محترم نعیم سلیمی
کتاب « کشتار امید »
قسمت چهارم
۰۷ /۱۲/ ۱۴۰۲
ویلیام بلوم William Blum
افغانستان ، 1979- 1992 :
جهاد آمریکا
برگردان: نعیم سلیمی
درماه مارچ 1979 تره کی به ماسکو رفت تا شوروی هاراوادار به فرستادن قطعات زمینی جهت حمایت از اردوی افغانستان بر ای سرکوب مجاهدین نماید. برایش وعده کمک نظامی داده شد ، مگرارسال قطعات زمینی شامل این تعهدات نبود. کاسیگن صدر اعظم شوروی به رهبر افغانی چنین گفت:
داخل شدن قطعات زمینی ما داخل افغانستان جامعه بین المللی راخشمگین نموده و عواقب نهایت منفی رادر مناطق مختلف دامن میزند . دشمنان مشترک ماصرفامنتظرچنین لحظه ای هستندتاقطعات زمینی مادرافغانستان نمایان شوند.این امر بهانه ای رابرای آنها مبنی برضرورت فرستادن باند های مسلح در داخل کشور ، مساعد میسازد( واشنگتن پوست 15 نوامبر 1992 ، ص 32 ، از دقایق رسمی گفتگو ها، در میان اسناد غیر محرم دفتر سیاسی که توسط روزنامه بدست آمده است ) .
درماه سپتامبرچگونگی سرنگونی نور محمد تره کی (اعلان فوری مرگ وی)دریک جدل میان حزبی و تعویض وی با معاون اول صدارتش حفیظ الله امین به یک مساله کاملا اکادمیک تحقیقی مبدل گردید.گرچه که تره کی بعضاََدر تطبیق پروگرام های اصلاحی تندروی مینمود و سبب ایجاد اپوزیسیون حتی در میان آنهائیکه مستقیماََازین اصلاحات نفع میبردند، میگردید.مگر بازهم به مقایسه امین که سعی مینمود تا برای ایجاد تغییرات اجتماعی در برابر عنعنات و خودمختاری های قبیلوی و قومی خشونت و گستاخی نماید ، معتدل پنداشته میشد.
کرملین باامین ناخشنودبود . حقیقت اینکه دخیل بودن امین درسرنگونی و مرگ تره کی که از پسند افزون شوروی برخوردار بود ، او را به حد کافی بد جلوه میداد. شوروی همچنان او را کاملا برای ماموریتی که ماسکو بدون قید و شرطی که مد نظر داشت ، نامناسب تشخیص میداد: جلوگیری ازظهوردولت اسلامی ضد کمونیستی در افغانستان . امین برای ریفورم ها شهرت بیش از حد بدنام کننده را ایجاد نمود. قرارگاه کی جی بی در کابل در رابطه با وارد نمودن فشار در قسمت برطرفی امین یادآور شد که چنین سودجویی از قدرت منجر به" ایجاد جو اختناق شدید ، فعال سازی و تحکیم اپوزسیون"میگردد ( همانجا ، نقل قول از یک مقاله منتشره در 1992 از معاونیت دفتر قرارگاه کی جی بی درکابل). علاوه برآن قسمیکه می بینیم شوروی ها به پیمانه بزرگی در مورد اعتقادات ایدیولوژِیکی امین مشکوک شده بودند.به این ترتیب آنچه را که در ماه مارچ باور نکردنی پنداشته میشد ، در ماه دسامبر به یک واقعیت مبدل گردید.ورود قطعات در حوالی تاریخ هشتم ماه آغاز گردید. اینکه ورود قوا به درخواست و یا تائید امین صورت گرفت و یا اینکه میشود آنرا " تجاوز " نامید ، موضوعی است جنجالی و قابل بحث. به تاریخ 23 اگست واشنگتن پوست چنین تبصره نمود:" از آنجائیکه در ظاهر امر قطعات دعوت شده بودند،هیچ اتهامی [ از جانب وزارت خارجه آمریکا ] مبنی بر اینکه شوروی به افغانستان تجاوز نموده است وارد نشده بود" (همانجا، 23 دسامبر 1979 ، ص . A8 ). به همینگونه در طی میتنگی با سفرای بلاک شوروی در ماه اکتوبر ، وزیر خارجه امین اتحاد شوروی را به خاطر مداخله در امور داخلی افغانستان انتقاد نمود . امین خودش اسرار نمود که ماسکو سفیرش را عوض نماید (سلیگ هاریسن ، " آیا ماسکو از تیتوی افغانی [منظورمارشال تیتو رئیس جمهور و رهبراسبق یوگوسلاویا] هراس دارد ؟" نیویارک تایمز ، 13 جنوری 1980 ، صفحه 23 E) . در حالیکه هنوز به تاریخ 26 دسامبر قسمت اساسی قطعات شوروی داخل افغانستان میشدند ، امین با یک روزنامه نگار عربی " مصاحبه راحتی " را انجام داد.