جلال اباد نابود شد . لیدی سیل در کتاب شبیخون افغان که شامل یاد داشتهای روزمره اش از حوادث کابل است قبل از حرکت اردوی انگلیس از قلعه جنگی بسوی جلال اباد مینویسد : " ... کتاب ادبیات کیمبل را ملاحظه و چند سطری را بخاطر سپردم که هر لحظه در جلو چشم مجسم و محتویات ان مرا به لرزه میاورد : ( از تعداد کثیری یگانه چندی به منزل مقصود خواهند رسید ودر هر قدمی که بر میدارید با قلوب متاثر و متالم قبور خود را مشاهده مینمائید.. ) " و ان ها در مقام جگدلک همین تاثر و تالم و اجساد پراگنده لشکر متجاوز شان را به چشم سر دیدند .

-- قوای نظامی اتحاد شوروی پس از یک دهه از افغانستان عقب نشینی کرد و ان کشور به پانزده جمهوری مستقل منقسم گردید .

-- ایالات متحده امریکا پس از دو دهه سلطه نظامی شش ماه قبل ازین کشور عقب نشینی نموده حیثیت خود و ناتو را بزمین زد .

شکست خورده ها در افغانستان قایل به نارسایی خود نبوده برای پرده پوشی ، افغانها را به باد ملامت گرفته اند ، انگلیسها این ملت را جنگجو و تمدن نا پذیر گفتند .

شوروی ها بار ملامت را بدوش ح. د. خ. ا. و زعامت انوقت افغانستان نهادند نه سازش با برخی تنظیمهای جهادی و وعده سپردن افغانستان به ایشان بخاطر مصئونیت سرحدات جنوبی شان .

رئیس جمهور جوبایدن‌افغانهارا متحد ناپذیر و غیر قابل کنترول گفت .

شهنشاه پهلوی شاه ایران با خاتمه سلطه صفوی ها با عقده تاریخی در کتاب ( انقلاب سفید ) افغانهارا " یک مشت دزد قافله زن " گفت و نوشت : " ... چطور روزی سلطان حسین صفوی در پایتخت خودش بدست یک مشت دزد قافله زن محاصره میشد. "

حاکمیت های پس از شکست امپراطوری ها به دفاع از افغانها و احساس عالی وطنپرستی و استقلال طلبی شان طوریکه شایسته زمامداران است چیزی نه گفته و نه نوشته و از این روحیه حمایت نکردند ، صرف دم غنیمت گویان دم و دستگاه دربار سلطنتی را از خطر توطئه های بعدی برای خود و خانواده خود مصئون نگهداشتند ازین میانه شاه امان الله با اقدامات اصلاحی و ترقیخواهانه و ایجاد روح ملی ضد استعماری عمل کرد که حاصل کارش به ناکامی انجامید .

امپراطوری ها شکست خوردند ولی افغانها نتوانستند حاصل کار شانرا جمع اوری کنند بلکه به دام ‌توطئه های داخلی توطئه گران گیر مانده اند . عده ای از تحلیلگران میگویند امپراطوری ها شکست نخورده اند افغانها شکست خورده اند این نظر کمی افراطی و با عصبانیت است باخت افغانها از ناتوانی مقابله شان با توطئه های پوشیده و عدم قابلیت رهبران کشور شان بوده است .