اهمیت اقتصادی واحتماعی بندکمالخان

چنانکه ميدانيم در شرق بطور عام و در سرزمين های ايران و افغانستان و آسيای ميانه بطور خاص، آب وآبياری مصنوعی، يکی از پر اهميت ترين مسايل احتماعی و اقتصادی اين جوامع است . هر وقتی که شبکه های آبياری براثر هجوم های ويرانگر صدمه ديده و از ميان رفته اند، مردمان محل مستاصل شده و مجبور به ترک خانه و محل زندگی خود شده اند.

بدبختانه سيستان که امروز سه کشورا فغانستان وایران وپاکستان را در یک نقطه با هم پیوند میزند، نيز در اثر يورش خانمانسوز تيمورلنگ درقرن چهاردهم (۱۳۸۳م) و تخريب بيرحمانه شبکه های آبياری و بندهای آب که بررودخانه هيرمند قرارداشت ، آن را به ويرانه موحشی مبدل کرد. و اين ويرانی شبکه های آبياری در دورۀ جانشينان تيمور نيز تکرار شد وبالنتيجه يکی از معمورترين و ثروتمندترين مناطق کشور از عمران افتاد و خراب وخراب ترشد و در دوره های صفوی ونادری نيز نتوانست کمر راست کند ورونق پارينه را از سر گيرد. ریگ های سیار دست دردست بادهای لجام گسیخته طبیعت داده ومجاری آب وآبیاری ودهکده ها را چون کفن سفید زیر پوشش خودگرفته است.

این منطقه از لحاظ وفرت آب با داشتن رودخانه های خروشان ومتعددی چون: هیرمند، ارغنداب، فراه رود، خاشرود،وغیره درگذشته دارای اقتصاد زراعتی پیشرفته ونیروی بشری قابل ملاحظه بوده وبقایای شهرها وقلعه ها وبرج وباروهای از هم فروپاشیده فراوان آن ، گواه زنده این مدعا میتواندباشد.

با آنکه نیمروز در مقایسه با سایر ولایات کشور، از بیشترین منابع آبیاری وزمین های حاصلخیززراعتی برخوردار است، اما متاسفانه که در قرن ۱۹ مورد طمع وچشم داشت استعمار انگلیس قرارگرفت وانگلیس ها از ترس روسیه که مبادا از طریق خراسان بسوی خلیج فارس سرا زیرگردد وهندوستان مورد تهدید قرار بگیردپس از قرارداد پاریس ایران را تشویق نمود تا در سیستان مداخله کند وایران هم دست بکارگردید وسران قومی ورؤسای قومی را چه از راه دادن تحفه ومعاش وچه از راه تهدید وتخویف متمایل لخودساخت وقسمت های از سیستان را درسال های ۱۸۶۳ -۱۸۶۷ که افغانستان دچار بحران داخلی بود،اشغال نمود ووقتی امیر شیرعلی خان برتخت کابل مستقرگردید وایران را تهدید به تخلیه سیستان نمود، انگلیس بموجب فصل ششم معاهده پاریس بعنوان حکم در منازعات بین ایران وافغانستان قدم بجلو گذاشت وبا عزام هیت حکمیتی بریاست جنرال گولدسمد درمنطقه، سیستان را میان افغانستان وایران تقسیم کرد (۱۸۷۲). برمبنای این تقسیم افغانستان مکلف ساخته شد تا یک مقدارآبی را که صد درصد از کوه پایه های افغانستان سرازیرمیشود و۹۹ در صد در خاک افغانستان جریان دارد، به همسایه غربی خود ارزانی کند.

از زمان تقسیم سیستان، تایکصد سال بعد افغانستان به سبب اختلافات خود با ایران برسر استفاده ازآب رودخانه هیرمند، هیچگونه پروژه زراعتی را دراین ساحه روی دست نگرفت وبالنتیجه بخش های بیشتری از زمین های زراعتی خاره گردید و دهقانان بسیاری از نیمروز مجبور به مهاجرت به ایران در منطقه ترکمن صحرا شدند وبا عرضه نیروی کارخود صحرا ها و باطلاق های شمال ایران را به کشتزارهای سرسبز و پنبه زارهای شگفتی آور مبدل کرده اند .

درحوت ۱۳۵۱ (مارچ ۱۹۷۳) معاهده تقسیم آب هیرمند بین حکومات افغانستان وایران به امضاء رسید. برطبق این معاهده، مقدار ابی که افغانستان به ایران تحویل میدهد،عبارت است از ۲۲ مترمکعب در ثانیه حقابه براساس نظر کمیسیون بیطرف مصب رود هلمند در ۱۹۵۰به اضافۀ ۴متر مکعب اب در ثانیه بر اساس حسن نیت وبرادری از طرف محمدظاهر پادشاه وقت افغانستان.یعنی مجموعن ۲۶ مترمکعب فی ثانیه به ابران میدهد.

