چرا پاکستان به میان امد ؟

بعد از حملات هوایی وزمینی اردوی پاکستان بر قلمرو افغانسنان در میزهای بحث سوال چرا پاکستان به میان امد ؟ مطرح گردید .

انگلستان با فهم اینکه افتاب سلطه استعماری اش در حال غروب است در وسیعترین مناطق تحت سلطه یعنی مشرق زمین طبق یک پلان دور نمایی به ایجاد دولتهای دست نشانده و حافظ منافع خویش پرداخت ، در جنوب اسیا و در شرق میانه دولتهای پاکستان و اسرائیل را در یک تاریخ تاسیس کرد . معیار تاسیس هردو دولت یکی بود ، هردو دولت بر سرزمینهای گرفته شده از دیگران و بر بنیاد مذهب ساخته شد ، هردو دولت تا امروز که بیش از هفتاد سال از عمر شان گذشته است درد سر سازترین کشورهای جهان اند .

اسرائیل در شرق میانه باعث سه جنگ علیه اعراب شده با فلسطینی ها در جنگ دوامدار قرار دارد و جنایات جنگی گوناگونی را علیه انان انجام داده است .

پاکستان سه بار با هند جنگیده ، بر مردم بلوچ و پشتون و بنگال شرقی کمتر از مظالم یهود علیه فلسطین عمل نکرده مانند اسرائیل مناطق پشتون وبلوچ را بمبارد نموده ، ازادی خواهان را بار بار زندانی ساخته یا ترور کرده از راه جنگ و زور سلطه پنجاب را برایشان حاکم نموده است .

هدف انگلیس از ایجاد اسرائیل حفظ سلطه استعماری بر شرق میانه و منابع نفت و گاز ان بود که حالادر خدمت امریکا قرارگرفته است .

اما درمورد پاکستان !

در سال ۱۹۴۷ حکومت حزب کارگر انگلستان قانونی را از پارلمان گذرانید که بر اساس ان باید هند به استقلال میرسید (لرد مونت باتن ) اخرین نائب السلطنه انگلیس در هند پافشاری داشت که ایالت های هند بیکی از دو دولت هند و پاکستان بپیوندد . ازان قانون بر می اید که انگلیس برای دولتی که وجود نداشت نامگذاری کرده انرا پاکستان نامیده بود . انگلستان در بدل از دست دادن هند ، پاکستان را بدست اورد دولتی که از بدو تاسیس تا حال پایگاه مطمئن استعمار کهنه و نو میباشد .

استراتژی تاسیس پاکستان نزد انگلستان " مهار شوروی " بود تا از صدور انقلاب به نیم قاره هند جلوگیری شود زیرا دفتر پیش رانده شده کمینترن در سخان دریای ازبیکستان در کنار دریای امو مسئولیت کار با قبایل سرحدی افغانستان و نفوذ در هند را بعهده داشت .

با شکست انگلیس ایالات متحده امریکا جاگزین استعمار بریتانیا در جهان و منجمله اسیا گردید ، لودویک ادمک‌ مورخ امریکایی مینویسد :" اضلاع متحده عین نقشی را که قبل براین بریتانیا در حیات سیاسی افغانستان داشت حاصل و جای انرا پر کرده بود ". این نقش از طریق پاکستان موفقانه اجرا شد . تازه مراجع امریکایی اعلان کرده اند که یکجا با پاکستان در مورد افغانستان کار میکنند یعنی سرنوشت افغانستان را بار دیگر به گروه پنجابی ها میسپارند .

اسرائیل در شرق میانه و پاکستان در جنوب اسیا بحیث دو همزاد استعمار نقش خوبی را برای دو متحد استعماری ( انگلستان و امریکا ) بازی کرده و میکنند . امریکا هردو کشور را از لحاظ نظامی به قدرت های منطقوی مبدل کرد ، پاکستان پس از اسرائیل دومین کشوریست که برای تقویت اردو و استخباراتش ۹۸ ملیارد دالر بلا عوض از امریکا حاصل کرده است .

از مشخصه های جیو پولیتیک پاکستان همسرحدی ان با ابر قدرت چین است و توانسته است در مراودات اقتصادی و تجاری ازین موقعیت بهره برداری نموده گاهگاهی از نزدیکی چین با ابر قدرت امریکا نَرد سیاست بازی کند .

اساسات حقوقی و مبانی قانونی پاکستان همان اساسات و مبانی انگلیسی بوده اسلام رسن عقیدتی نظام را تشکیل میدهد .

پاکستان چهار عنصر تضمینی برای وجود و بقایش دارد :

-- اردوی نیرومند که در اسیا پس از چین و هند سومین اردو است و بر طبق سنجش ( گلوبل فایر پاور ) پانزدهمین اردوی جهان میباشد .

--استخبارات قوی و با صلاحیت در اداره داخلی و سیاست خارجی . این دو عنصر عین همان اردو و استخبارات اسرائیل است .

-- بمب اتم که ضمانت قدرت منطقوی و تبارز جهانی اش میباشد . اینکه چگونه امریکا و غربِ هراسان از اسلام حاضر شد پاکستان صاحب بمب اتم‌ گردد خود گویای اسرار پنهانی تشکیل و موجودیت ان کشور زیر نام اسلام میباشد .

-- معضله حل ناشدنی کشمیر که نقطه تفاهم و وحدت سیاستگران مذهبی و احزاب غیر مذهبی انست و در حالات بروز کشیدگی این مسئله ، همه باهم متحد میشوند و موقف مشترک میگیرند .

پاکستان از لحاظ ماهیت تشکیل و از نظر اساسات حکومت داری دچار یک پراداکس هفتاد ساله است زیرا اساس عقیدتی تشکیل پاکستان اسلام بنیادگرای نوع ساخته شده در مراجع استخباراتی انگلیس است اما شکل ظاهری دولت داری ان با حفظ کودتاهای متعدد بر مبانی دموکراسی لیبرال پارلمانی ظاهر نمایی میکند این شکل و ماهیت در تضاد است و جا دادن ان هردو در یک سیستم دولتی موئید اسلام تصنعی و ظاهر اراء میباشد .

اگر اسرائیل بر بنیاد مذهبی صهیونیستی ایجاد شده ، شکل و ماهیت ان یکی است زیرا در طول موجودیت ضد اسلام و ممالک اسلامی حرکت کرده مظالم‌ بی شماری در حق عرب فلسطین انجام داده و حاضر نیست قبله اول مسلمین ازان مسلمانان فلسطینی باشد ، اما پاکستان اسلامی در طول موجودیتش بیشترین مظالم را در حق مسلمانان پشتون و بلوچ و بنگالی و افغانستان مرتکب شده است . در جنگ بنگلدیش یک ملیون انسان را کشته و اردوی ان بر چهار صدهزار خانم بنگالی تجاوز کرده است .

تشنج و بحران از تیوری های جهان سرمایه و استعمار است ، الات و ادوات تحققی این سیاست را انگلستان در شرق میانه و جنوب اسیا دهه ها قبل اماده کرده بود و حالا ازان بهره میگیرد .

پاکستان در جنگ سرد موثر ترین وسیله دست غرب بود و توانست نقش سپرده شده اش را بخوبی روی صحنه اورد ، ان کشور وسیله تحققی تیوری ساخته شده سنای امریکا زیر نام " جنگ تا اخرین افغان " بنام جهاد در همجواری شوروی گردید چیزی را که هفت دهه قبل انگلستان در نظر گرفته بود .

امریکا صفحه دیگری از نقش افرینی برای پاکستان گشوده است که ان هم متن جداگانه از گذشته ندارد صرف عنوان عوض شده است در گذشته زیر عنوان شوروی حالا زیر عنوان روسیه و چین ازین وسیله کار گرفته میشود .

حقیقت همین است که تشکیل پاکستان بحیث قطعه خاکی بریده شده از افغانستان و هند وسیله ایجاد بحران ، تفرقه، بهم اندازی ، پیشبرد جنگها و سیاستهای نیابتی علیه رقبای جهانی استعمارگران بوده و است .