وضعیت جاری
اگر قراین روزهای اخیر را کنار هم بگذاریم چه حقایقی از ان بیرون خواهد شد ؟
۱-- سفر بی سرو صدای عبدالله عبدالله به هند .
۲-- امدن حنا ربانی وزیر دولت در امور خارجی پاکستان به کابل .
۳-- سفر ملا محمد یعقوب سر پرست وزارت دفاع به امارات و ملاقات تام وست نماینده خاص امریکا برای افغانستان با وی.
۴-- سفر حامد کرزی با پیشخدمتی زاخیل وال به امارات همزمان با سفر ملا محمد یعقوب به انجا ، بعدا تصیمم کرزی برفتن به جرمنی زیر نام تداوی همانجایکه پروسه ناکام بن اول تدویر یافته بود .
۵ --ملاقات های اعلان ناشده میان سفر کنندگان .
۶-- گرد همایی گروهی از مفسدین وبدنامهای دوران جمهوریت زیر نام کنفرانس صلح هرات در دوشنبه با سخنرانی نماینده امریکا .
برایند این قراین شاید تحرک جدید در امتداد شعار امریکایی دولت همه شمول باشد یا همبرخی پروسه های مرموز وغیر قابل بیان برای مردم .
نبود علنیتدر کارزار چنین تحرکات ذهنیت ها را بسوی معادلات مجهول استقامت میدهد و باعث بروز شکوک و شبهات میگردد .
اگر این تحرکات بر طبق میل امریکایی ها پیش برود بدون شبهه افزار عملی و تحققی نزد امریکایی ها همان های اند که حیثیت افغانستان را بزمین زده اند .
عزت و نام برباد رفته افغانستان طی بیست سال گذشته نزد انچه جامعه جهانی خوانده میشود را چگونه میتوان ارزیابی کرد و علل و عوامل انرا بر ملا ساخت ؟
در ان ۲۰ سال دولت افغانستان بحیث دولت ناکام شناخته شده بود ، صاحب مقام اول در کشت کوکنار و پروسس مشتقات ان بود ، ملیارد ها دالر دست بدست مفسدین و خائنین دوران میکرد و از کشوررخارج میشد ، فساد مالی و اداری و اخلاقی لکه های ننگ بر جبین دولتداری وقت بود ، دم و دستگاه اداری ، قضایی ، تقنینی دپلماتیک را ویروس فساد چون موریانه میخورد ، سلسله مهاجرتها بی سابقه بود که با شدت بیشتر جریان دارد ، دست تگدی افغانها بحیث یک ملت ( نه فرد) بسوی جهان و مفسدین چپاولگر دست پرورده جامعه جهانی باعث ریختن وقار این ملت شده بود ، سیل معتادین زن ومرد و طفل در زیر پلها ، روی قبرستانها و کنار سرکها گویای حقایق تلخ روزگار است ، این همه نشان دهنده زاری و زبونی انانیست که حالا میخواهند با سربلند ناشی از حرامخواری و ثروتمندی با وقاحت و بیشرمی در خارج ، کشور به کشور طلب استعانت سیاسی و شرکت در قدرت را دارند .
این فجایع مایه ابرو ریزی افغانستان نبود که بود ، این بی اعتباری و شرمساری جهانی افغانستان از خود عاملین ندارد که دارد . عاملین همان های اند که بزور بیگانگان ۲۰ سال در کشور حکمراندند ، خوردند و بردند و کشتند و رفتند .
میشود پیامد این تحرکات را بحیث یک حلقه تسلسل یافته دیروز و امروز برای کشور مفید دانست و راه حل را درین زنجیره دریافت ؟
انانیکه بیست سال وسیله دست بودند و ازان حالت خودرا ساختند و وطن را فروختند نباید بار دیگر بر سرنوشت کشور دست یابند .
ایکاش مرجعی میبود تا مفاسد یک یک انهارا مستند ساخته به مردم برملا می ساخت . همینکه چنین کاری نمیشود خود گویای رمز ورازهایست که دسترسی به ان دشوار میباشد