به جوانان وطن !

امریکا دوست افغانها نیست

امریکا از آغاز دهه اول قرن بیستم که افغانستان به حصول استقلال از برتانیه نایل امد با افغانستان میانه خوب نداشت ، دپلماسی ان با کشور ما بر بنیاد ضرورتهای ناشی از رقابت دو سیستم دوران جنگ سرد بود .

در سالهای اول استقلال افغانستان که هنوز جهان وارد جنگ سرد نشده بود ، تقاضای اعلیحضرت امان الله خان جهت سفر به امریکا غرض جلب کمکهای ان کشور از جانب رئیس جمهور ( هاردینگ ) پذیرفته نشد ، برخی تحلیلگران بر ان بودند که امان الله خان با سفر به اروپا و امریکا میخواست کشورش را از تنگنای رقابت هند برتانوی و اتحاد شوروی بیرون کشیده با حصول کمکهای کشور های غربی منجمله امریکا افغانستان را از احتیاج رقابتی دو قدرت نیرومند وقت برهاند .

سفر حسن نیت هیئات اعزامی افغانستان به امریکا تحت ریاست محمد ولی خان دروازی به منظور شناخت استقلال افغانستان از جانب رئیس جمهور هاردینگ مورد استقبال قرار نگرفته به جای ابراز حسن نیت به استقلال افغانستان و برسمیت شناختن ان از مرگ امیر حبیب الله خان اظهار تاسف نمود .

تقاضاهای مکرر دوران سلطنت اعلیحضَرت محمد ظاهر شاه در مورد جلب همکاری های امریکا بخصوص در عرصه تعلیم و تربیه نظامی و خرید سلاح به نتیجه نرسیده رد گردید .

سردار محمد نعیم وزیر خارجه و شاه محمود خان صدراعظم طی سفر های جداگانه به امریکا خواهان کمک و همکاری نظامی شدند اما با اهانت از جانب وزیر خارجه وقت امریکا رد گردید . دو بار تقاَضای سردار محمد داود صدر اعظم وقت کشور در مورد حصول سلاح و تعلیم و تربیه نظامی مورد قبول واقع نشد .

جانب امریکا فروش سلاح را مشروط به انصراف افغانستان از معضله سرحدی با پاکستان ساخته گفته بود که فروش سلاح بدون قرضه بوده از طریق بندر کراچی به جانب افغانی سپرده میشود ، نوعیت ان برای پاکستان تشریح میگردد ، افشای اسرار نظامی ان هم به دشمن افغانستان یعنی پاکستان در حقیقت اهانت به افغانستان بود .

پروژه ناکام امریکایی وادی هلمند ذخایر پولی بیست ملیون دالری افغانستان را غارت نمود .

در زمان جنگ عمومی دوم که المان علاقمندی به افغانستان نشان داد تا خط محاصره شوروی را با عبور از افغانستان تا جاپان تکمیل نماید امریکا روی این مجبوریت حاضر شد به تاسبس روابط دپلماتیک با افغانستان اقدام نماید .

با رد مکرر تقاضاهای افغانستان در عرصه های نظامی و اقتصادی حکومت ناگزیر به جانب شوروی روی اورد و توانست با جلب همکاری های ان کشور دارای اردوی عصری با تعلیم وتربیه عالی نظامی و انواع سلاحها گردد ، این مراجعه و حصول کمکها به دماغ امریکایی ها خوش نخورد عقده های انان را نسبت به افغانستان بیشتر ساخته به داود خان لقب ( شهزاده سرخ ) دادند .

همکاری امریکا با همسایه های شرقی وغربی ( پاکستان و افغانستان ) با افغانستان قطعآ قابل مقایسه نبود ،ایران را ژاندارم منطقه ساخت و پاکستان را به مترسک مسلح و ایدیولوژیک علیه افغانستان تجهیز نمود .

امریکا در مورد افغانستان سیاست الحاق به پیمان های نظامی را پیشه کرده خواهان پیوستن ان به پکت نظامی بغداد ( پیمان سنتو ) شد تا حلقه محاصره شوروی را از ترکیه تا کشمیر تکمیل نماید اما از جانب دولت افغانستان بنابر موقعیت خاص جغرافیایی اش با داشتن سرحد بیش از ۲۳۰۰ کیلومتر با اتحاد شوروی وقت قبول نشده خود را در دام این رقابت خطرناک نیانداخت .

با تغیر رژیم جمهوری محمد داود به یک دولت چپ جانبدار شوروی کارزار تخریبی امریکا شدت یافته دوست وفادارش پاکستان را مرکز فرماندهی عملیات جنگی علیه افغانستان قرار داد تا اینکه مسئله به اشغال بیست ساله رسید . جریان بیست سال و حوادث ان را نسل جوان کشور به چشم دیده و خوب درک کردند .

شکست ننگین سه بُعدی ( نطامی ، سیاسی و اخلاقی ) امریکا خشم خاموش ان کشور علیه افغانستان را شدت داده است . حالا همه خشم و نفرت و ضدیت تاریخی اش را بر ضد افعانستان زیر پوشش حمایت از مردم گره زده ضمن سائر تخریبات و مظالم به دزدی ۳.۵ ملیارد دالر ذخایر پشتوانه پولی کشور ما بر اساس فرمان ( بایدن) اقدام کرده است .بهانه این فرمان حادثه یازده سپتمبر قرار داده شده که توسط امریکایی های عربی الاصل اجرا شده بود .

این سیاست بایدن بد ترین ضربه بر پیکر مالی افغانستان میباشد زیرا علاوه بر ان دزدی ، ۳.۵ ملیارد دالر دیگر رادر اختیار موسسات قرار میدهد ( سکتور خصوصی و ان. جی. او. ها) که انرا به شکل دیگر بدزدند و به بانکهای امریکا سرازیر سازند اما نام ان‌حمایت و کمک به مردم میباشد .

بربادی پشتوانه پولی بربادی اعتبار و ارزش پول افغانی در برابر دالر و همه اسعار خارجی بوده پیامد ان برای این ملت فقیر بسیار ناگوار و و تباه کن بوده میتواند .

امریکای دروغ پرداز ، ناقض حقوق بشر و جنگجو انتقام ناکامی هایش را از طفل نوزاد تا پیر کهنسال افغان گرفتنی است ، با تبلیغات بی لجام در مورد انتقال افغانهای تحصیلکرده عرصه بنیادین دیگر این کشور را که تخلیه ان از وجود تحصیلکرده هاست زیر ضربه قرار داده است ، پولش را میگیرد ، پرسونلش را اغوا میکند ، سرزمین زخمی از بمب و جنگ بیست ساله را از زانو به سینه انداخته با بیان مزورانه دوستی ازان انتقام میگیرد .

نسل جوان کشور !

روزهای دشوار برای هر کشوری پیس شده و گذشته است ، هیچ شبی نیست که در پی ان سحر امید وجود نداشته باشد ضرور است تا بر غوامض و پیچیدگی های سیاست ضد افغانی امریکا بحیث دشمن ویرانکر ، خونخوار و ظالم پی ببرید .

امریکا در کار زار تبلیغاتی مهارت خاص دارد و از امکانات بلند برخوردار است عده ای از سیاستگران ، برخی محافل روحانی و مذهبی ، عده ای از ولگردان و بی بند وبار های بدنام ، برخی پناه گزینان ، جواسیس و شبکه های گسترده موسسات متنوع را در خدمت دارد و میتواند اذهان عامه را به نفع فجایع خودش مدیریت نماید .

امید از تحصیلکردگان جوان کشور است تا به کنه این بازی صد ساله امریکا پی ببرند ، تاریخ یک قرن اخیر کشور شان را خوب بدانند ، دور نماها و پیامد های سیاست ضد افغانی امریکارا درک کنند و در پرتو روحیه ملی و وطنپرستانه نگذارند کشور شان قربانی دوامدار سیاست منطقوی امریکا یا هر کشور دیگر گردد .

خائنین و وطنفروشان به شکل و شمابل گوناگون عرض اندام میکنند ، باید با کشیدن خط فاصل عمیق و وسیع میان وطنپرستی و وطن فروشی ، میان منافع ملی و منافع فردی و میان وطن و دشمنان وطن صف خود را از صف دشمنان جدا کرده راه و مسیر افغانستان را بسوی حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی استقامت دهند و مسئولیتهای ملی و وطنی شانرا بجا نمایند.