سه سالگی امارت اسلامی وبحث های نا تکمیل حقوقی

امارت اسلامی پا به سه سالگی گذاشت اما بحثهای حقوقی تکمیل نا شده هنوز جریان دارد

طی دو سال گذشته جنجالهای چون برسمیت شناسی، مشروعیت و قانونیت با همان دیدگاههای غیر حقوقی و متناقض با اصول پذیرفته جهانی بحال خود باقسیت .

درین مورد دو دیدگاه میتواند وجود داشته باشد :

۱ - کم اگهی از پرنسبپهای حقوقی .

۲- طفره روی از قبول این پرنسیپها .

در همه مباحث تلویزیونی موقف سخنگویان و تحلیلگران امارت این است که ما مشروعیت داریم زیرا مردم در جنگ ۲۰ ساله ضد اشغال باما بودند ، از ما حمایت کردند و دیگر اینکه با داشتن ساحه ، نفوس و حاکمیت شرایط شناخت ما تکمیل شده است باید از طرف جهان برسمیت شناخته شویم و کسانی هم پا فشاری دارند که تعامل برخی کشور ها با امارت نوعی برسمیت شناسی است .

وزارت خارجه امارت وجود سفارت خانه های شانزده کشور را در کابل برهان دیگر برای مصداق تعامل و برسمیت شناسی تعبیر میکند .

چون درین موارد زیاد بحث شده و صدها مقاله نشر گردیده بدون داخل شدن به شرح طویل بحث موجز و مختصر ذکر میگردد :

مشروعیت امارت به اتکای حمایت مردم در جنگ ۲۰ ساله نمی تواند صحه گذار قبولی وضعیت جدید امارت از جانب مردم باشد زیرا حالت حقوقی طالبان از حالت اپوزیسیون جنگی تا حالت بر سر اقتداری فرق کرده است . حالا ایشان حکمروایان کشور اند که باید خط مشی مدون را در امور داخلی و خارجی به مردم بیان دارند . در حالت اپوزیسیونی جنگی یک نصب العین وجود داشت و ان رهایی افغانستان از اشغال و سرنگونی حاکمیت وقت ولی با رسیدن به این هدف قدمه های بعدی چه است ؟

تا هنوز در مورد این قدمه ها که شامل بر خط مشی داخلی و خارجی باشد سند مدون و تصویب شده از جانب کدام‌مرجع دیصلاح طالبان ارائه نشده است ، پس مردم از چه حمایت کنند ؟ در حالیکه ملیونها نفر ترک وطن کرده و یا اماده گی ترک کشور را دارند ، نصف نفوس جامعه که زنان اند از وضعیت جاری راضی نیستند و مثالهای زیاد دیگر .

ادعای داشتن ساحه ، نفوس و حاکمیت برای برسمیت شناسی کافی نیست زیرا برسمیت شناسی عنصر چهارم حقیقت وجودی دولتها و معیار تکمیل کننده دولتداری در سطح جهان بوده نه عنصر تشکیل دهنده دولت زیرا بودند دولتهایکه ساحه و نفوس و حاکمیت داشتند اما برسمیت شناخته نمیشدند ولی بحیث دولت در تعاملات، سیاست و دپلماسی جهانی سهم داشتند و نقش بازی میکردند .

ساحه ، نفوس و حاکمیت عناصر تشکیل دهنده دولتها اند نه لازمه حتمی برسمیت شناسی .وقتی دولت این سه عنصر را داشته باشد باید :

۱-- قانونیت یابد یعنی قانون اساسی داشته باشد تا ارگانهای سه گانه ان در روشنی صراحتهای قانونی عمل کند‌.

۲-- رای مر م را از طریق انتخابات ، رفراندم یا ارای تمثیلی بدست اورد تا عناصر تکمیل کننده مشروعیت در کنار قانونیت چون‌ رضائیت ، باور ، حمایت و اعتماد مستدام مردم طبق قانون بدست اید .

۳-- در عرصه بین المللی با اسناد معتبر جهانی چون‌ منشور سازمان ملل متحد ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاقها و ممراندمها با در نطر داشت ارزش های عقیدتی همخوانی داشته باشد تا شرایط برسمیت شناسی تکمیل گردد .

اینکه میگویند تعامل با برخی کشورها مصداق نزدیک شدن‌ برای برسمیت شناسی است هم از لحاظ حقوقی توجیه به این امر شده نمیتواند زیرا تعامل در فقدان روابط سیاسی و دپلماتیک‌ صورت میگیرد که حتمآ مستلزم برسمیت شناسی نمیباشد ، اما بنابر برخی ضروتها چون مشکل مهاجرتها ، تجارت ، توجه به حالت حقوقی مهاجرین در کشور دیگر وغیره از تعامل کار گرفته میشود . تعامل بیشتر تابع حقوق بین الملل خصوصی است که قونسلگریها توظیف به ان میباشند نه سفرا و ستاف دپلماتیک .

دلخوشی وزارت خارجه امارت به موجودیت ۱۶ سفارتخانه خارجی در کابل قطره در برابر اوقیانوس است بیش از ۱۹۲ کشور در جهان کجا و ۱۶ سفارت در کابل کجا ؟

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد