I
I
محمد ولی
I
به پیشواز صدمین سالروز استرداد استقلال کشور
به ادامه گذشته
بخش دوم
I
اماضلع روحانیت مخالف نوگرایی وشخص شاه درداخل درباربه حضرات شور بازار که سه برادر بودند( حضرت نور المشایخ ، شمس المشایخ ومحمد صادق مجددی) تعلق داشت ، موضعگیری انهااز ابتدای قانونی ساختن امور کشور آغاز گردید. درکتاب سالار مجاهدین( زندگی نامه مرحوم صبغت الله مجددی) امده است :" امان الله خان در اوایل سلطنت خویش به تدوین قانون اساسی ( نظام نامه اساسی به تعبیر ان وقت) امر نمود ومسوده انرا ضمن یک مجلس به جناب شمس المشایخ ( پدر کلان مجددی مرحوم) جهت مطالعه تقدیم داشت، حضرت شان بعد از مرور وتوجه به روس مطالب وارزش های مندرج ان با کمال ناراحتی وعصبانیت ان مسوده را بر زمین زده گفتند؛ امان الله این نظامنامه بوی بلشویکی میدهد تا وقتیکه این سله وریش وجودداشته باشد چنین نظامنامه ها نافذ نخواهد شد" ص. ۱۸ .
ان نظامنامه در اکثر کتب نویسندگان ضمیمه است انرا بخوانید اگر ماده ای یا بندی که ازان بوی کمونیستی بیاید دیده توانستید قبول که امان الله خان قانون کمونیستی ساخته بود .قانون اساسی انوقت و۷۱ قوانین دیگر که دران زمان نافذ گردیده بود توسط متخصصان ترکی وبر معیار ارزشهای اسلامی وضع گردیده بود ،این بهانه گیری عین همین گفته انتونی هایمن است که نوشته بود (کمو یعنی خدا ونیست ، نیست). تبلییعات علیه نظامنامه بحدی شدت گرفت که ملای لنگ نظامنامه وقران شریف را بدودست گرفته فریاد میزد مردم قران را قبول دارید یا بلشویسم را . وای بحال مردم ساده وبیسوادیکه هرکه هرچه گفت ونام انرا حکم دین گذاشت نادانسته عقب ان روان میشوند تا خود ، خودرا برباد کنند وبعدها پشیمانی سودی نمی بخشد.
درلویه جرگه سال ۱۹۲۴ پغمان که غرض بحث وتصویب قانون اساسی دایر گردید مخالفت های نور المشایخ مجددی فضای لویه جرگه را مغشوش ساخت . وقتی شاه در قانون اساسی پیشنهاد شده بحث روی منع نکاح صغیره را آغاز کرد ، نورالمشایخ مجددی چنین گفت:" ... فاما نکاح صغیره یکی از مهمات بزرگ مسائل فقهیه است ودر ان ابحاث مطول در معرکه ارایی کتب فقهیه مرقوم امده است حتی عده ای از مرتاضین نکاح صغیره رابنا براینکه حضرت رسالت پناهی ام المومنین حضرت عایشه صدیقه را در صغارت نکاح کرده اند مسنون نیز شمرده اند. رجا میشود که نکاح صغیره جایز ودعوای ان در محاکم مسموع باشد " ( افغانستان در عهد امانیه نوشته سنزله نوید ترجمه محمد نعیم مجددی).
وقتی بحث پیرامون تحدید زوجات آغاز گردید بر طبق نوشته کتاب سالار مجاهدین ملاها ادعا کردند که خداوند عقد چهار زن را در قرآن شریف ذکر کرده است دیگر در مورد تحدید ازدواج بحثی درمیان امده نمیتواند . حین ارائه توضیحات بیشتر درمورداز طرف شاه نورالمشایخ مجددی فریاد میزند امان الله کافر شدی کلمه بخوان وفضای جرگه مختل میگردد.
