دسیسهٔ دیگر در راه است
هلند، اپریل ۲۰۲۱
خلیل زاد در ادامه تلاشهای توطئه گرانه اش برای استقرار حاکمیت پاکستانی – طالبانی در افغانستان که هم اهداف مداخلهٔ امریکا را در منطقه برآورده میسازد و هم منفعت شخصی خودش در آن متصور است این بار کنفرانس ترکیه را رویدست دارد. او در آستانه این کنفرانس به دید و وادید های وسیع دیپلوماتیک با مقامات مختلف کشور های اشتراک کننده در این کنفرانس، ملاقات های رسمی و شخصی حتی بسیار محرم و خصوصی با رهبران و نماینده گان تنظیم های جهادی و سایر حلقه بگوشان افغانی اش و مقامات نظامی پاکستان انجام داده و در تلاش وسیع الابعاد است تا به هر وسیلهٔ که برایش میسر و ممکن باشد دولت جمهوری اسلامی افغانستان را تحت فشار قرار داده وسعی بر عقب نشینی و انزوای کامل آن دارد.
همزمان با این دید و وادید ها تبلیغات گستردهٔ از جانب رسانه های اجتماعی کشور خاصتاً نشرات تلویزیون های داخل کشور در راستای اجلاس (صلح) ترکیه براه انداخته شده است و رُخ همهٔ این تبلیغات تخریب، توطئه وبه انزوا کشانیدن دولت را نشانه گرفته است. هر کدام از این تلویزیون ها که چهرهٔ نوکر منشی و بیگانه پروری آنها از نشرات شان پیداست، چند سخن پرداز را از میان تنظیم های جهادی و اقشار مافیایی اجاره کرده اند و با تبلیغات وسیع چنان غوغایی را برپا کرده اند که گویا در کنفرانس ترکیه مهدی موعود ظهور کرده و با معجزه اش یکشبه صلح در افغانستان تأمین میگردد. از سرتاسر این تبلیغات بازی با کلمات چون صلح، مصالحهٔ ملی، مشارکت ملی و دولت مصالحهٔ ملی نمایان است. البته واضحاً پیداست که همهٔ این تبلیغات دقیقاً از جانب خلیل زاد، پاکستان و مهره های داخلی هر دو جناح بمنظور تحت فشار قرار دادن دولت جمهوری اسلامی افغانستان راه اندازی گردیده است. بدین ترتیب میخواهند ذهنیت مردم را از اصل ماجرای توطئه های خشونت ، انتحار ، انفجار و حملات وحشیانه بالای مواضع غیر نظامی، ژورنالیستان، اعضای جامعهٔ مد نی منحرف ساخته و توجه شان را به سمتی که گویا رئیس جمهور اشرف غنی بمنظور بقای خویش درقدرت مردم افغانستان را ازبهترین و مهمترین امکانات تأمین صلح محروم میسازد، معطوف میدارند و در نتیجه بوسیلهٔ چاکر منشان خویش در ملاقات های خصوصی این تبلیغات را از نام مردم، کارشناس، عضوء پارلمان و غیر و غیره بگوش رهبران عده از کشورها میرسانند.
در همهٔ این جریان ها و بحث های تلویزونی کمترین بحث و یا حتی هیچ بحثی در زمینه اصلیت طالب بعمل نمی آید. که طالب کیست؟ چگونه و به چه منظوری از جانب کی و یا کدام کشور ایجاد گردیده است؟ این همه سلاح های پیشرفته، تجهیزات نظامی، ساز وبرگ وسیع جنگ چریکی و حملات مستقیم جنگهای تمام عیار، صد ها تُن مواد انفجاری، ماین های ضد پرسونل و ضد وسایط و تعلیم و تربیه نظامی از جانب کدام سازمان یا کشور تمویل میگردد؟ و صد ها چرا های دیگر در قبال طالب و نقش پاکستان به مثابه کشور سازماندهنده، تمویل کننده، تجهیز کننده و فرمان دهنده کاملاً مسکوت نگهداشته میشود.
اگر در واقعیت امر معضلهٔ افغانستان واین سوال ها بصورت جامعه شناسانه و اکادیمیک مورد بحث و مداقه قرار گیرداین نتیجه حاصل میگردد که هر نوع مذاکره با طالب ضیاع وقت و سراب است زیرا طالب هیچنوع استقلال تشکیلاتی، فکری و لوژستیکی ندارد. آنها گروه های اجیرپاکستانی اند که قِلاده شان محکم در دست های سازمان استخبارات نظامی پاکستان میباشد. بناً طرف اصلی معضلهٔ افغانستان پاکستان است، کلید طالب، جنگ، انفجار، انتحار، بی ثباتی، قاچاق مواد مخدر، استخراج مافیایی معادن همه و همه در دست پاکستان است. گرچه پاکستان در نتیجه پنج دهه مداخله تا سرحد غصب کامل کشور بوسیلهٔ مجاهدین و طالبان توانسته سیستم معین تعمیل قدرت بوسیلهٔ غلام بچگان دوران جهاد خویش را نیزدر داخل سیستم ادارهٔ کشور ایجاد کرده و تقریباً همه اجزای این سیستم را هم در درون کشور و هم در جناح طالبان در دست خویش محکم نگهداشته است. اما در هر حالت اگر بخواهیم جنگ، انفجار، انتحار، بی نظمی، بی ثباتی در کشور قطع گردد و یا سایر ابعاد مداخله مهار گردد لازم است تا با پاکستان مذاکره صورت گیرد. نه طالب و یا نو کران داخلی اش.