او گفت که " شوروی ها کشور من را از لحاظ کمک های اقتصادی و نظامی اکمال مینمایند ، در عین زمان آنها استقلال و حاکمیت ما را حرمت میگذارند ." او همچنان با لحن تائید کننده ای از آمادگی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مبنی بر ویتو وی در مورد پایگاه های نظامی ، سخن گفت[سندی تایمز،۶ جنوری ۱۹۸۰، گزارش مصاحبه با امین توسط روزنامه شرق الاوسط منتشره لندن و مکه ].
روزبعد قوای نظامی شوروی به قصر ریاست جمهوری هجوم آورده و امین را بافیر مرمی به هلاکت رسانید . ( واشنگتن پوست ، 15 نوامبر 1992 ، ص . 32 ، در اقتباس از یک گزارش تازه منتشر در روزنامه ی ماسکو بنام حقیقت کامسامول
(Komsomolskaya Provda
او [امین] با ببرک کارمل که در حکومت انقلابی سال 1978 به سمت معاون رئیس جمهور و معاون صدر اعظم ایفای وظیفه مینمود ، تعویض گردید . ماسکو از دست داشتن اش در مورد مرگ امین انکار ورزید.ولی درین باره اظهار تاثر ننمود برژنیف این مطلب را چنین تصریح نمود:
اقدامات متجاوزین بر علیه افغانستان توسط امین سهولت سازی شد، او باغصب قدرت قسمت های وسیع جامعه افغانستان ، حزب و کادر های نظامی ، روشنفکران و روحانیت مسلمان ؛ همان بخش هایی را که انقلاب اپریل بالای آنها تکیه داشت با بیرحمی و سنگدلی در تگناقرارداد.و مردم تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رهبری ببرک کارمل در مقابل استبداد امین برخاسته و به آن نقطه پایان بخشید. حالا در واشنگتن و برخی پایتخت های دیگر سوگواری امین را برپا میکنند . این مطلب منافقت آنها را به وضاحت خاصی برملا میسازد . کجا بودند این عزاداران آن زمانیکه امین اختناق گسترده را راه اندازی مینمود و زمانیکه او با استعمال قوه و به شیوه غیر قانونی تره کی ، بنیانگذار دولت نوین افغانی را از صحنه دور مینمود ؟ ( حقیقت در باره افغانستان ، همانجا ، ص.15 ، اقتباس از نشریه پراودا ، 13 جنوری 1980 ) .
بعد از سرنگونی و اعدام امین ، مردم با " روحیه برگذاری یک روزرخصتی " به جاده ها راهپیمایی نمودند . یک دیپلومات غربی چشم دیدش را چنین بیان میکند که " اگر کارمل میتوانست امین را بدون روسها سرنگون کند ،در آنصورت به مثابه قهرمان مردم دیده میشد." ( لندن تایمز ، 5 جنوری 1980 ).
حکومت و مطبوعات شوروی مکرراََ امین را به مثابه جاسوس سی آی ای یاد مینمودند ؛ اتهامی که با شکاکیت بزرگی درایالات متحده آمریکا و جا های دیگر به آن برخورد میشد( نیویارک تایمز ، 15 جنوری 1980 ، ص 6 . بنابر اظهارات روزنامه چنین معلوم میشودکه اتهامات مربوط به سی آی ای از جانب شوروی ها درین زمان پس گرفته شده باشد ؛ شایدکه شوروی ها به خاطر عکس العمل های نیشخند کننده در برابر آن ها از اکناف جهان خجالت میکشیدند.مگر چنین اتهامات بطورآگاهانه در عکس العمل با گزارش تایمز دوباره فزونی گرفت ). آنها متوجه شدند به اینکه مدارک تکمیلی کافی که بتواند این اتهامات را حمایت کنندوجود دارد.[بناََنباید] آنها را کاملا بدور بیاندازند .
