افسانه و تاریخ
از ماندگارترین جلوه های فرهنگی اقوام و شخصیتها در تاریخ نا نوشته یا نوشته شده افسانه ها و اساطیر است که بیان رخداد های اعصار و کار روایی های چهره های نامی اعصار با پردازهای ذهنی ، ذوق هنری و درون مایه های ستایشی افتخارات جماعتهای بشری ، چه طوایف و قبایل یا اقوام و ملتها را سینه به سینه میان نسلها انتقال میدهد و باقی می ماند . افسانه ها و پیرایش انها نوع بیان شرایط حیات ، وضعیت زندگی مادی و روان های معمول در اعصار خود شان بوده است . در ترسیم و بیان این حالات حقایق رخ داده در زمان و مکان معین با ثبت و ذکر تاریخ وقوع ان جا نمیداشته باشد و یکی از تفاوت ان با تاریخ و تاریخ نگاری در همین است . در تاریخ ذکر زمان ، مکان ، شرایط و علل حوادث و واقعات ، شرح شرایط عینی و ذهنی عصر ، کردارها و رفتارهای چهره های تاریخ ساز ، نقش مردم ، فرهنگهای مروجو مسلط ، نوع نظامها ، تغیرات با علل داخلی و خارجی ان و دهها حقایق دیگر شامل میباشد که برای خواننده یا شنونده یک تصویر کلی قابل فهم از همان دوره میدهد .
در افسانه ها که بیشتر صبغه ابداعی ناقلان و راویان را دارد حقایقی نهفته میباشد که میتوان از روی ان به کنه برخی رسم و رواجها و شیوه های زندگی مردمان پی برد به همان حقایقی که بنابر مکتوبی نبودن تاریخ و یا نبود ابدات و ابزار باستان شناسی مسکوت می ماند.
افسانه خلقت جهان در فرهنگهای مختلف تابع بیان کاهنان و معبد نشینان بوده است و همچنان افسانه های خلقت بشر به ذهنیت سازی همین گروه بستگی داشته است . اما مورخ نه با پرداختهای ذهنی بلکه بر اتکای ادوات بجا مانده از اعصار ، کشفیات باستان شناسی ، اثار نوشته شده ، کندن کاری ها و نقاشی ها چیزی قرین به حقیقت وقت را بیان میدارد .
افسانها ها قسمآصبغه اعتقادی پیدا میکند که عدم باور به ان وسوسه ضعف عقیده را با خود میداشته باشد . اما تاریخ حقایق تلخ و شیرین زمانه ها را بیان میکند که بنابر خصلت تحقیقی ان میشود به کنجکاوی بیشتر پرداخت و در پی دریافت حقایق بیشتر بود .
سادوی قصه خوان که میگوید ذوالفقار شاه اولیا هفت گز بود وقتی بسوی دشمن حواله میگردید هفتا گز میشد یک افسانه است . اما ان ذوالفقار که در یکی از موزیمهای ترکیه است نه هفت گز است و نه هفتاد گز میشود حقیقت تاریخی است .
افسانه ها در سرزمینهای مخلتف بنابر وسعت یا محدودیت عرصه های شناخت و دید مردمان طبق ساختار فزیکی سرزمینها طی مرور زمان شکل میگیرد . در کوریای شمال ابشاریست که از فراز کوهی میریزد و اب ان از شش ابشار متصل بهم پائین می اید ان ابشار هفتگانه را طور افسانوی هفت پری میگویند که به شکل ابشارهای زیبا در امده است .
در جاپان افسانه پیدایش ۴۲۲۳ جزیره ایکه ان کشور را میسازد چنین بوده :" خدایان نیزه جواهر نشانی را در اوقسانوس فروبردند ، قطرات ابی که از نیزه زرین فروچکید بصورت جزایر مقدس درامدند . " تعداد قطرات فرو ریخته از نیزه زرین ۴۲۲۳ قطره بود که همین مجمع الجزایر کشورجاپان است .
در دل افسانه ها طرز اندیشه و شیوه زندگی جمعیت ها با اضافت کیفر و پاداش ، بیم و ترس و امید امیخته میباشد اما تاریخ حقایق جوامع بشری را در ورای صحنه افرینی های ذهنی قصه پردازان بازگو میکند و کاری به پاداش عقبی و سرزنش دنیا ندارد و میتواند سرمشق و تجربه برای ایندگان باشد .