محترم محمد ولی
معمای سه بعدی
برطبق موافقتنامه امریکا وطالبان:
۱- طالبان بر عساکر امریکایی حمله نمیکنند.
۲--دولت افغانستان مکلف است تا پینج هزار زندانی طالب را اززندانها رها سازد .
۳-- درجلوگیری از کشتار عساکر افغانی توسط طالبان مکلفیت صریح ذکر نشده ، تخفیف خشونت گفته شده که معنی خودداری از جنگ را نمیدهد.
برد وباخت با کیست ؟
تا حال برنده این معامله دو طرف امضاء کننده موافقتنامه هستند زیرا عساکر امریکایی درداخل خاک افغانستان از ضربه حملات طالبان مصئون اند وطالبان تکرار به تکرار اعلان میکنند که با عساکر امریکایی نمی جنگند .
جانب طالبان درین معامله از امتیاز بزرگ رهایی پینچهزارزندانی طالب اززندانهای افغانستان ودر اینده شرکت در قدرت بهره میگیرند .
اما دولت افغانستان زیر فشار جنگ قرارداشته قوای مسلح ان هرروز کشته میدهد ومردم ملکی نیز قربانی این موافقتنامه میشوند .
نمایندگان طالبان در پایتخت کشوریکه باان میجنگند با مصئونیت تام هرشب در تلویزیون طلوع که شاخه ای از تلویزیون سی.ان.ان. امریکاست ظاهر میشوند، ازموقف جنگی طالبان زیر نام امارت اسلامی دفاع میکنند واعتراضاتی علیه دولت افغانستان درمورد عدم تحقق موافقتنامه شان با امریکا وارد میکنند که به هیچ صورت این اعتراضات شامل حال دولت افغانستان نمیشود زیرا او یکجانب این موافقتنامه نیست ، مکلفیت اجباری وضع شده در موافقتنامه برای دولت افغانستان قطعآ صبغه حقوقی ورسمی ندارد . سخنگویان طالب از طریق این تلویزیون امریکارا در تحقق مواد موافقتنامه مسئول ندانسته بار ملامتی را بر دوش دولت میگذارند .
در تلویزیون طلوع به این چهره اا موقع داده میشود تا برحق بودن امارت اسلامی طالبان را مستدل سازند:
۱- مولوی قلم الدین رئیس امر بالمعروف ونهی عن المنکر طالبان که غرب او وشبکه مربوطه اش را پولیس مذهبی می نامید . او بود که به گروپهای امر بالمعروف ونهی عن المنکر امر تطبیق شلاق ودره را میداد با اوامر او زنان بخاطر بلند بودن ناغلطی پاچه شان تا بجلک پا در معرض عام ومقابل چشمان شوهران شان در روی سرکها شلاق میخوردند ، مردان بخاطر نداشتن تاقین سفید بر سر وچپلک به پا دره میخوردند ، جوانان وموسفیدان درچهار راهی ها با سوالات نا مانوس وخود ساخته مورد بازپرسی مذهبی قرار میگرفتند تا زمینه شلاق کاری شان برابر گردد ، همین ها بودند که حضور شان در میان ازدحام مردم وحشت بر پا میکرد وهرکسی میخواست به گوشه ای پنهان شود ، همین ها بودند که مردم را با وضو وبی وضو چندین بار در یک وقت به ادای اجباری نماز وا میداشتند و صدها مشقت ومصیبت دیگر . وقتی کسی از خارج بخاطر دیدن خانواده وفامیل بصورت عاجل می امد وریش رسیده نمیداشت باید به اداره همین مولوی صاحب میرفت تا به او سندی میداد که در ان نوشته شده بود چهره ادم مذکور که تازه ازخارج برگشته است با شریعیت غرای محمدی برابر نیست الی تکمیل صورت مزاحمش نشوید .
