محترم نعیم سلیمی
درباره پیدایش منشورکبیر آزادی انگلستان[مگناکارتا]
۱۴۰۲-۰۸-۰۷
"حق وعدالت رادربرابرهیچ اراده ای نمی فروشیم،آن رادربرابر هیچ اراده ای انکارنمی کنیم واجرای آن رابه تأخیرنمی اندازیم."(نشریه عصرنو،منشوربزرگ آزادی ،سه شنبه ۲۶جوزا ۱۳۹۴).
این بودفراخوان بزرگ تاریخی منشورکبیرکه یکی ازاساسی ترین اسنادحقوقی بریتانیای قرون وسطی بشمارمی رودوازتدوین آن بیشتر از ۸۰۰ سال سپری می گردد که در واقعیت امر این سند ،توافقنامه ای بود میان شاه انگلستان (جان اول)وگروهی ازاشراف تحت قلمروسلطنت شاهی انگلستان.
بایدخاطرنشان ساخت که اثرمنشورکبیرآزادی برساختار های حکومتی کشور های انگلیسی زبان و بازتاب آن در قوانین اساسی کشورهای جهان[منجمله افغانستان] وبخصوص قانون اساسی امریکا غیرقابل انکاراست.بطورمثال اصول زرین اینکه "هیچ کس رانمیتوان مجرم پنداشت ،مگر به حکم قانون "ویااینکه"برائت ذمه
حالت اصلی متهم است "دراسنادتقنینی همه کشورهای جهان منجمله افعانستان ازهمین
منشور الهام می گیرند. درمنشور قید شده بود که:
"هیچ انسان آزاد نباید دستگیر،زندانی و یااز دارایی اش محروم و یامحکوم ،تبعیدو یا به هر صورتی بیخانمان شود...مگر به حکم قانون ...هیچ انسان آزادی نباید بدون قضاوت قانونی انسان های که بااو برابراند زندانی شود...هرکس بایدحق دسترسی به دادگاه را داشته باشدوفقرمالی نباید باعث شودتاکسی ازمراجعه به دادگاه خودداری کند."
امادرباب بستروعلل تاریخی پیدایش مگناکارتا،مجله " در دفاع از مارکسیسم " در شماره مورخ ۱۵ اکتوبر ۲۰۱۵خویش مضمون دلچسپ و طویلی را دررابطه با موضوع فوق الذکر زیر عنوان " قانون و مارکسیسم: هشت صد سال از زمان مگنا کارتا " به نشر ر سانیده است که بنا براهمیت موضوع برای محصلین و پژوهشگران حقوق و علوم سیاسی سعی میکنم نکات اساسی وبرجسته آنرابا خوانندگان درمیان بگذارم:
به تاریخ۱۵ جون سال ۱۲۱۵ جان اول پادشاه انگلستان سندی را بنام منشور بزرگ آزادی که درزبان لاتین آنرا مگناکارتا یاد می نمایند به امضا رسانید.از لحاظ تاریخی این سند محصول جنگ های داخلی انگلستان که برای مدت زمان طولانی بین پادشاه واشراف قلمروسلطنت انگلستان زبانه کشیده بودبوجود آمد.این سند حاوی یک سلسله اعترافات وعقب نشینی های سلطنت بریتانیا میباشدکه بر اساس آن شاه مو صوف موافقت نمود تا صلاحیت های خویش را دربدل اطاعت ووفاداری رعایا نسبت به وی ، محدود بسازد.
برای توضیح و درک درست مساله چگونگی پیدایش این سند حقوقدانان ریاکار و منفی باف جهان سرمایه داری با الهام ذهنی گرایانه، واقعیت های عینی ایجاد منشوررا با ترفندحقوقی و سیاسی ماستمالی مینمایند. بطور مثال رابرت ورستر رئیس کمیته 800 سالگی مگنا کارتااین سند را « تهداب اندیشه های آزادی » میداند و داستان تدوین نوشتاری آن را که از جانب مورخین سرمایه داری ارائه گردیده است، مبارزه میان نجیب زادگان و اشراف "خوب و نیکو" که برای حقوق وآزادی های انگلیس ها می رزمیدند و پادشاهان ''بدوزشت ''که خواهان حفظ قدرتهای دیکتاتوری درانگلستان تلاش مینمودند، می داند.
