محترم نعیم سلیمی

نگاهی بتاریخ معاصر هندوستان؛

آیامی شودخشونت راباعدم خشونت منتفی نمود؟

۳۰ جوزا ۱۴۰۳

اینکه سیاست عدم خشونت گاندی واقعاََبه تشنج زدایی در جنوب شرق آسیا ونیم قاره هند منتج گردید یا نه سوالی است که حین اقامتم درماه مارچ سال ۲۰۱۷دردهلی نو ذهنم را مشغول ساخته بود .

دریکی از روزهای دوشنبه بازار دهلی در سرک نزدیک هوتلی که در آن زندگی میکردم کتابی را خریداری نمودم که عنوان آن " من چرا گاندی را به قتل رسانیدم " بود.این اثررا موسسه نشراتی "دور اندیش"(Farsight)با تجدید نظر و مروری مجدبرآن در سال ۲۰۱۵ به زبان انگلیسی منتشر نموده بود.نویسنده این اثر گوپال گادسی برادرناتورام گادسی قاتل گاندی میباشد که بعد از رهایی از حبس طویل آن رابه رشته تحریر درآورد.

محتوا و فشرده این اثر را میتوان در دیباچه آن جستجو نمود که نکات عمده واساسی آن ذیلاََ اقتباس میگردد:

«زندگی من یکجا باشلیک های که توسطم بر گاندی تیر اندازی گردید ، به پایان رسید.آماده استم که اعتراف کنم که گاندی رنج ها وآلامی را بخاطر ملت متحمل گردید .من به خدمات وی وشخص خودش سرتعظیم فرود میآورم .مگر حتی این خدمتگذار کشور حق نداشت تا کشور رابا اغوا مردم سلاخی و قصابی کند...

اگر وقف نمودن[خودی کسی] به کشورش گناه پنداشته شود، [پس]در آنصورت من قبول دارم که گنهکارم ...بدون هیچگونه شک و تردیدی روزی تاریخ نویسان راستگوی و صادق درباره این اقدامم سنجش نموده و به ارزش آن پی خواهند برد.»

درین اثر خوانندگان با طرز دید نویسنده که خودش یکتن از متهمین قتل گاندی بود آشنا میشوند که وی عوامل و انگیزه های این قتل را چنین بر شمرده است :

۱- سیاست تسلیم طلبی و کرنش بیش از حدوحصر مهاتما گاندی با پیروی از سیاست عدم تشنج که منتج به تشکیل دولت پاکستان در۱۵اگست ۱۹۴۷ گردید.در جریان این تقسیم و طی مراحل بعدی آن ملیونها انسان آواره وبیخانمان گردید .این یکی از تراژیدی های تاریخ است که طی آن هزاران انسان به هلاکت رسید که با تجاوز جنسی بر دختران و زنان همراه بوده است.

۲- چگونگی شکل گیری مساله ۵۵کرور روپیه پرداخت غرامت برای پاکستان از جانب هند که در آن اتهام ملامتی و سلامتی به گاندی وارد میگردد که وی با استفاده از سلاح بران اعتصاب غذایی و روزه گرفتن های طولانی اراده خویش را علی الرغم مخالفت رهبری حزب کانگرس وحکومت وقت آن بر مردم هند تحمیل نمود.

با خوانش این کتاب در میابیم که چگونه گاندی درحوالی سال۱۹۱۵درسیاست هندگام گذاشت و آهسته آهسته خودش را درین عرصه به پا ایستاده نمود و بلاخره چگونه در شامگاهان ۳۰/۱/۱۹۴۸زندگی وی با شلیک سه مرمی به پایان رسید.

درین اثر، همچنان چگونگی اعدام و به دار آویختن ناتورام گادسی در نوامبر سال ۱۹۴۹با جزئیات آن به بررسی گرفته شده که گنجایش آن درین مختصر ممکن نیست ؛ولی آنچه که روی آن تاکید گردیده این است که ناتورام گادسی بدون هیچگونه ترس و هراسی به استقبال چوبه دار رفته و با شعار زنده باد هندوستان واحد و غیر قابل تجزیه طرفدارانش رابدرقه میکرد.وی به قرار گفته خودوی، زندگی اش را درپای مادر وطن هندوستان قربان نمود. وی در جریان تحقیقات اش به مثابه مدعی علیه استدلال مینمود که گاندیجی با سیاست های پسیف و تسلیم طلبانه خویش زمینه را برای تشکیل دولت پاکستان به مثابه [پرازیت طفیلی] که خودش را به قیمت نابودی تاریخ ، فرهنگ و تجزیه این کشور تغذیه مینمود،مساعد ساخت.

بلاخره این اثر باوصیتنامه ناتورام گادسی به برادر کوچکش مبنی برسوختاندن بدنش و مراسم آتش سپاری که خاکستر آن بعد از مرگش بالای دریای سند پاشیده شودتاباشد روزی مسیر جریان آب این دریا دوباره با اهتزاز کامل پرچم هندوستان جاری گردد – به پایان میرسد.

اینکه آیا سیاست عدم تشنج گاندی منتج به ایجاد صلح ، ثبات و امنیت در جنوب شرق اسیا گردیده و تشنج را در هند زدوده باشد ، روزی آن را تاریخ نویسان از نسل جدید با قضاوت دقیقتر و کنجکاوی های بیشتری بر زوایای تاریک این رویداد ، به بررسی خواهندگرفت.اماظاهراََ تا الحال بطور عنعنوی اذهان عامه کشور ما بخصوص نسل جوان در مورد گاندی با خوشبینی های اغراق آمیز آمیخته است .شاید زمان آن رسیده تامااین صفحه از تاریخ را دوباره نگری و بازنگری کنیم. وشاید هم شما طرز دید دیگری درینمورد داشته باشید که برای روشن شدن هرچه بیشتر موضوع نظریات خویش را با ما شریک سازید!

در تصاویر بالا،از راست به چپ ،فوتوی ناتورام گادسی ،قاتل گاندی و ازچپ به راست، فوتو های مختلط از جوانی تا پیری گاندی را مشاهده می نمائید.