در شرایط موجود جو جهانی دیده میشود که نفس امریکا در مقابل اقتصاد با عظمت چین به شماره افتیده است. همچنان تلاشها و تقلای بین المللی امریکا - آسترالیا برای ایجاد یک پیمان استراتیژیک و نظامی زیر نام (کواد) با هند، آسترالیا، زیلاند جدید، جاپان و کانادا علیهٔ چین شدت پیدا کرده است. همچنان پاکستان منحیث کشور دارنده سلاح اتومی و مخالف هند که بسیاری از گروه های تروریستی را تحت تعلیم، تربیه، تجهیز و نظارت خویش دارد و در جریان پنج دهه اخیر از تجارب فراوان در امر ایجاد وسازماندهی گروه های تروریستی کسب کرده برای امریکا از اهمیت فراوان برخوردار گردیده است. زیرا سازمان استخبارات مرکزی امریکا CIA بر طبق مشاوره های برژینسکی تا هنوز مصمم است که مؤثرترین وارزانترین وسیلهٔ فشارعلیهٔ اهداف که امریکا آنرا دشمن میپندارد گروه های تروریستی چون طالبان، القاعده، داعش، بوکو حرام، جیش محمد، جنبش اسلامی ترکستان شرقی و غیره میباشد که امریکایان از این گروه ها دراقصا نقاط جهان برای بی ثبات سازی و مزاحمت های نظامی از آنها استفاده مؤثر میکنند ودر کشور ما تلاش همه جانبه دارند تابا این کارت علیه اهداف خویش درچین بوسیله اویغور ها استفاده کنند. که این کار در صورت موجودیت یک دولت با ثبات درافغانستان و متعهد به قوانین بین المللی ممکن و میسر نمی باشد.
از این جاست که خلیل زاد خود را به هر در میزند، گاهی قطر، گاهی ماسکو، گاهی ترکیه و گاهی کشور های آسیای میانه واتحادیه اروپا را سر میزند تا بتواند زیر نام های حکومت مؤقت، دولت انتقالی، دولت اشتراکی انتقالی، دولت مؤقت مصالحه حکومات جهان ومردم و خاصتاً سیاسیون ما را بفریبد و نظام موجود را سرنگون کند. تجربه لبنان، عراق، لیبیا، یمن، تقریباً نیمی ازکشور های افریقایی و تجربه دهه نود قرن بیستم کشور خود ما بما بخوبی می آموزاند که قدرت های بزرگ غرض تحقق اهداف شان نسل ها را قربانی کرده و مدنیت های با شکوه را از ریشه واژگون ساخته اند و تا این دم هیچ نوع مسئولیت بین المللی، اخلاقی و انسانی در قبال جنایت ضد بشری خویش متقبل نشده اند.
پس همهٔ این تبلیغات در جهت نهادینه ساختن تیوری توطئه زیر نامهای حکومت مؤقت، دولت انتقالی، و دولت انتقالی مصالحه عامدانه سازماندهی شده و هدف غایی سقوط نظام دولت جمهوری اسلامی افغانستان مطمع نظرامریکا، پاکستان، وابستگان افغانی شان میباشد.