محافل ومراجع دیگر روحانی نیز شروع به فعالیت براندازی دولت کردند ، خلیفه قزل ایاق از پاری دریا انطرف امو با مریدانش به افغانستان فرستاده میشود ، سعید افندی ( اساسگذار خانواده گیلانی در افغانستان) که بنام روحانی از سوریه امده بود فعال ساخته میشود واخند زاده صاحب تگاب نیز به فعالیت آغاز کرده باسقوط امان الله خان وبه تخت نشاندن بچه سقو کشور را به یک تنور داغ وسوزان برای تحول طلبان ، ازادی خواهان ومشروطه طلبان مبدل میسازند.
سوالیکه در برابر روحانیون ان وقت قرار میگیرد این است که انها در دربار حبیب الله خان حضور داشتند چرا در مقابل ان شاه که در فسق وفجور غرق بود اعلان جهاد نکردند؟
وضعیت ان درباررا اززبان جوهر شاه خان غوربندی یکی از مشروطه خاوهان اتشین مزاج که محاکمه اش از طرف شخص امیرصورت میتوان درک کرد وقتی امرحبیب الله به جوهر شاه غوربندی درمحضر درباریان نمک حرام خطاب کرد او به جوابش گفت" ما نمک حرام نیستیم. وظیفه پادشاه حفظ جان ومال وناموس رعیت است، نمک حرام تو هستی که از دستبرد به هستی رعیت دریغ نمیکنی به ناموس مردم تجاوز میکنی وبعوص حراست ورسیدگی به مردم شب وروز در عیاشی وفحاشی غرق هستی" هنوز سخنان این مرد متهور ختم نشده بود که مورد اصابت مرمی تفنگچه شاه قرار گرفته به شهادت رسید . اما همین روحانیون مشروطه طلبان دربرابر شاه فاسد تکفیر کردند.
مورخین زیاد درباره خانمهای شاه نگاشته اند که با نقاب های کوتاه ونازک وسواری اسپ از منزل بیرون مبشدندکه به معیار های اخلاقی ان زمان برابر نبور .
دردوره حکمروایی امیر عبد الرحمن خان روحانیون وملاهای مخالف انگلیس سر کوب میشدند ، روزانه ۶۰ باطری شراب کنیاک در ماشین خانه کابل تولید وبه فروش ومصرف میرسید اما هیچ ملا وروحانی از اعمال این دو پادشاه منقاد به انگلیس تنقید نمیکردند ، چون اینها منافع انگلبس رارعایت می نمودند.
عیاشی وفحاشی امیر حبیب الله بحدی زبان زد مردم گردید که او برای پوشش ظاهری اعمالش نزد حضرت صاحب چار باغ جلال اباد دست پیر گرفته اکت تصوف وطریقت نمود .
عبد الرحمن خان با همه مظالمش خودش را از جمله اولیاء میشمرد ومردم را فریب میداد .
همه اینها سایه خدا تبلیغ میشدند ومخالفین شان یاغی وباغی قلمداد میگردیدند ، اما امان الله خان که در اول سلطنتش به مردم گفت به حکم ( شاورهم فی الامر) به اداره امور اقدام میکنم وعلیه انگلیس اعلان جهاد کرد به طومار کفر والحاد پیچیده شده مورد اصابت تیر غضب انگلیس وروحانیون وابسته قرار گرفت.
حبیب الله کلکانی که فجایع وچور وچپاول وبی ناموسی افرادش درحق مردم تا کنون زبان به زبان در خاطره ها زنده مانده است ملقب به خادم دین رسول الله گردید.
ضلع سیاسی هرم مخالف امان الله خان مانند ضلع روحانیت ان متشکل از تعبیه شدگان انگلیس از زمان زمامداری امیر حبیب الله میباشد ودر هماهنگی با روحانیت موثر دربار قدم به قدم برای سقوط سلطنت وامحای دستاوردهای وقت حرکت میکند .
این دو ضلع پس از سقوط حبیب الله کلکانی دوباره در ارگ کابل باهم یکجا شده به اعمالی دست میزنند که در اینده نگاشته خواهد شد.
یک قسمتی از درباریان که بنابر اصلاحات امانی منافع شان را از دست داده بودند نیز در جمع مخالفان سیاسی شاه پیوستند.