در جریان اواخر سالهای 1950 و اوایل 1960 امین در دانکشکده معلمین دانشگاه کولمبیا و دانشگاه وسکانسن حضور شمولیت پیدا نمود [ فیلیپ بونسکی ، جنگ مخفی واشنگتن علیه افغانستان ( موسسه انتشارات بین المللی ، نیویارک ، 1985)،صفحات 33 -34 . همچنان واشنگتن پوست 23 دسامبر 1979 ، ص . A8 ؛ از محصل بودن امین در دانشکده معلمان دانشگاه کولمبیا ، یاد آوری مینماید ].این زمان مصادف به دوران اوج فعالیت های سی آی ای میباشد که در آنوقت این سازمان با پرداخت رشوه های چرب و نرم منظماََ بر ای استخدام محصلین خارجی در ایالات متحده آمریکا به حیث کارمندان این سازمان حین برگشت به کشور های خودی استفاده مینمود . در جریان این مدت زمان دست کم یکتن از روسای اتحادیه محصلین افغانی بنام ضیاع نورزی با سی آی ای در ایالات متحده آمریکا کار مینمود که بعدا به حیث رئیس [عمومی ]خزاین دولتی افغانستان ایفای وظیفه نمود. یک تن از محصلین افغانی بنام عبدالطیف هوتکی که نورزی و سی آی ای برای جلب و جذب وی تلاش بی ثمر نمودند در سال 1967 اعلان نمود که تعداد قابل ملاحظه یی از کارمندان کلیدی در حکومت افغانستان " یا تربیت یافته سی آی ای بوده و یا اینکه از جانب این سازمان شستشوی مغزی شده اند ." [ "چگونه سی آی ای محصلین خارجی را به خیانتکاران مبدل میسازد، " مجله رمپارتسRamparts ( سانفرانسسکو ) ، اپریل 1967 ، صفحات 23-24 .این مصادف به زمانی است که یکماه بعد ازآن مجله یک راپور افشای تماس گسترده سی ای ای را با اتحادیه ملی محصلین که سازمان رهبری کننده محصلین امریکا میباشد ، به نشر رسانید ].چنین گزارش داده میشود که در سال 1963 امین در راس اتحادیه محصلین آمریکا قرار گرفت . ولی این مطلب تائید نگردیده است.(بونسکی ، ص 34 . وقتی من باآقای بونسکی در 1994 در باره این ادعا صحبت نمودم ؛او گفت که منبع موضوع را بیاد ندارد.شاید درین باره در جریان بودوباش وی درافغانستان درسال1981، معلومات ارایه شده باشد ) . همچنان طوریکه معلوم میشود اتحادیه محصلین امریکا قسمتی از وجوه خود را از بنیاد آسیایی Asia Foundation ؛ حوزه ی اساسی سی آی ای برای سالهای متمادی درآسیا، بدست میاورد و در یک زمانی امین با این اتحادیه پیوند داشت. [ چارلس جی کوگن ، " شرکا ی زمانی Partners in Time : سی آی ای و افغانستان از 1979، " ژورنال پالیسی جهانی ( نیویارک)، تابستان 1993 ، ص 76 . کوگن رییس بخش شرق نزدیک و جنوب آسیاِی مدیریت عملیات های سی آی اس ( خدمات مخفی ) از سال 1979 تا 1984 ، بود . او به رابطه امین با بنیاد آسیایی نامبرده به مثابه " یکنوعی از اتحادیه گشاده وباز" اشاره میکند . او بیشتر ازین چیزی نمیگوید ؛ ممکن است کوگن بیشتر از آنچه را که حاضر است افشا کند ، در باره مساله کلیدی افغانستان بداند . و یا شاید هم این مقاله زمانیکه وی ناگزیر آنرا جهت ارزیابی پیشکش مینمود ،از جانب سی ای ای سانسور شده باشد ].