دو مطلب نو با حاکمیت طالبان

مطلب نخست

دیروز از ورای رسانه ها شنیدم که رییس احصایه مرکزی گفته است در نظر دارد در تذکره های الکترونیک تغییراتی بیاورد. از آن جمله به جاگزین کردن نام امارت اسلامی به جای جمهور اسلامی افغانستان اشاره کرده است.

در این ارتباط می خواهم ناخوشنودی ژرف و اعتراض خود و شمار زیاد هموطنانم را ابراز بدارم:

  • این نا خورسندی به دلیلی است که تاکنون ملت افغانستان به این نام رای نداده و آن را به رسمیت نشناخته است؛
  • خود طالبان هم اداره خود را موقت خوانده اند؛
  • جهان نیز این نام را به رسمیت نمی شناسد. در نشست ترویکا پلس/ پلوس (سه جمع یک) در مسکو قدرت های جهانی فیصله کرده بودند که دولتی به نام امارت اسلامی را به رسمیت نخواهند شناخت؛
  • چاپ تذکره های نو یک مصرف بی جا و غیر ضروری است در شرایطی که اقتصاد افغانستان به شدت می لنگد؛
  • فردا اگر روی یک تفاهمی یا بر مبنای تصامیم لویه جرگه و قانون اساسی نام دیگری برای دولت افغانستان پذیرفته می شود آنگاه این تذکره ها اعتبار شان را می بازند و چاپ دگر باره آن یک مصرف بی جای دیگر را بر کمر خم اقتصاد کشور تحمیل خواهد کرد.

عین مطلب در مورد پاسپورت ها نیز صدق می کند. دیدیم که حاکمیت طالبان دریافته بودند که پاسپورت زیر نام امارت اسلامی در دنیا اعتبار نخواهد داشت و بنا بر ان هوشیارانه از تغییر در آن خود داری کردند.

حاکمان موجود باید بدانند که اینها مسایلی نیستند که با زور و جبر تحمیل شوند. تغییر در اسناد اساسی و ارزش های بنیادی، به شمول بیرق ملی، از حیطه صلاحیت ایشان بیرون و به آرای ملت تعلق دارند.

توصیه دوستانه من برای شان اینست بر آرزوها و تصامیم احساساتی شان تجدید نظر کنند.

*****

مطلب دوم

اداره هوانوردی شما اعلان کرد با قطر بر سر آغاز پروازهای منظم میان دو کشور به موافقه رسیده اند.

 این در تامین ارتباطات بیرونی و انکشاف اقتصادی ممد واقع می شود و مبارک ما باد. همه ما اطلاع داریم که قطر برای امریکا تعهد سپرده است بقیه کسانی را از افغانستان بیرون کند که امریکا می خواهد. رهبران قطر ګفتند توافق شما را نیز در این ارتباط به دست آورده اند.

 اگر این کشیدن ها مربوط به اتباع امریکایی و کسان زیر تهدید و تغقیب واقعی باشد، اعتراضی در میان نیست. ولی اگر امریکا هنوز هم می خواهد سرمایه های معنوی و ظرفيت های ما را به بهانه های مختلف از ما بگیرد، این دیگر قابل پذیرش نیست و جلوش باید گرفته شود اما مشروط بر آنکه برای اینان ارزش قایل شده برابر با دانش و استعداد برای شان مسوولیت ها سپرده شود. اگر چنین نمی شود این سرمایه ها مانند هزاران دیگر برای نجات از تحقیر و گرسنه گی حق دارند بار سفر بربندند.

گفتند پوهنتون های کشور به علت برخوردهای غیر مسوولانه و بی توجهی اولیای امور که منجر به فرار کدرها و ثروت های معنوی کشور در جریان مهاجرت کتلوی ګردیده، با فقر استادان رو به رو شده است. مطمئناً مکتب ها و دیگر تاسیسات فرهنگی ما نیز حالت بهتر از پوهنتون ها را نخواهند داشت. این همه به دلیل کم ارزش انگاشتن آنها، بیکاری، سلب امتیازات  کدری و علمی و احساس حقارت کدرهای علمی برجسته و دانشمندان اکادمیک از تقرر ملاها بر بالای سر شان واقع شده است. بسیاری از شما شاید به این تصور بوده باشند که خوبست بروند تا جاهای خالی ایشان نیز به ملاها سپرده شود. اما فراموش نکنید که به زودی از کرده پشیمان خواهید شد. شما که مسوولیت یک کشور در حال تحول را بر عهده گرفته اید، نمی توانید با کوتاه اندیشی و عدم علاقه به آموزش علوم پیشرفته و تکنالوژی مدرن این کشور را به شاهراه ترقی و گذار از احتیاج به وفرت و رفاه همگانی سوق دهید.

 آن رهبران شما که به جای پاسخگو بودن به خواست های مردم می گویند روزی رساندن به شما کار خداست نه از ما، روزی تان را از خدا بخواهید، به هیچ وجه لیاقت رهبری و تعیین سرنوشت مردم را ندارند. یکی دیگر از بزرگان شما گفت طالبان بیست سال را در کوه ها و سنگرها گذشتانده اند و بنا بر آن از آموزش و تحصیل باز مانده اند، به همین دلیل آنها مستحق اند در کرسی های دولتی مقرر شوند. با شنیدن چنین منطق و استدلال کم است آدم شاخ درآورد. بلی این در  بی دانشی مانده ها می توانند جنګجویان خوب باشند و رموز خون ریختن را خوب بلد خواهند بود، ولی چطور می توان انتظار داشت آنها مسوولیت های دولتی را پیش برند؟!

اعتراض ها بر ترکیب حکومت تان نیز به همین دلایل بی جا نبوده عین حقیقت اند. اگر می خواهید موفق باشید و جامعه شما را بپذیرد، به جای رنجش از این سخنان باید انتقاد پذیر باشید و به تجدید نظر کلی رو آورید.

والسلام علی من اتبع الهدی

۱۵ / ۱۱ / ۱۴۰۰

۰۴ / ۰۲ / ۲۰۲۲