سردار عبد القدوس خان اعتماد الدوله طی مکتوبی به حضرات شور بازار مینویسد : " نصارا در مورد مسلمانان دو نوع حمله دارد یکی با شمشیر ودیگری با قلم وفریب از حمله اولی ملت ودولت را در حساب میگیرند ودر حمله دوم شخص شاه در نظر است که ملت را به گردن دولت می اندازند ونتیجه ان اصول مشروطیت است...وعلاج این است که ازطرف شرع انور مشروطه طلبان را باید واجب القتل دانست" .
نواسه های سردار محمد یحی خان ( این شخص خسر امیر محمد یعقوب خان ویکی از جواسیس مشهور انگلیس بود که در دیره دون هند نزد انگلیسها بسر میبرد وبا لشکر انگلیس در حمله دوم انگلیسها داخل افغانستان شده دامادش امیر محمد یعقوب خان را مجبور به امضای معاهده گندمک کرده بود) مشتمل بر محمد نادر ، سردار محمد هاشم، شاه محمود خان ، شاه ولی خان وسردار عبدالعزیز خان که در دیره دون درمکاتب انگلیس تحت تعلیم وتربیه قرار داشتند نامه ای به امیر حبیب الله خان نوشته وبک قطعه فوتوی همشیره جوان وزیبای شانرا ضمیمه نامه کرده بودند در نامه نگاشته بودند دختر جوان شده است وما جز شخص شما کس دیگری را شایسته ازدواج با او نمیدانیم ، امیر عیاش با این پیشنهاد موافقه کرده سرداران دیره دونی را بحیث مصاحبان خاص بدربارش جاداد، این تعلیم دیدگان انگیس به این وسیله در کنار امیر قرار گرفتند .
نادر خان در دربار امیر حبیب الله خان حمایه گر سیاست انگلیس بود، وقتی هیئت ترک والمان به کابل امد امیر حبیب الله نتیجه ملاقات با انها را در مجلس دربار ارائه کرد برخیها از جهاد علیه انگلبس حمایت کردند " اما نادر خان به طرفداری برتانیه بر خاست وبا جهاد علیه برتانیه مخالفت ورزید"( اتش در افغانستان).
حکومت برتانیه از اول نادر خان را برای پادشاهی نشانی کرده بود ازین رو او با انگلیسها ارتباط عمیق داشت ودر توطئه ضد امانی دخیل بود. روی همین ملحوظ امان الله خان اورا از دربار دور کرد وبه پاریس فرستاد. درماه جنوری سال ۱۹۲۶ سفیر انگلبس مقیم روسیه ظاهرآ غرض سپری کردن ایام تعطیل به پاریس رفته با نادر خان ملاقات کرد نادر خان بوی گفته بود که با دوستی با برتانیه علیه روسیه عمل خواهد کرد.او برای خوشخدمتی به سفیر گفته بود که حاضر است دریای کنر را بحیث سرحد هند برتانوی وافغانستان قبول نماید که بار دیگر قسمتی از خاک کشور به انگلیس داده میشد.
پیکار پامیر در کتاب ظهور وسقوط امان الله خان اسمای ذیل را بحیث تعبیه شدگان انگلیس در دربار سلطنتی نام میبرد:
محمود سامی، شاه محمود خان والی مشرقی ، سردار محمد عثمان خان سابق والی قندهار، غوث الدین خان احمد زایی، سردار فیض محمد خان ذکریا، نورالمشایخ مجددی، سید شریف کنری رئیس تفتیش وزارت حربیه، محمد علم خان شنواری، سردار احمد خان بهسودوال،بعدها قومندان قطعه عسکری جلال اباد، امر الدین خان هندی حاکم اعلی جنوبی وعده دیگر.
گذشت زمان اولاده همان شرر افروزان انگلیس را در خدمت امریکا قرارداد ودر پشاور پاکستان در یک صف ایستاده نمود . لیلی هلمز نواسه فیض محمد خان ذکریا وخانم برادر ریچارد هلمز رئیس وقت سی.آی.ای .در پشاور درکنار مجاهدین قرار گرفت ویکجا با شوهرش همرکاب حکومت عیوری به کابل امد ودر زمان حاکمیت طالبان عضو ارتباط سنای امریکا با طالبان بود.
استعمر لعنتی این کشور را رها کردنی نیست .
ادامه دارد