ع . رحی

مختصری پیرامون یاد داشت رزاق مامون



همانگونه که مرگِ احمد شاه مسعود اژیرِ انقطابِ محتوم را در ساختار و رفتارِ مفرزه ی سیاسی شورای نظار به صدا در اورد که در نتیجه ی ان برادران آلِ مسعود و سایر جوخه دارانِ این کاشانه ی جهادی را در ازدحامِ گمراه کننده ی معامله های سیاسی پرتاب کرد، مرگ برهان الدین ربانی نیز مفصل های روابطِ ساختاری جمعیت اسلامی را به شدت اسیب پذیر ساخت و موجبِ تکوینِ فازِ جدیدِ تنش های درون تنظیمی گردید.
این از طبیعی ترین تبعاتِ ساختار های تک سالار و تک سرشت است که در نتیجه ی تراکم تدریجی عقده های ناشی از فقدان دمکراسی و جَباریتِ بر خاسته از ان در باتلاقِ افتراق ته نشین میگردند. خصوصی سازی، مورثی سازی و پشتِ پا زدن به اراده و ارای دیگران مضمون اصلی بروزِ افت های ساختاریست.
جناب رزاق مامون در واپسین یاد داشت خود پیرامونِ انکشافات اخیر در جمعیت اسلامی، ظهورِ و در پی ان بغاوتِ شورای انسجامِ انرا محصول دست اندازی های شورای امنیت ملی دانسته و مینویسند که ( عطای نور روی زخم اصلی حنیف اتمر دست گذاشت) البته که منظور شان ( افشای؟) بودجه ی دستگاه ریاست جمهوری و شورای امنیت است.
جناب مامون ( زخمِ اصلی ) اتمر را میبیند ولی ناسورِ اماس کرده ی انباشتِ گیج کننده و سرسام اورِ ثروت های باد اورده ی عطای نور را نمی بیند، اینجا عینک اش را عوض میکند وعکسِ این حقیقت را بیان میکند.
مامون در نتیجه ی این ( کشفِ بزرگ) ادعا میکند که معصوم استانکزی و حنیف اتمر از حساب بودجه ی ارگ توانستند جمعیت را زخم بزنند، از همان بودجه برای بلخ والی تراشیدند، از همان بودجه انتحاری ها خریداری شد و از همان بودجه چند تخته پاره ی کهنه را جمع کرده ( شورای انسجام) اختراع کردند.
قبل از همه باید گفت که این کشف بزرگ جناب مامون از حدِ چند تا احکام فاقد استدلال فراتر نمیرود، ایشان فراموش کرده اند که احکام را با استدلال ان باید فرا گرفت ، حکم صادر کردن، پَلَخمانی نیست که با ان طیاره را هدف قرار بدهند.
اقای مامون خیلی علاقمند است و تلاش دارد تاواقعیتِ گسیختگیِ فکری و پوسیدگی مفصل های روابطِ درون تنظیمی جمعیت را زیر لحافِ چند تا احکامِ هوایی و فاقد استدلال بپوشاند.
واقعیت اینست که مدت ها قبل از بغاوت شورای انسجام، جمعیت اسلامی حقیقتِ تلخِ پراگندگی را تجربه کرده است.
_
انتخابات ۲۰۰۴، احمد ضا مسعود عضو ارشد و داماد برهان الدین ربانی ، معاون کرزی شد، در حالیکه یونس قانونی با حمایتِ فهیم در برابر ان قرار گرفت.
-
انتخابات ۲۰۰۹، فهیم معاون کرزی شد، در حالیکه داکتر عبد الله در رقابت به وی پرداخت.
-
انتخابات۲۰۱۴، ضیا مسعود در کنار غنی ایستاد ولی عطای نور با عبدالله جوره شد.
در ۲۰۱۰، یونس قانونی برای بار دوم کاندید ریاست مجلس نمایندگان شد اما حفیظ منصور نظریه پرداز جمعیت در برابر ان ایستاد و در نتیجه قانونی نتوانست ارای مطلوب را بدست بیاورد.
غیابت داکتر عبدالله و امرالله صالح در ترکیبِ شورای رهبری تازه ی جمعیت گوشه دگری ازین رواق شکسته است.
میخواستم از مامون بپرسم که این واقعیت را میشود صاف و ساده با یک لیوان اب قورت داد و عاروق نزد؟ بودجه ی این زوال دردناک را کی پرداخت؟
ایا بهتر نیست بگویم که تنش های امروزی جمعیت ادامه ی طبیعی یک اُفتِ تاریخی است که با مداخله ی ارگ ربطی ندارد؟
واقعیت اینست که داکتر عبدالله در نتیجه ی یک مانور ماهرانه از جانب عطا نور در تلکِ حکومت وحدت ملی گیر افتاد تا میدان برای پرش های اشوبگرانه ی عطا نور باز گردد، تلاش برای تمرکز قدرت، ایجاد مرکز 
یت سیاسی با استفاده از پول های بی ادرس، و به تعقیب ان افزایش بی سابقه ی ترکیب شورای رهبری جمعیت در یک نشست خصوصی در غیاب اراده و اگاهی سابقه داران جمعیت اسلامی و غیابت داکتر عبدالله و امرالله صالح درین ترکیب، ترویجِ فرهنگ اشوبگری و موضع گیری های خلاف عرف و اخلاقِ حکومت داری باعث ان گردید تا بخشی از اعضای رهبری جمعیت زیر نام شورای انسجام در برابر خودکامگی های عطا نور عکس العمل نشان دهند.