برای روشن شدن موضوع باید اندکی بالای حقوق افراد ( حقوق فردی ) و ماهیت قانون روشنی انداخته شود:
مارکس در یکی از مقالاتش در ۱۸۴۲ تحت نام "اصلاحات کمون" مینویسد که « قانون زمانی میتواند آیدیال باشد که نمادی واقعی ازیک خود اگاهی باشد و مستقل از بیان نظری و تئوریک از نیرو های عملی حیاتی بوجود آید.» ؛ به نظر وی مگنا کارتا برخلاف افکار اعیان و نجیب زادگان ناشی از فلسفه لیبرال نه ، بلکه بیانی از نیرو های واقعی زنده و فعال عینی میباشد که از فتح انگلستان توسط نجیب زاده نورماندی بنام ویلیام درسال ۱۰۶۶ ، عرض اندام نمود. سیستم حکومت داری ویلیام بر مبنای نسخه سیستم فئودالی متمرکز بودکه تحت زعامت حکمرانان قبلی انگلستان بوجود آمد.این سیستم پدیده تازه ی نجابت و اشرافیت را با خود به ارمغان آورد که سیستم فئودالی انگلیس را صورت بخشیده و متحد ساخت که تا آنزمان توسط سنت گرایی محلی و جنگها پیش برده میشد .فئودالیزم مانند هر سیستم اقتصادی–اجتماعی گورکن خود را پرورش میداد. این یک سیستمی بود که در آن دهقانان از مالکیت خویش بر زمین برخوردار نبوده و بایستی بالای زمین ملاک و خوانین کار میکردند. مالکین زمین از دهاقین خویش مالیات و یا عشر جمع آوری نموده و پول آنرابه پادشاه انتقال میدادند و برای نظام شاهی سربازان و غیره را آماده میساختند.این سیستم تمامی رعیت را به اراده پادشاه مطیع ساخته بود که علی الرغم این همه شاه را کاملا به اشراف متکی میساخت .حالت به آنجا کشانیده شد که سیستم نهایت متمرکز فئودالی به تعقیب فتح و تصرفات ویلیام بوجودآید.
ویلیام موریس یکی از متفکرین سوسیالیست قرن ۱۹ گفت که:« مراحل اولیه تاریخ انگلستان بیشتر دربرگیرنده جدل میان پادشاه ، اشرافیت و کلیسا میباشد.» ؛کشمکش میان این مثلث سه گانه طفیلی قدرت در آنزمان زندگی عوام الناس و توده های عادی جامعه را به جهنم مبدل ساخته بود. در تحت چنین شرایطی بود که منشورکبیر آزادی بوجود آمد .
مطلب دیگری که قابل یادآوری است این است که برخلاف گزافه گویی های فلسفی اخلاقی که این منشورراستاره درخشان از تمثال اخلاقی میپندارند؛ تدوین این سند ارتباط مستقیم باانگیزه های دریافت پول برای مخارج جنگی داشته است :
در سال ۱۲۰۴جان قلمرو امپراتوری خود را در شمال فرانسه برای پادشاه فرانسه بنام فلیپ دوم از دست داد که برای دودهه بر علیه آن می جنگید که بلاخره این جنگ منجر به شکست نیروهای وی در جنگی موسوم به بویانس درسال۱۲۱۴ گردید. جهت تمویل این جنگ نامبرده مبلغ ۷۱۰۰۰پوند سترلینگ را میان سالهای ۱۲۰۷- ۱۲۱۲ جمع آوری نمود ، در حالیکه مصارف این جنگ در سالهای۱۱۹۹و۱۲۰۲به ۲۴هزار پوند بالغ می گردید.
خب!روشن است که جنگ ها دایه وزایمان انقلاب هااند.در بسیاری موارد نجیب زادگان و اشراف زمین های خود رادرفرانسه ازدست دادندکه درعین حال توقع آن وجود داشت که به پادشاه مالیات بدهند. ظهور و پیدایش چنین حالتی منجر به شورش ها وقیام ها برعلیه جان اول گردید.در عین حال ریچارد اول که سلف تاج و تخت انگلستان قبل از جان بود زمینه ها را برای این شورش مهیاساخت برای تمویل مصارف تهاجم خویش ریچارد قطعات گسترده زمین رابه اشراف به فروش رسانید. علاوه برآن وی مالیاتی راسالانه به مبلغ ۲۵۰۰۰پوند جمع آوری نمود که بطوراوسط ۲۰۰۰پوند بیشتر از مالیاتی بود که در زمان هنری دوم سلف وی جمع آوری میشد .همچنان جان ۹۰۰۰۰ پوند را جهت پرداخت غرامت جنگ که از جانب امپراتور هنری ششم به خاطر آزادی ریچاردبه دنبال دستگیری اش دربازگشت از مکان مقدس قلمروکلیسای واتیکان مطالبه گردیده بود ، جمع آوری مینمود؛ زمانیکه در سال ۱۱۹۹ به تاج سلطنت جلوس نمودزمین ها وجایداد هایی رابه ارث بردکه عوایدآن۲۰۰۰پوند میرسیدکه کمتر ازآنچه که در سال ۱۱۸۹بود ، بالغ میشد.در نتیجه جان برخلاف و معکوس اشراف و اعیان سلطنتش نمیتوانست هرمقدار پولی راکه میخواست مستقیمااز زمین ها جمع آوری نماید.در عوض وی ناگزیر بودتااین مبالغ و تکس های مضاعف را از شهروندان خویش بدست آوردتا بدینوسیله مصارف مالی سلطنتی را تمویل کند . انجام چنین کاری منتج به انفلاسیون عظیمی در آغاز سلطنتش شد . قیمت ها درظرف چند سال سه چندگردید.