از آن ببعد حکومت افغانستان در صدد عمران منطقه نیمروز افتاد و برای اولین بار در دوره جمهوریت،شهید داودخان یک گام بزرگ در جهت انکشاف اقتصادی منطقه با طرح یک بند آب گردان در ناحیه کمالخان برداشت ونیز پروژه آبیاری مرکز نیمروز( زرنج ) واطراف آن را با کشیدن نهرلشکری از هیرمند روی دست گرفت. نهرلشکری بطول پنجاه کیلومتراز محل آغاز تا انجام امتداد یافت ومردم به عمران مجدد منطقه امیدوار گردیدند. اما با حدوث کودتای ثور ۱۳۵۷، ستاره اقبال مردم نیمروزدوباره افول نمود وهمه امیدهای مردم محل را به یاس ونا امیدی مبدل کرد. تمام وسایل وتدارکات بندکمال خان از سوی افراد مسلح جهادی اعزام شده از سوی ایران وپاکستان بغارت برده شد. گفته میشد ۲۰ هزار کیسۀ سمنت وهزاران تن سیخ گول ودیگر لوازم یک بندآب که در بندرکمال خان ذخیره شده بود همه به غارت برده شد.

تا اینکه حادثه ۱۱ سپتمبر۲۰۰۱ در امریکا رخ داد و امریکا برای انتقام کشی از طالبان که اسامه بن لادن را پناه داده بودند، با تقریباً چهل کشور جهان بر کشور ما هجوم آورد و ظرف دوماه طالبان را از قدرت به زیرکشید. امریکا ودیگر کشورهای غنی جهان درپهلوی مبارزه تروریزم برای احیاء مجدد افغانستان دست کمک دراز کردند ومیلیاردها دالر برای بازسازی این کشور کمک نموده اند.

در اوضاع واحوالی که میلیاردها دالر برای احیاء مجدد کشورکمک شده،واین کمکها باید در جهت انکشاف وبازسازی کشور به مصرف میرسید، آنطورکه می بایست به مصرف نرسید وبیشتر این کمکها در جیب مقامات بلند رتبه دولتی وقراردادی های وزارت خانه ها پروژه دار ریخته شد.

پروژه اعماربند کمالخان واحیاء نهرلشکری نیمروز ازلحاظ ضرورت ومبرمیت خود یکی از پروژه های بسیار پراهمیت انکشافی وتوسعه کشاورزی بخاطر عمران مجدد منطقه و ایجادکاربرای دهقانان دربدر و آواره و فقیرآن ولایت وسایرولایات کشور است. اگراین پروژه به موقع روی دست گرفته میشد و ووزارت انرژی وآب اندکی از این میلیاردها دالرکمک جامعه بین المللی را دراین پروژه به مصرف میرسانید، شاید ده ها هزار کارگر زمین، صاحب کار وده ها هزار هکتار زمین زیرآبیاری قرارمیگرفت واحتیاجات مردم افغانستان را به گندم ومواد اولیه بکلی مرفوع میساخت.اما چون در رأس وزارت انرژی وآب کسی قرار داشت که منافع حامیان خارجی خود را برمنافع ملی ترجیح میداد، علاقه یی به اجرای پروژه های آبیاری در حوزۀ غرب کشورنداشت .

اولیای امور افغانستان برای رفع حوایج مردم خود به غله و گندم وجذب ده ها هزاردهقان بی کار به کارهای زراعتی واسکان مردم بی زمین ومستحق در ولایت نیمروز می بایستی اجرای پروژه اعمار واکمال بند کمالخان را که فاز اول آن در دورۀ جمهوری داودخان تکمیل شده بود، در اولویت های کاری خود قرارمیدادند اما کیسه های پولی که هرماه به اقای کرزی تحویل داده میشد، مانع اقدامات بموقع دولت دراین زمینه میشد.

سالها بعد ازداد وفریاد مردم گرسنه نیمروز وانعکاس آن دررسانه های اجتماعی کشور، بالاخره حکومت کرزی در دورۀ دوم ریاست جمهوری خود بتاریخ ۱۹ اسد (۱۰آگست۲۰۱۱) اعلام داشت که قرارداد ‏اعمار مرحلهء اول بند برق کمال خان را با نورعلی نیازوف رئیس شرکت تاجکستانی "تدس" امضآ کرده است. ‏فاز اول۹، ۸۶ میلیون دالر هزینه برداشته و کار ساخت آن در مدت یکسال خاتمه می یابد. (مرحلهء نخست، بند را در ۳۴۰۰متر طول، ۳۲۰ متر عرض و ۶ تا ۱۱ متر ارتفاع مد نظر گرفته ‏است.)