حالا ببینیم این شورای انسجام واقعا از بودجه ی شورای امنیت ( اختراع) شده است و جناب مامون حق به جانب است؟
با ملاحظه ی شواهد تاریخی شورای انسجام در زمان حیات برهان الدین ربانی وبه اثر هدایت شان در سال۱۳۷۸ زیر نام ( کمیته ی انسجام امور) که سید اکرام الدین معصومی ریس فعلی شورای انسجام و انجنیر عبدالرحیم رحیم از نخستین اعضای ان بودند تاسیس گردید، بعدا این کمیته به نام شورای انسجام مسمی گردید که تدارک کنگره حزب جمعیت جزء وظایف این شورا بود، در سال ۱۳۹۰ برهان الدین ربانی کمسیون تدارک کنگره ی حزب جمعیت را از وجود حدود صد تن از فعالین جمعیت تعین کرد و قرار بود در ماه های اغازین کنگره ی جمعیت دایر گردد اما در سنبله ۱۳۹۰ ترور برهان الدین ربانی مانع تدویر کنگره شد و تا کنون که بیش از پنجاه سال میگذرد، تدویر کنگره ی جمعیت اسلامی به رویای دست نیافتنی مبدل گردیده است.
حالا بدنه ی صلاح الدین با تاسیس کمسیون تدارک کنگره، شورای انسجام را منتفی میداند و اما بدنه ی اکرام الدین معصومی وظایف شورای انسجام را پایان نیافته تلقی کرده و خود را مسول تدویر کنگره میدانند ، ملاقات اعضای شورای انسجام با ریس جمهور غنی و اعلام حمایت از دولت و نیز موافقت این شورا به بر کناری عطای نور دود از دمار ِ این اختلافات در اورد.

- حمایت شورای انسجام ازدولت و از برکناری نور بم دستی ی بود که که حالا منفجر شده است.
-
شورای انسجام در برابر مورثی ساختن وخصوصی ساختن مقامات رهبری در جمعیت خواهد ایستاد.
-
غیابتِ عبدالله و امرالله در ترکیبِ شورای رهبری به زخمِ خونینی بدل خواهد شد.
-
پَرِش های تمامیت خواهانه ی عطا و چرخاندن جمعیت به سمتِ اهدافِ شخصی از نظر سابقه داران جمعیت پنهان نخواهد ماند.
-
بعید نیست که نگرانی های
عطا نور از نزدیکی شورای انسجام با ارگ ، راه را برای یک تصفیه ی قومی در درون جمعیت باز نماید.


عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد