F

محمد ولی

F

ائتلاف ملی!! برای نجات افغانستان

F

قضاوت در مورد پدیده های سیاسی چه احزاب سیاسی ویا ائتلافی از احزاب سیاسی برمبنای خوشبینی یا بد بینی نمیتواند ماهیت اصلی ان پدیده را انطوریکه هست تعریف نماید ، همچنان هیجانات سیاسی یا یاس ناشی از عدم دسترسی وتوانایی شخصی در یک پدیده سیاسی ان پدیده را یا در جبروت افتخارات تمثیل میکند ویا با هیچ برابرش میسازد.
چون سیاست بحیث یک علم در کنار سائر علوم جا گرفته است نمیشود انرا تابع هیجان،خوشبینی یا بد بینی شخصی ساخت بلکه باید درروشنی گذشته وحال در مورد سیر بعدی ان پدیده ابراز نظر کرد ، ولو اگر در پیشبینی اشتباهی هم صورت گیرد .
حوادث قریب به دودهه اخیر درکشور ما نه در یک یا چند مسیر بلکه به اصطلاح عامیانه مانند " اب راه براه " وغیر قابل قالب پذیری سیر داشته است ، علت ان شاید در خامی تشکلات سیاسی که عمدتآ منشا تک قومی وسمتی دارد ونو پایی دموکراسی وارداتی نهادینه ناپذیر باشد یا هم اصل منفعت ها ومصلحت های گروه ها وآحاد شامل در روند سیاسی کشور . میتوان اثر گذاری تشبثات وتداخلات کشور های شامل در ائتلاف رادر امور کشوری وسیاسی افغانستان بحیث عنصر سوم به حساب گرفت ، چیزیکه نه طی دو دهه اخیر بلکه طی چار دهه حالت جنگی افغانستان از پشاور تا کابل اثر گذار بوده است.
یک روز قبل چیزی بنام " ائتلاف ملی برای نجات افغانستان " که متشکل از همان چهره های معلوم الحال تکراری در هر زدوبند، قسمآ رانده شده ازدولت وبعضا شامل در حاکمیت به میان امد.
این تشکل نام کلانی بر خود نهاده است که در مورد ان میتوان پرسید ائتلاف ملی برای نجات افغانستان از چه؟ 
-
از اشغال ؟
-
از قتل وخونریزی دوامدار؟
-
یاختم حالت موجود با همه مظالم ان ؟
-
ویا هم غرض تفاهم ملی با گروههای مسلح مخالف برای پایان جنگ ؟ 
وقتی سی. آی. ای و آی .اس.ای.،استخبارات سعودی ومجموع غرب جنگ علیه افغانستان را اعلان کرد برای افغانی ساختن ان پدیده ای را بنام " جبهه ملی برای نجات افغانستان در پشاور ساخته هدف انرا ازاد سازی افغانستان از سلطه شوروی وانمودکردند اما انرا تحت سلطه خود دراوردند.جبهه به هفت تنظیم منقسم شد، انها دردو جبهه یکی ضد افغانستان ودیگری بین هم جنگانده شدند،کشتند وکشته ها دادند. هنوز به پیروزی نرسیده بودند که راه هر کدام شان ازهم جداشده بود.
با آمدن به کابل نه تنها خود بلکه کابل را ویران کردند، افغانستان را به جزایر قدرت غیر تابع به مرکز تقسیم نمودند درشمال جنبش اسلامی برهبری جنرال عبدالرشید دوستم حکمرانی میکرد، قطغن وکوه دامن با قسمتهایی از شهر کابل در تصرف جمعیت بود،در مناطق مرکزی وهزاره نشین حزب وحدت اسلامی حکم میراند، غرب افغانستان بنام حوزه امارت اسلامی زیر حکمرانی اسمعیل خان قرار داشت ،درشرق حاجی قدیر وخانواده اش سلطنت میکرد، جنوب شرق را حکمتیار در قبضه داشت وجنوب کشور زیر حاکمیت اخند زاده های قندهار وهلمند بود .هیچ یک از کابل اطاعت نمیکردند،مالیات وعواید گمرکی به حکومت های منطقوی تحویل میشد،دو نوع پول رسمی بنام پول ربانی وپول جنبشی مروج بود . یعنی عملآ کشوررا تجزیه کرد بودند.