نظر به طرح نقشه، اعمار بند می باید در سه فاز تکمیل گردد. ‏هزینهء کُلی بند کمال خان کم و بیش ۱۰۰ میلیون دالر برآورد شده است.

شرکت ساختمانی تاجیکی که باید در ظرف ۴ سال کار را تکمیل میکرد ولی آن شرکت بصورت کجدار ومریز توان اکمال بند را نداشت معهذا با ضایع کردن 6 سال وقت مبلغ ۸۶ میلیون دالر از وزارت انرژی وآب بگیرد و بند را هم تکمیل نکند. دولت مجبور گردید قرارداد با شرکت تاجیکی را لغو و مرحله سوم کار بند را به یک شرکت ترکی واگذارکند. خوشبختانه شرکت ترکی توانست طی سالهای ۲۰۱۷ -۲۰۲۱ در عهد ریاست جمهوری داکترمحمداشرف غنی بندکمال خان را به پایه اکمال برساند وخبر آغاز آب گیری آنرا با رسانه ها شریک سازد. با بهره برداری از این بند مردم نیمروز به یکی از آرزوهای دیرینه خود میرسند.

با اکمال بند کمال خان وبهره برداری ازآن با اطمینان میتوان گفت که براثر تنظیم سیستم آبیاری و توسعه کشت وکشاورزی عصری ولایت نیمروز با داشتن خاک زرخیز ودشت های وسیع خود دوباره به گدام غلۀ آسیا مبدل خواهد شد و این ظرفیت را دارد که نه تنها ده ها هزار خانواده دهقانان بی زمین نیمروز وسایر ولایات را در خود جذب کند وصاحب کار وزمین سازد بلکه میتواند در ظرف یک ودوپلان پنجساله افغانستان را از لحاظ گندم ومواد اولیه متکی بخود سازد. بابسته شدن این بند ۱۸۶هزارهکتار زمین زراعتی از لحاظ اب تامین میگردد وهمچنان بانصب توربین تولید برق امکان تولید ۹ میگا وات برق آماده میشود وانقلابی در حیات اقتصادی اجتماعی مردم نیمروز رونما خواهد شد. زراعت وباغداری وتربیه مواشی روبه انکشاف خواهد نهاد ومردم با نور برق واستفاده ازامکانات اجتماعی چون توسع مکاتب وتعلیم وتربیت وعرضۀ بیشتر خدمات صحی صاحب زندگی بهتر ومرفه تری خواهند شد.

در ساحه ایکه تحت پوشش پروژه بندکمال خان قرار دارد، شهرکها ومدرسه ها وکلینک های صحی وپارکها تاسیس خواهد شد ومردم از آب لوله کشی استفاده خواهند نمود.درخت کاری وباغ داری وتوسعه کشت ترکاری وپالیز باب رونق خواهدگرفت. وبا درخت کاری میتوان از خسارت بادهای ۱۲۰ روزه به زمینها جلوگرفت ودر آب وهوای منطقه تحولی رونما کرد.

علاوه برجاده زرنج – دالارام،خطوط مواصلاتی وترانسپورت در داخل ولایت توسعه می یابد ومردم روز بروز بسوی عصری شدن قدم خواهند گذاشت. افزون برشهر زرنج شهرهای دیگری درنواحی قلعه فتح فتح و بندرکمالخان و چهاربرجک وقلعه تراقون ودشت زره ودشت امیران و سار وتار سربرخواهند آورد ومراکز مدنی به هرسوتوسعه خواهد یافت و دوباره شهر زرنج بحیث مرکز ولایت از موقعیت بهتری برخوردار خواهد شد. دراطراف قلعه خاش و قلعه چخانسور ومیدان پوست گاو قلعه ها وقصرهای مجلل اعمار خواهد شد واز هرسو شادابی وسرسبزی نمایان خواهد شد و فرزندان ونسل های آینده نیمروز از یک زندگی بهتر وخوبتری بهره مند خواهند گردید.

اما این همه رفاه اجتماعی که در یک کلمه [سعادت] خلاصه میشود درصورتی نصیب فرزندان نیمروزخواهد شد که از بندکمال خان با سروجان خود صیانت وحفاظت نمایند.با نیروهای امنیتی ولایت همکار باشند. غلامی وجاسوسی به بیگانه را عار بدانند وتن به وطن فروشی ندهند و تیشه بریشه فرزندان خود نزنند.

اگر از بندکمال خوان بدرستی حفاظت وبهره برداری شود، بدون تردید بزودی در وضع اقتصادی واجتماعی مردم ما تاثیری چشمگیروارد خواهد نمود. امید میرود که محصولات زراعت و پالیز بخصوص هندوانه وخربوزه نیمروز به کشورهای منطقه صادرگردد.

پایان ۹/۲/ ۲۰۲۱

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد