تلاش امیرآهنین درمدرنیزه کردن کشور

 

یکی از فصول مهم تاج التواریخ (خاطرات امیرعبدالرحمن خان)فصلی است که درآن از تلاش های امیر برای رشد و توسعۀ صنعت و تجارت و تأسیس کارخانه جات تولیدی و استفاده از معادن و رونق تجارت و تعمیم معارف و صحت عامه و توجه به حقوق زنان و شکستن عرف وعادات ناپسند و تأمین امنیت راه هاو احداث جاده های بزرگ بحث میکند.[ تاج التواریخ، فصل دوم صفحات ۲۹۸ تا ۳۵۲]

امیرعبدالرحمن خان، درپنج شش سال اول سلطنتش درعین حالیکه مصروف خاموش کردن شورشها و بغاوتهای مخالفان و سرکوب مدعیان سلطنت در شهر های قندهار و هرات و زابل وغزنی و پکتیا و میمنه و بادغیس و بدخشان و ننگرهار و کنرها وغیره جاها بود، با وارد کردن تکنولوژی جدید اروپائی برای مدرنیزه کردن کشور، نخستین گام را برداشت و اولین کارخانۀ اسلحه سازی را در سال ۱۸۸۶ (۱۳۰۴ق) توسط یک انجنیر انگلیسی بنام مستر پاین که از هندوستان استخدام شده بود، در محل باغ علم گنج (بین مسجد شاه دوشمیره و پل ارتن) تاسیس نمود. این کارخانه بعدها بنام ماشینخانه شهرت یافت که در آن ماشین های تفنگ سازی از قبیل تفنگ های هنری مارتینی و تفنگهای سنایدر (بغل پر)، ماشینهای بزرگ خرادی، ماشین سوراخ نمودن و رخدار کردن توپها، ماشین ذخیره کردن آب بخار به قوۀ صد اسپ با دیگهای بخار، چکش های بزرگ که با قوت بخار حرکت میکردند، ماشین کفش دوزی، و سراجی، کارخانه جات باروت سازی و صابون سازی و شمع ریزی، ماشین های منگنه، ماشین های ضرب سکه یا ضراب خانه، ماشین های دباغی و رنگ کردن چرم، ماشین های تهیه لوازم زراعت و باغبانی، کوره های ذوب سنگ های معدنی و فلزات برای ساختن توپهای بزرگ و عملیات آهنگری، ماشین های شمشیر سازی و نیزه سازی و چاشنی برای کارتوس، ماشین پرنمودن کارتوس، ماشین ریختن و ساختن نارنجک برای خمپاره (هاوان) و توپهای بزرگ وغیره ماشین ها برای کارهای متفرقه.[ تاج التواریخ،ج۲، ص ۳۰۸]

غبار، مینگارد: " امیر عبدالرحمن خان سعی بسیار میکرد که ذخیرۀ مهمات جنگی دولت را برای یک میلیون عسکر آماده نماید. لهذا از تمام معاش خوران دولت یک ماهه معاش در سالی برای خریداری اسلحه گرفته میشد. بزودی در۱۸۸۶ توسط یک مستخدم فرانسوی دولت بنام « شورم کریشکر» از اروپا فابریکۀ حربی که توسط قوۀ بخاربکار می افتاد خریداری و وارد شد و بنام "ماشینخانه" درکابل تأسیس گردید. دراین فایریکه۴۰۰۰ نفرکارگر مصروف کار بودند. تولید سالانۀ آن ۱۰۴ توپ[تاج التواریخ،ج۲، ص ۳۳۵، میگوید سالانه ۳۶۰عراده توپ ته پُر درماشینخانه ساخته میشد.] و۵۲۰۰ تفنگ وغیره لوازم نظامی قرار ذیل بود: توپ جلوی دنباله پر صحرائی، توپ قاطری کوه، توپ بزرگ استحکام و قلعه، توپ غرابین (ماشیندار)، تفنگ نوع هنری مارتین، تفنگ های ۳۰۳بورد، تفنگ بغل پر، تفنگ دوازده تکه، تفنگ پنج تکۀ جاغور دار، تفنگ دو میله شکاری، کریچ، برچه، خنجر، شمشیر، کارد، چاقو، باروت، کارتوس، گلۀ شربنل فولادی و چودنی، خول برنجی، پتاقی توپ و تفنگ، فیوز برنجی و چوبی وغیره. این فابریکه توسط کارهای دستی هم به تولیدات می پرداخت و اشیاء از قبیل: دریشی های عسکری، خیمه، بیرق، بوت و موزه، دستکش و کلاه و کمپل تولید می کرد. فابریکه دارای شعبات مختلف صنعتی از قبیل: نجاری، سراجی، حلبی سازی، مسگری، آهنگری، فلزکاری، زرگری، مسکوک سازی، گلیت کاری، سیم دوزی، گل سازی، حکاکی و ارابه سازی، صندوق سازی، چاپخانه لیتو گرافی، جراب بافی، دندان سازی، سترنجی و گلیم و قالین بافی، کاشی سازی، حجاری، نقشه کشی، چودن ریزی، اسپرت کشی، سوهان سازی و غیره بود."[ غبار،افغانستان در مسیر تاریخ، ص۶۴۵]

توجه امیر به انکشاف زراعت:

تمام اوقاف مذهبی که از قدیم در افغانستان موجود بود با ارقام و تصدیق نامه های روحانیون و مستمری خوران ضبط گردید و فقط برای بعضی که در خدمت دولت بودند مستمری کمتر و"رقم" جدید داده شد. برای انکشاف زراعت هم بند آب قدیم غزنه ترمیم و نهرهای جدید غوری و اجمیل در قطغن حفر گردید [غبار ،ص۶۴۷].

بقول فیض محمد کاتب، حفر نهرشاهی در بلخ در ماه رمضان۱۳۱۰ قمری به امر امیر و به اهتمام و مهندسی عبدالرحمن خان (اورسیرهندی) از موضع شق النهر تا تکیۀ "جیشی" که سی هزار گام است، تمامی رعایای ترکستان از راه معاونت دولت به حفر نهر مذکور پرداخته، به اندک مدت [ابرا] جاری ساختند و اراضی بسیاری تحت زراعت در آورده ، معمور گردانیدند.[ سراج التواریخ، ج۳، ص۳۳]

غبار می افزاید که، تخم پنبه از امریکا، زرد چوبه و زنجبیل از هند، نیشکر از لاهور، تاک از سمرقند، بقولات و اشجار و گل از اروپا و افریقا، اسپ از سیلان و ایران، خر از بخارا وارد کشور شد. همچنین در داخل مملکت، انتقالاتی به عمل آمد و شیر توت بدخشان و قوی سیستان وغیره بین ولایات مبادله گردید. [غبار،ص۶۴۷]

امیر میگوید: «در ادارۀ فلاحت، ترقیات زیادی بعمل آمده است. قبل از اینکه به تخت افغانستان جلوس نمایم، سبزیجات به عمل نمی آوردند، حالا هرقسم میوه و سبزیجات تربیت میشود. زراعت نیشکر را هم در محلات قندهار و لغمان معمول نموده ام و نهالهای مرکبات و موز و غیره را از هندوستان آورده ام. "۲۰۰۰ رأس مادیان ایلخی (ظ: بلخی) جهت نتایج و تقریباً ۸۰راس اسپ فحل نیز دارم که این ها از اسپ های فحل انگلیس می باشند. بعضی از آنها از اصطبل ولیعهد انگلیس و برخی از اسپ های عربی و معدودی از اسپ های آسترالیا و ترکمانی وهندی و دیگر اقسام اسپهای ممتاز، تحصیل نموده ام. و به جهت مواظبت مزاج و سلامتی تمام اینها چندین نفر بیطار تحت امر میرآخور مقرر داشته ام. ولی اینها طرز معالجه جدید را که در ممالک فرنگستان متداول است نمیدانستند. لهذا یک نفر انگلیسی مستر کلمنتیس نامی را به جهت این کار مستخدم نمودم و مشارالیه نه فقط اسپهای ناخوش را معالجه میکرد، بلکه از اقسام مختلف حیوانات تخم میگرفت و هنر خود را به بیست نفر از جوانان افغانستان آموخت. مستر کلمنتیس چند رأس گوسفند انگلیسی را هم با خود آورده بود، خودم تعداد زیادی ازاین گوسفند های آسترالیا را به جهت زیاد نمودن تجارت پشم افغانستان که از تجارت مذکور جزء عمده دخل مملکت عاید میشود، ابتیاع نموده و به آنها ملحق نمودم. یک قسم مخصوص از مرغ های سندی را ابتیاع نموده اولاً خودم از آنها جوجه گرفتم و بعد در میان مردم شایع کردم."[ تاج التواریخ،جلد ۲، صص ۳۴۸-۳۵۰]

پوهاند حبیبی که پدرکلان وی (مولوی عبدالرحیم آخند) را امیردر قندهار کشته بود، در مورد امیر میگوید: «امیر در اداره داخلی شخص دلیر وستیزه جو واداره چی نیرومندی بود که درکشتار مخالفان نظیری نداشت، امادلاور ومدبر و از اوضاع جهان واقف بود. وی لشکری قوی را به قیادت سپه سالاران اعتمادی خود مانند سپه سالارغلام حیدرخان چرخی،سپه سالار فرامرز خان، سپه سالار غلام حیدرخان (لندی) آراست، حکام کاری را به هرسو گماشت، ودفاتر پوسته راهم در ولایات وبلاد افغانی بازکشود.محاکم شرعی را مجدداً برپاکرد. علمای دینی را در مدرسۀ شاهی کابل بتدریس علوم گماشت،چاپخانه را از سرنو تاسیس کرد ویک کارخانه تفنگسازی را نیز درکابل احداث نمود.دفاتر مالیه را تحت نظرمستوفی الممالک مرکز ومستوفیان ولایات منظم ترکرد.اوراق راهداری برای سفرداخلی رایج نمود. دزدان وقطاع الطریق وسرکشان را بدست تعقیب وتهدید کرد وبنابرین امنیت روی داد وتجارت وصنعت نیز فی الجمله فروغ گرفت ومملکت دارای مرکزواحد اداره گردید."[ حبیبی، تاریخ مختصر افغانستان، ص۲۹۸-۲۹۹]

پایان ۲۲/ ۲/ ۲۰۲۱

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد