پیامد های استبداد طالبی ومنع تحصیل دختران

هلند، مارچ ۲۰۲۲

طالبان این سیه کاران متحجر که در طول موجودیت منحوس شان بدستوربادارمکاروافغانستان ستیزشان پاکستان جزء قتل عام مردم، وحشت، دهشت، انفجار، انتحار و ویرانگری چیزی بیشتر درکارنامه های سیاه گذشتهٔ شان ندارند باید بخاطر داشته باشند که مردم افغانستان این قاتلان وحشی را هرگز نمی بخشند.

بدون تردید آنها بوسیلهٔ معاملات پنهانی میان امریکا وپاکستان و معاونت لوژستیکی و تسلیحاتی این شرافروزان در افغانستان بر سر قدرت آورده شدند که کشور های روسیه، چین و ایران نیز در این تنور داغ نان خود را پختند و منحیث ممد دراین پلان خصمانه آوردن بقدرت شان شریک گشتند.

البته بعد از جابجایی آنها در قدرت عدهٔ ازعناصر طالبان که در رده های حاکمیت و سخن پردازان جاگرفتند یا اینکه در اصل شان خدمت به مردم در کُنیت و ذهنیت شان نهفته بود و یا اینکه بمنظور جلب توجهٔ ذهنیت بین المللی و مطبوعات نقاب خدمت به مردم را به چهره گذاشتند، سعی میکردند همچو خدمتگزاران مردم جلوه نمائی کنند. از طرف دیگر با جابجایی طالبان در ادارهٔ کشور جنگ، انفجار و انتحار در کشور متوقف گردید و دست جنگسالاران، فساد پیشگان، قاچاقبران، زورگویان، چپاولگران و تجزیه طلبان از کشور قطع گردید و همین امر باعث شد تا مردم بلا کشیدهٔ افغانستان آرامش اختیار کرده و از ستیز و تقابل عجالتاً کنار گیرند. اما طالبان نباید فراموش کنند که مردم افغانستان و ده ها هزار خانواده داغدار از اعمال وحشیانه ودرنده خویی آنها بزرگترین نیروی آماده در مقابله بر علیهٔ شان در کشور همچنان حضور دارند و در آنطرف مرز های افغانستان سازمان های استخباراتی که حضور طالبان را در خط مقابل منافع شان میبینند با سیل تسلیحات نظامی و امکانات لوژستیکی درانتظار یک حرکت مردمی بر علیهٔ شان لحظه شماری میکنند، واین نا بخردان بدون اینکه اوضاع مختنق کشور و وضعیت منطقه و جهان را با دید بصیرت ارزیابی کنند با تصمیم خویش مبنی برمحرومیت زنان از حقوق انسانی و آزادی های مدنی شان منجمله محروم ساختن شان از حق تحصیل در حقیقت نیم جامعه را از خود متنفر ساخته وبرعلیهٔ خویش تحریک میکنند. طالبان این فهم را ندارند که تعلیم و تحصیلات تخصصی اعم از مرد و زن از عناصر اساسی ادارهٔ کشور و پیشبرد امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی بوده و سلامت جامعه را بازگویی میکند. همچنان اعمال استبدادی ودور از کرامت انسانی پولیس مذهبی زیر نام قرون وسطایی امر بالمعروف و نهی عن المنکردر جامعه و ادامهٔ این محدودیت ها و محرومیت ها صبر مردم را بسر رسانده و زمینه ساز قیام مردمی میگردد، یقیناً این قیام های مردمی در گامهای مقدماتی خواهان اعادهٔ حقوق و آزادی های مردم بوده و در صورت عدم حصول آن موجودیت طالبان را نشانه خواهد گرفت ویقیناً این قیام ها و حرکت های حق خواهانهٔ مردم از جانب طالبان که پیوسته در گذشته و حال قاتلین مردم بودندسرکوب وحشیانه وخونین خواهد شد وبه احتمال بسیار زیادهمین امرمداخله و تجاوز مجدد خارجی را درکشور میسر میگرداند و جنگ و وحشت دیگری در راه خواهد بود و غارت تمام هستی کشور از جانب اجنبیان تا مدت نامعلوم دیگر همچو چهل سال گذشته.

از لابلای اخبار ترفند هایی به سمع میرسد که طالبان در مشوره با بادار مکار و حیله گر شان یعنی پاکستان به این نتیجه رسیده اند تا با انسداد مکاتب دختران بالاتر از صنوف ششم فشار بر جامعهٔ جهانی را منحیث پیش شرط برای شناسایی حاکمیت شان در نظر گرفته اند. اما این نابکاران نمیدانند که مشروعیت ملی و شناسایی داخلی برایشان هزاران مرتبه با اهمیت تر از مشروعیت بین المللی میباشدد وتنها مشروعیت ملی که از طریق مشارکت مردم در اداره و تصمیم گیری ها بدست می آید میتواند زمینه ساز مشروعیت بین المللی گردد. آنها با این اعمال زورگویانه و ضد انسانی شان چون سلب حقوق و آزادی های مردم و خاصتاً زنان و دختران در حقیقت گور خود را میکنند و کشور های آزمند جهان هم با همین دلایل بردخالت و سیطره اش بر افغانستان ادامه خواهد داد.

چنانچه دیبرا لاینز نمایندهٔ خاص سر منشی ملل متحد در امور افغانستان دربارهٔ عدم اجازهٔ شاگردان دختر بالاتر از صنف ششم نگرانی عمیق ملل متحد را اعلان کرده و پیام مایوسی خود را رسماً به رهبران طالبان فرستاد.

او عنوانی امیر خان متقی سرپرست وزارت خارجه حکومت طالبان نامه فرستاده و در آن نوشته است که این تصمیم، اعتماد را از بین می‌برد و از طالبان خواسته که یه زودترین فرصت راه تعلیم و تحصیل را برای تمام دختران و پسران در افغانستان هموار کنند.

او همچنان گفته که تعلیم حق ابتدایی و بنیادی بشری می‌باشد و برای افغانستان بسیار لازمیست تا بتواند از بحران اقتصادی خود را بیرون کند و یک جامعه با ثبات ایجاد نماید.

همچنان اخباراخیراً حکایت از اختلافات عمیق درونی طالبان دارد که آنها درقبال طرح های داخلی شان و عوامل عدم شناسایی شان از جانب جامعهٔ بین المللی دچار اختلاف عمیق گردیده و تلاش هایی از جانب جناح های مختلف طالبان درکشوربملاحظه میرسد که در پی استحکام مواضع شان در حاکمیت میباشند، فرمان ضد انسانی انسداد مکاتب دخترانه بالاتر از صنوف ششم، سلب حق کار و اشتغال از زنان، سلب حق سفر زنان زیر نام نبود محرم شرعی، خصومت با باور های تاریخی و فرهنگی مردم، تعویض بیرق سه رنگ ملی با بیرق سفید یک گروه بدنام استخباراتی بیگانه، مقرری های ملا و مولوی بیسواد در شُعَبِ تخصصی ادارهٔ دولت وسلب تمام آزادی های انسانی اتباع که با طرح ها و اعلامیه های بعضی ازسخنگویان شان در مغایرت قرار داشته همه درهمین راستا دیده میشود.

ناله و فریاد دختران که برایشان اجازهٔ ورود به مکاتب شان داده نشده است، که برای بسیاری از آنها مکتب مهد تحقق آرزو های زندگی شان بود بزودی سراسری خواهد شد و تمام اقشار جامعه با این آه، ناله و فریاد های سوزندهٔ قشر زن جامعهٔ ما همگام شده و سیطرهٔ طالبان را خواهد سوزاند.