در حال حاضر جای خوشبختی است که اوضاع ملی داخل کشورکه اکثریت باشنده گان آنرا جوانان تشکیل میدهد در وجود سازمانهای اجتماعی، شورای جوانان، عدهٔ از احزاب سیاسی، اجزای متشکلهٔ جامعهٔ مدنی، نخبگان زن و سازمانهای صنفی زنان که همه در یک صف مخالف بنیاد گرایی طالب و طالبانیزم میباشند. همچنان اوضاع بین المللی دقیقاً در جهت مخالف نقشه های توطئه گرانه امریکا در قبال کشور ما سمت و سو می یابد. با آنکه در سالهای اخیرروسیه رابطه هایی را با طالبان ایجاد کرده است در تحت همچو احوال بیشترین انتظار امریکا و خاصتاً خلیل زاد از مجلس مسکو گرفتن تأئیدی برای حاکمیت بنیاد گرایی طالب در افغانستان بود که خوشبختانه این هدف برآورده نشد، چین با تمام اقدامات امریکا در آسیا خاصتاً آسیای جنوبی و اطراف در یای چین به نظر شک و تردید میبیند و هرگز بااقدامات سپردن حاکمیت مطلق افغانستان به بنیاد گراهای طالبی همسویی ندارد. جریان کنفرانسهای منطقویی برای ثبات واجماع منطقویی و نهمین کنفرانس قلب آسیا منعقده شهر دوشنبه تاجکستان بخوبی نشان داد که کشور های اسلامی آسیای میانه همه به نحوی در برابربنیاد گرایی و تروریزم طالبانی و داعشی آسیب پذیر میباشند و تجارب تلخ سالهای نود را تجربه کرده اند مخالف حاکمیت مطلق طالبان بنیاد گرا و سیطرهٔ پاکستان تروریسشت پروردرافغانستان میباشند. ایران همچنان روسیه در زیر اهداف سیطره جویانه اش در منطقه در پروژه طالبان سرمایه گزاری هایی کرده است اما حاکمیت طالب سنی بنیاد گرتروریست پیشه هیچگاهی با منافع ایران در دراز مدت همخوانی ندارد و ازهمینجا راه هر دو از هم جدا میگردد، اقتصاد اتحادیهٔ اروپا در تحت محدودیت ها و تعزیرات کرونایی شدیداً صدمه دیده و از طرف دیگرتوافق فبروری ۲۰۲۰امریکا با یک گروه تروریستی بنام طالب که بیست سال قبل برای مبارزه ومقابله با آن جامعه جهانی و منجمله اتحادیه اروپا را با خود کشاند شک و تردید های جدی را در پارلمان ارو پایی و پارلمانهای کشوری اعضای اتحادیه اروپا در مقابل امریکا ایجاد کرده است، همچنان کشور هایی اروپایی از ناحیهٔ هجوم مهاجرین از سمت های ترکیه، بحیرهٔ مدیترانه وکشور های اروپای شرقی آسیب پذیر میباشند که هرنوع بی ثباتی و تشدید جنگهای داخلی در افغانستان سیل مهاجرین را به سمت اروپا گسیل میدارد، این خطر هوشداری بزرگی است تا اروپایان جانب احتیاط را گرفته و برای تحکیم یک حاکمیت با ثبات در افغانستان همکاری کنند.
در همچواوضاع ملی و بین المللی مردم ما، سیاسیون، نخبه گان و رسانه ها بدانند که نه مذاکرات شروع ناشدهٔ دوحه، نه مجلس مسکو، نه کنفرانس ترکیه ونه هیچ مجلسی دیگر درمان درد خانمانسوز افغانستان را که ویروس و میکروب آن از پنج دهه بدینسو از پاکستان به کشور ما صادر میگردد دوا نمی کند. دوای درد ما اتحاد، اتفاق، همسویی، همدلی، همیاری وهمکاری مردم میباشد ویگانه راه حل معضل افغانستان اتحاد همهٔ مردم، سیاسیون، جامعهٔ مدنی در کنار دولت و دفاع ار حاکمیت ملی، نظام دیموکراتیک، دستآورد های دیموکراسی چون آزادی بیان، تأمین حقوق و آزادی های فردی، آزادی های سیاسی، تأمین حقوق برابر مرد و زن ومشارکت زنان در اداره، سیاست واقتصاد کشور میباشد تا این حاکمیت ملی با مشروعیت بیشتر طرح های جامع و قابل قبول در قبال تأمین ثبات در منطقه و مسایل تجارت و انتقال مصئون انرژی به همسایگان ارائه کرده و از جایگاه استراتیژیک کشورما به نفع مردم بلا کشیدهٔ افغان استفاده مؤثر کند و بدین ترتیب رفاه عمومی بمیان آید و ما در شاهراه ترقی گام گذاریم.
طوریکه در بالا تذکر دادم هم اکنون همه ظرفیت ها، محمل ها و امکانات ملی و بین المللی برای قطع جنگ و تأمین صلح در دسترس میباشد، طالبان منحیث یک گروه تروریستی آدمکش با وصف تپ و تلاش های خلیل زاد و امریکایان منزوی تر از هر وقت دیگر شده است، در داخل کشوردر میان مردم هیچ جایگاهی ندارند، تنها در ساحاتی که بوسیلهٔ امریکایان مستقر شده اند با زور سر نیزه، ترور و وحشت بر مردم حاکم اند که در صورت اتحاد مردم با یک جهش مردمی میتوان همه را قلع و قمع کرد. آنعده از طلبان فریب خوردهٔ افغان که خواهان مشارکت در اداره و قدرت میباشند انسانی ترین، بهترین، بی خطر ترین و مفید ترین راه برای مشارکت در قدرت و ادارهٔ کشور از راه های دیموکراتیک شرکت در انتخابات محلی، پارلمانی و رهبری کشور میباشد.