محترم نعیم سلیمی
مدینه فاضله تکنالوژی هوشمند مصنوعی ویاحکومت ماشین برانسان ها
۸ سنبله ۱۴۰۳
انکشافات اخیردرموردفناوری تکنالوژی هوشمند مصنوعی یکنوعی از هیجان،شور و شعف و در عین حال ترس و تشویش را دربحث های زیادی درسراسر جهان بوجودآورده که گویا چنین تکنالوژی روزی جایگاه بالا تر ازانسان را در نقش یک[ابرانسان خودآگاه] احرازمینمایدکه در حقیقت امرنمیتوان آن را چیزی جزبرده ساختن بشریت توسط ماشین تحت تسلط سرمایه داری درکشورهای صنعتی تلقی نمود.
برای طرح ودرک درست مساله ایجاب می نماید تا ما این موضوع راازدیدگاه بنیادی ومادی آن دررابطه بابررسی علل و شرایطی که پیرامون آن انکشافات مذکوربوقوع پیوسته ،مورد تدقیق ومطالعه قراردهیم.و بایدبه این سوال پاسخ دهیم که چراتکنالوژی در کلیت آن وازآنجمله تکنالوژی هوشمند نمیتواند بجای انسانها قادربه انجام ماموریت های هدفمند وهوشمند باشد.زیرا که آگاهی درانسان بازتاب و محصول جهان واقعی مادی و شرایط خاص تکاملی و پیشرفت انسانی میباشد.آگاهی وشعورما بوسیله اینکه چگونه جهان و محیط پیرامونی،فعل و انفعالات متقابل انسانی توام با آن و تاریخ بالای مااثرمیگذارند،شکل می گیرد.بنابر همین دلیل است که بدون ایجاد چنین شرایط خاصی که محصول فعالیت آدمی میباشد،تکنالوژی هوشمند مصنوعی نمیتواندعین خردو آگاهی انسانی رادارا باشد.
سرمایه داری تکنالوژی هوشمند را به مثابه وسیله ی برای ازدیادمفادوکنترول نیروی کارمورد استفاده قرارمیدهد که چندان علاقه خاصی برای بهبود زندگی گارگران ندارد.هرچندکه فناوری هوشمند به لحاظ تاریخی با ایجاد اختراعات بزرگ -نوید ها،تخیلات و امید های بزرگی رابرای رهایی گارگران ازکارهای شاقه کمرشکن با تعویض کارانسانی با کار ماشینی برای یک زندگی بهترخلق نمودکه در عین حال ترس وتشویش های فراوانی را چون بیکاری و بیگاری نیز یکجا با خود حمل نموده که رویا های گم گشته«شهر خورشید »آرمانشهری توماس کامپانیلای ایتالیایی و یا هم « مدینه فاضله »تامس مورانگلیسی که حکایت ازیک زندگی تخیلی همگانی دارد رالگدمال می نماید.
نوشتن این مقال ازآنجا برایم دست دادکه حین تحقیق وتدقیق درمورد تکنالوژی هوشمند بصورت کل و ابزار های هوشمند مصنوعی بطور اخص متوجه شدم که درسال 2012 شبکه های تخصصی رشته اعصاب هنگام استفاده ازیکنوع روشی بنام فراگیری عمیق Deep Learning دریافتند که استفاده ازاین ابزار نتایج آنی و سریع را در قبال داشت که موارد عملی آن بیشترازهر ابزار دیگری میباشد . به تصور من سال ۲۰۱۲ یک نکته عطف چرخشی در باره تکنالوژی هوشمند مصنوعی بود تا تعداد زیاد و قابل ملاحظه از افراد دخیل این عرصه به استقبال تولد عصری بنام {ابر ذکاوت } بروند.برای طرفداران چنین گرایش که در بالا از آن یاد آوری گردید،گویاتکنالوژی هوشمند تمامی مشکلات انسان را درآتیه مرفوع مینماید و بناُ بایسته است تا انسان ها مشتقانه و عاشقانه آنرا به آغوش کشیده و برای نجات انسان از جهنم کنونی مقدم آن را گرامی دارند.اما آنچه که درین میان خیلی شگفت انگیزبه نظرمیخورد این است که برخی از فرقه های و گرایش های چپی نیز درین میان سر بیرون نموده وآرزومیبرندتا این تکنالوژی بطور اتوماتیک و بدون دغدغه راه را برای سرنگونی سرمایه داری هموارنماید و زمینه را برای ایجاد جامعه اشتراکی خودگردان و اتوماتیک فراهم سازد[!]
دریک چشم اندازکلی تکنالوژی هوشمند مصنوعی درتحت شرایط مسلط کنونی در جهان ترس و تشویش بیشتری به تناسب اشتیاق مشتاقان آن ایجادمینماید که به گونه مثال استفاده ازچنین ابزارهای در جنگ های کنونی اوکراین- روسیه وجنگ اسرائیل وحماس درغزه که محشربزرگی رابرپا نموده مصداق ادعای ماست.علاوه برآن چنین تکنالوژی اسباب بیکاری گسترده راتوام با نابرابری های اجتماعی درجهان ببارمی آوردکه به بردگی بشریت می انجامد.ترس وتشویش درین زمینه از جانب خود تکنالوژی تغذیه نمی گردد.بلکه این جامعه سرمایه داری با ریشه های عمیق ازخود بیگانگی {الیناسیون }آن است که بشرکنترول خودش را بالای تکنالوژی که خودش آن راایجاد مینمایداز دست می دهد. زیرا تکنالوژی تحت چنین شرایطی حسب نیاز بشر مورد استفاده قرار نگرفته ؛ بلکه هدف آن کسب منفعت وسود جوبی آنی برای عده معدودی از کارفرمایان و شرکت هاست.علت دیگر برهم خوردن کنترول انسانها را نسبت به تکنالوژی دست داشته خودشان باید در انارشی و هرج و مرج به اصطلاح مارکیت آزاد جستجو نمود که دایما بحران می آفریند.
درختام این مقال رابا طرح سوالی برای خواننده که آیا تکنالوژی هوشمند مصنوعی بشریت را بسوی میدان محشر نابودی تمدن انسانی رهسپارمیسازدویارستگاری به پایان می رسانم ؟