۲- مولوی شینواری لوی سارنوال طالبان : همویکه دوسیه های نسبتی محکومین به مجازاتهای خشن قرون وسطایی چون سنگسار ، قتل زنان در استدیوم ورزشی کابل ، قطع دستها واویزان کردن دستهای بریده در شاخهای درختان کنار سرکها، شکنجه ها ولت وکوبهای لیرحمانه را به مراجع قضایی میداد .
۳- مولوی سید اکبر آغا که معلوم نیست در زمان حاکمیت طالبانی چه مظالمی بر مردم روا داشته باشد وبعضی دیگر.
اینها همه طی بیست سال اشغال نظامی افغانستان توسط امریکا با امتیازات خوب در سایه مراحم استخبارات واردوی امریکا در شهر کابل زندگی مصئون وفارغ از دغدغه داشته اند وحالا تیغ هایی از نیام بیرون کشیده تبلیغاتی امریکا در تلویزیون زیر حمایت شان سخن میگویند.
اینها ازاد هستند در نفس اشغال زندگی کنند ومصئون باشند ودولت وقوای مسلح انرا رد وبد بگویند ، اما اگر داکتر یا انجنیر ، معلم ویا ماموررعادی دولت که قطعآ طرف جنگ نیستند درساحه طالبان گیر ایند شکنجه میشوند وسر بریده میشوند.
ایا دولت افغانستان دربرد وباخت قمار طالبانی وامریکایی میتواند از باخت خود ومردم جلوگیرد یا به حیث جیزگر میدان قمار عمل کند؟
دولت میتواند برنده اصلی باشد زیرا قوای مسلح دارد ، ارگانهای انتخابی دارد ، یک سیسم است و درجهان بحیث دولت شناخته شده است ، به شرط انکه :
- شعاع تفاهمی وحمایوی اش را میان مردم وسعت بیشتر بدهد .
- بر نیروهای ملی ، دموکرات ، ترقی پسند وعصری گرا مجال وزمینه بیشتر دهد وتفاهم ایجاد کند .
- دولت با اتکا به این نیروها میتواند پروگرامهای صلحجویانه اش را راحت تر پیش ببرد زیرا اینها از دولت امتیاز نمیخواهند، مزد نمیگیرند، شرط نمیگذارند، کرسی وپست مطالبه نمیدارند ، در بدل حمایت از پروگرامهای صلح امیز وترقی خواهانه دولت معامله پولی نمیکنند ، از منافع کشورهای خارجی وسفارت خانه های مربوطه نمایندگی نکرده منافع انهارا درروند دولت داری بر منافع مردم رجحان نمیدهند بلکه میخواهند وطن از بحران بیرون شود ، صلح تامین گردد ومردم بیشتر ازین قربانی این جنگ لعنتی نیابتی نگردد.
- دولت از محوطه جال گسترده شده شبکه های مافیایی خارجی وداخلی وتنظیمی باید پا بیرون بکشد زیرا اینها ازتفاهم ومعامله با دولت امتیاز میخواهند ، پستهای خارج وداخل مطالبه میکنند، پول میگیرند وصلاحیت مالی میخواهند ، در قوای مسلح مداخله میکنند ودر تعینات ان سهم میخواهند وانرا سیاسی میسازند .سخت تابع منافع کشور های حمایه گر خویش اند که برعلاوه منافع خود منافع انهارا نیز ازدولت مطالبه میکنند .
- دولت باید راههای تفاهم با خارجی های مسلط بر کشور را درمورد خودداری شان درحمایت از بحران وبحران افرینان دریابد وبا گرفتن یک موضع ملی با بدست اوردن حمایت ملی گرایان ووطن پرستان باخارجی هاتفاهم نماید . واقعآ روز های دشوار درگذر است اما دور کردن دشواری های بار جنگ ، فقر ، بیماری ، بیسوادی ، مافیایی گرایی ، مظالم اشغال وقطع دست ظلم ظالمان محلی از سر مردم وظیفه دولت است که باید اجرا کند در غیران خود میداند وامور مربوط به خودش .