در عین حال رویداددیگری که به حیث یکی ازفکتور های جانبی در تصمیم جان برای امضا فرمان چارتر آزادی نقش داشت عبارت بود از مداخله کلیسا درینمورد : سلطنت جان با مرحله تبارز قدرت کلیسا تحت رهبری پاپ انوسینت سوم تصادف میکرد .درینجا دیگر قدرت کلیسا با گزینش و انتخاب ستی ون لانگتن به حیث اسقف بزرگ کانتربری به آزمون گرفته شده بود.پاپ با مهارت و دسیسه توانست تا ستی ون را نامزد کند و درحالیکه گزینه جان شخصی بود بنام جان دی گری ؛ این موضوع سبب ایجاد تضاد ها و مخالفت ها میان جان وپاپ سوم شدکه منتج به تکفیرجان وتبعید تقریبا تمامی اسقف های انگلیسی و مصادره یکصد هزار پوند عواید کلیسا در سال ۱۲۰۹ گردید؛ هر چند روابط میان تاج و تخت سلطنتی وپاپ بعد ها ترمیم گردید ، ولی این مخالفت بطور گسترده ای به پیدایش شورش ها وقیام ها کمک نمود و زمینه تدوین و ظهورمنشورکبیر را مساعد ساخت ، نه سخاوت اخلاقی تعدادی ازاشراف و اعیان ثروتمندوابسته به مسیحیت انگلستان .
مارکس و انگلس یادآوری نمودند که « نظریات مسلط هیچ چیزی بیشترازتبارزآیدیال روابط مسلط هستی [اجتماعی]نیستند »( ایدئولوژی جرمنی MECW V ، صفحه 59 ) . این بدان معنی است که ایده های اساسی حقوقی که در منشورکبیر تبارزیافته اند ، در تحلیل نهایی با درک روابط حاکم اقتصادی میان اقشار مختلف جامعه انگلستان در آنزمان قابل فهم میباشند.
مفردات عبارت اول منشورحریت ، حقوق و آزادی های کلیسا بخصوص آزادی انتخابات رادرچارچوکات کلیسا ضمانت و گرانتی میکند . این مطلب صریحاً اشاره به انتخابات گزینشی مناقشوی و جنجالی لانگتون دارد که من آنرا قبلا توضیح دادم .
عبارت ۱۴ تاج و تخت سلطنتی را از ازدیاد مالیات به استثنا ( شورای عمومی سلطنتی) ممانعت می کند . به عباره دیگر با این جملات در چارتر، جان اول موافقت کرد که وی صرفأ زمانی می تواند مالیات را بالا ببرد که نیرومندترین اشراف درکشورش به آن رضایت داشته باشند .
درپایان چارتربراساس مفردات عبارت ۶۱ آن تاکید گردیده که شورای ۲۵ نفری برگزیده شده از جانب خود اشراف و اعیان بایستی ایجاد شودکه وظیفه آن پیاده نمودن منشوراست.
چپتر۲۰چارتردهقانان را در برابر جریمه های کمر شکن ازجانب شاه و یا مالکان حمایت نمود و چپتر۳۹آنها راازمصادره وغصب غیر عادلانه ملکیت های شان توسط شاه و یا نجیب زادگان محافظت میکرد .
چپتر های ۱۷ الی ۱۹حق دسترسی را برای آنها به محاکم سلطنتی جهت حل وفصل دعاوی میداد و درحالیکه درگذشته چنین مواردی از جانب محاکم محلی که توسط خوانین و مالکان زمین اداره میشد حل و فصل میگردید.
منشورآزادی ازهمان بدو تدوین تا مراحل بعدی پله های مختلف و خم و پیچ هایی را پیموده و تا کنون نیز آن را می پیماید و معیار های زرین آن پیوسته بر وفق روند زنده تکامل اجتماعی - اقتصادی و سیاسی جوامع مختلف ردپل هایی را برای خود در میان قوانین مدون کشور های جهان در میابد .
در حقیقت این منشوراول به زبان لاتین تدوین گردید و بعدا در ۱۲۱۵ به خاطر مفاد مفردات آن برای طبقه حاکم به زبان فرانسوی ترجمه گردید و بعد از سال ۱۳۰۰ بود که این سند به زبان انگلیسی که زبان گفتاری دهقانان انگلستان بود، مورد تمجید و ستایش قرار گرفت و لازم به یاد آوری است که اولین نسخه های انگلیسی چارتر الی قرن 16 آشکار نگردید .
امیدوارم که مطالعه این جستار کوتاه و مختصرممدثمری برای دست اندرکاران عرصه حقوق و علوم سیاسی قرار گرفته باشد.من یقین کامل دارم که این یک موضوع بینهایت گسترده و بزرگی است که نیاز به تحقیق بیشتری در آینده دارد.
پایان