ائتلاف جمعیت وجنبش باداخل شدن به کابل با حزب اسلامی به جنگ افتید،چند ماهی ازین ائتلاف نگذشته بودکه جمعیت وتنظیم سیاف به جنگ علیه جنبش وحزب وحدت آغاز کردند بسیار کشتند وکشته شدند اگر به ارشیف رادیو تلویزون‌وقت مراجعه شود شدت خصومت وقساوت انهارا میتوان دریافت، نطاقان شورای نظاربا چه طمطراق وقلقله میگفتند اجساد کشته شدگان در میدانهای جنگ مانده است ،واقعآ کشته شدگان مربوط به جنبش در میدان هوایی کابل روز ها دفن ناشده مانده اماس کرده بود. اما جمعیتی ها به ان کشتن ها فخر می فروختند وتظاهر به زور وقدرت میکردند.
بر دفتر مرکزی حزب وحدت که در انستیتوت علوم اجتماعی بود از سه سمت؛ شورای نظار از گردنه باغ بالا،قوتهای انور دنگر از بادام باغ وکوه افشار و قوتهای ملا عزت(حالا عزت الله هاتف) از مسیر قرغه بر افشار و مرکز رهبری حزب وحدت حمله کردند انقدر جنایت افریدند که نوشتن فجایع شان از حیای قلم دور است. ترانه غم راکه اطفال افشار بنام " درگرفت افشار ما" میخوانند ودر صفحه های مجازی به نشر رسیده است مظالم جمعیت و شورای نظار وسیافی هارا در حق ان مردم تمثیل میکند.
گذشته اینها بد تر ازان است که بیان گردید.
ایشان طی ۱۷ سال حضور عساکر خارجی که برای انها ۱۷ سال نعمات وزور وزر بوده است هیچگاه در بستر ارام وتفاهم سیاسی حرکت نکرده اندسخن سرایی های عطا محمد نور اندر باب جنرال عبد الشید دوستم در صفحات مجازی وجود دارد که ازاو چه تمثیل میکند کشت وخون هردو طرف در راندن نیروهای دوستم از کود وبرق مزاردر ارشیفهای وسایل ارتباط جمعی وجود دارد.
همه این احزاب که درحاکمیتها منفعت مشترک داشته اند وقتی صدا بلند کرده اند که از جیفه اشغال سهم کمتر برده اند.کریم خلیلی در زمان حاکمیت کرزی بر ضد او مارشی براه انداخته شعار میدادواورا حامی جنایتکاران میگفت"کوچی جنایت میکند کرزی حمایت میکند"، جمعیتی ها کرزی را بخاطر علایقش به جانب طالبان ملامت سار عالم ساخته بالاخره درمحفل یاد بود قتل مسعود با شعار مرگ بر کرزی عقده های درونی شان را ابرازکردند، همین ها مجددی را مجال ندادند در محفل یاد اوری از قتل مسعود سخنرانی کند وبااهانتهای دور از رسم افغانی از ستیژ پایینش کردند.
حالا اینها باهم جمع شده ائتلاف ملی برای نجات افغانستان را ساخته اند گویا این خدمتگاران صدیق!!
مردم وکشور از فرط وطنپرستی ومردم دوستی میخواهند افغانستان را نجات بدهند .
در ترکیب انفرادی این تشکل نیز همانهای اند که بد نامهای زمانه بوده اند ان هم در محوریت احمد ضیا مسعود.همویکه با کشیدن ۵۲ ملیون دالر از افغانستان در میدان هوایی دوبی گیر امده چند ساعتی زیر نظارت پولیس قرارداده شد.وقتی به چهره هابنگری همه صاحبان بلند منزل ها، مالکان ترانسپورتها، سرمایه های گنج های قارونی،زور مندانیکه با بجا نشدن خواستهای نا مشروع شان شعار تجزیه کشورراپیش کرده تهدید به ایجاد حکومت موازی کرده برای بسیج پیروان شان غرض استفاده از انها برای تامین خواستهای شان خصومت ملی را دامن زده اند،غاصبین زمین های مردم ودولت هستند.
ظاهر قدیر میگوید سه صد عراده موتر باربری دارد وچندین ملیون دالر سرمایه باید ازاو پرسید برادر طی ۱۷ سال حاکمیت امریکا این را از کجا کردی ؟ خواهد گفت تجارت کرده ام ! بلی تجارت نا مشروع موادمخدر ،وقتی حاجی قدیر پدرش به قتل رسید وخبرانر به بوش گفتند بوش گفت این قتل ناشی از مواد مخدر است.
اسمعیل خان دارایی های دختر عبد المجید رابلی را در هرات جبرآ بخود اختصاص داد ودوسیه ۷۰ ملیون داری ان در اداره مبارزه با فساد ثبت است به ادعای مراجع امریکایی ۴۰۰ ملیون دالر از وزارت اب وبرق ربوده است،جنرال عبدالرشید دوستم متهم به اتهامات نا گفتنی است وهمچنان دیگران.
اگر اینها ملی هستند چرا خلاف منافع ملی الوده به فساد اند؟
سرمایه عطا محمد نور به خدا اگر از پدر وپدر کلانش بوی رسیده باشد بلکه از سلطنت بی تاج وتخت ولایت بلخ بدست اورده است، نامش در جمله قاچاقبران مواد مخدر ثبت مراجع جهانی است.
وای به حال این کشور که مفسد ترین چهره ها برای نجات ان ائتلاف ملی ساخته اند!! 
اینده این ائتلاف به ختم انتخابات پارلمانی وریاست جمهوری بستگی دارد اگر به قدرت برسندروی امتیازات ومنافع باهم در گیر شده شاید سالی هم دوام نکند.
زیرا اینها همانهای اند که در خانه خدا وزادگاه محمد مصطفی و نزولگاه قران دست روی مومن به شان گذاشته قسم کردند دست از کشتار مردم بر میدارند اما بقسم پابند نماندند.
این ائتلاف زمانی شکل داده شده است که دو جریان دیگر در خارج از کشود در رقابت با هم در پی تفاهم با طالبان هستند.چنانچه در همین ماه جولای نمایندگان استخبارات روسیه ،ایران وپاکستان در اسلام اباد ملاقات کردند و نمایندگان امریکا،سعودی،امارات متحده وافغانستان در در امارات با طالبان ملاقات کرده اند.این روند رسمآ افغانستان را به میدان زور آزمایی قدرت های منطقوی وجهانی مبدل میسازد .
اگر ائتلاف ملی برای نجات افغانستان نه در حرفهای پوشیده وسردرگم بصورت صریح اعلان نماید که یکجا با دولت برای تفاهم با مخالفان مسلح کار میکند تا نقش اول را در مذاکرات جانب افغانی داشته باشد وخارجیها از ان حمایت قاطع نمایند تا افغانستان از میدان رویا رویی ها نجات یابد میشود چیزی از ان بیرون شود.
امااینها وترکیب نا متجانس حکومت وحدت ملی قطعآ منافع شان را در صلح ویک ائتلاف بزرگ مشتمل یر همه جناحهای در گیر جنگ نمی بینند ازین سبب نه تنها به ان موافق نخواهند بود بلکه با حیل گوناگون سبوتاژ هم خواهند کرد
انچه این ائتلاف میخواهد با خواستهای مردم همسوبی ندارد.
مردم صلح میخواهد تا جگر گوشه های در اتش جنگ نسوزند وزندگی رنگ دیگر گیرد.
مردم ختم حاکمیت تفنگ و قوماندانسالاری را میخواهند تا جان ومال وناموس شان مصئون باشد
مردم کار میخواهد ،نان میخواهد وسر پناه می طلبد.
مردم ازادی از سلطه بیگانه میخواهد .
ودر نهایت زندگی ارام وشرافتمند میخواهد ، عدالت میخواهد نه زور ازمایی ومانور قدرت.

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد