محترم حریف معروف
به یاد بود هنرمند قابل حرمت ونام ماندگاروطن ما گلزمان
باقصه ی هنرحرفم راآغاز میکنم
_______
آورده اند که درگذشته ها آئينه ها را از جنس فلزات درست مینمودند.یعنی یک فلز راچنان صیقل میدادند تا آدمهادر آن فلز تصویر خویش را میدیدند. اما این فلز با گذشت زمان وقرار گرفتن در مقابل اکسید هوا ورطوبت محیط تیره وتار میشد وتنها راه شفاف شدن دوباره آن سائيدن با خاکستر بود،یعنی آنقدر فلز را بخاکستر میسائيدن تا دوباره براق شود! چنانچه گفته اند:
مژده باد صبادلداده را دلبر کند
عمق جان عاشقان رانیک زیر وبر کند
اینچنین مارا مکن خوار وخفیف روزگار
روزگار آئينه را محتاج خاکستر کند
و
اکسید بی هنری حاکمان پوشالی چند دهه اخیرکشور عزیز ما با پخش وترویج جهل،هنر را خوار وحقیر ، وهنر مندان ما نرا محتاج خاکستر نمود.
شاعر گرانمایه
ادیب پشاوری که خود هنر مند است چه زیبا سروده:
تو نیکی از آن شهر وکشور مجوی
که دارد در آن بی هنر (آبروی)
دوستان نهایت محترم:
هنر یا مجموعه از آثار با فرایند های ساخت انسان است که به منظور اثر گذاری بر عواطف، احساسات،وهوش انسانی، ویا به منظور انتقال یک معنا ویا مفهموم خلق میشود.مهم نیست که این معنا با نقاشی ، طراحی، مجسمه سازی ،عکاسی،، ادبیات (نثر وشعر) سینما ویا موسیقی... احساس وبیان میشود، چنانچه قرنها قبل فیلسوف یونان قدیم ارسطو گفت:
هنر آنچه را طبیعت از تکمیل آن ناتوان است کامل میکند.
هنرمند آفرینشگر است
هنرمند ساختار شکن است
هنر مند تشنه کمال است
هنرمند زشتی ها را با زیبایی وکمال خود زیبا میسازد
هنرمند بر عکس آدمهای بی هنر لباس ژولیده را با وجود زیبای خود زیبا وبا ارزش جلوه میدهد.
و
احمد شاملو گفت:
(هنر مندان را سلسله جبالی بدانیدکه بعضی قله های آن از ابر ها بیرونند،بالاترند،اما همواره یاد مان باشد که هنر مندان وجود معصومانه وکودکانه دارند.اگر همه اینها بود وبیش از این ها آنگاه ممکن است که او را بشناسیم)!
همچنان بروایت ویل دورانت
آنجا که طبیعت توقف میکند هنر آغاز میشود.
وآخرین جمله این مقدمه کلام فیلسوف معاصر ژان پل سار تر است که گفته بود
( هنر اگر چه نان نمیشود، اما شراب زندگیست)
و
گلزمان
کشور ما نیز که برای خودش نان نشد اما برای نسلهای شش دهه اخیر ما شراب است ، شرابی از نوع غزل
کلیلوالی
کگړی
نیمکی
غرنی
....
هفت ساله بود که پدر برایش دایره ی ساخت وموسیقی را از دایره آغاز نمود.دوسال بعد از مرگ پدر درست در سال 1343 برادیوافغانستان مراجعه با آهنگ زیبای
غوڼدی موندی
دا توری زلفی جوړی گړه
پر تندي
د باغه گلان راوړه
نخستین بار برای تمامی مردم کشورش سرود.
نزد استاد رحیم بخش، استاد غلام نبی ، استاد ذاخیل استاد نبی گل ... موسیقی مکتبی را فراگرفت.
همزمان با فراگیری وگذشت ایام خودش قله های بلند موسیقی را یکی پي دیگری پشت سر میگذاشت.
برای خانم ژيلا
خانم رخشانه
خانم ناهید
احمد ظاهر
خانم قمر گل
نغمه ومنگل
بخت زمینه
هما
و
...
....
آریانا سعید
کمپوز ، شعر وآهنگ درست نمود.
بیشتر از ششصد شعر وکمپوز بزبانهای فارسی وپښتوبرای آواز خوانهای دست اول ما اماده نموده.
برای گلنار بیگم
هدایت الله
خیال محمد
ودها تن اواز خوانهای بیرون از مرز های جغرافیه کشور ما آهنگ وشعر درست نمود.
محترم گلزمان در مجموع 2100 پارچه آهنگ سروده که از آن جمع در حدود پنجاه قطعه سرود میهنی وعاشقانه های سرتاسر جغرافیای کشور مانرا زیبا وماندگار اجرا نموده.
گلزمان معمار انسامبل نرگس است که هنر موسیقی وطن مانرا از بلغاریا تا منگولیا
از جاپان تا تهران
از پولند تا کلکته
بگوش جهانیان زمزمه نمود.
او در کنار استاد زاخیل واستاد اولمیر بافت زیبای فلکلور وطن مانرا از ورای امواج دحجری مجلس آهسته آهسته داشت مکتبی میساخت.
محترم گلزمان با سرود های میهنی خویش
میله ارغوان گلغندی (په گلغندی هو دارغوان جوړی میلی دي)را با زیبایی های گل نارنج ننگر هار عاشقانه پيوند داد.وزمانیکه دشمن حسود وطماع میخواست مردم ما را قلع وقمع کند
نوای
داوطن ودان وطن
دا دلوي افغان وطن
را سرداد.
گلزمان به صفت هنرمند شایسته و ملی ووطنی ،کشور ومردم خود را بدون تعصب،حب وبغض عاشقانه دوست دارد.
گمشکو گپ زیاد است وبا این قصه کلام را خلاصه میکنم:
سال 1356
چندتن اواز خوانهای کشور عزیز ما بشمول احمد ظاهر وگلزمان بحضور شهنشاه ایران کنسرت را اجرا مینمودند واحمد ظاهر رو بطرف گلزمان نمود وگفت:
گلزمان چه گفتی که همان دو کمپوز خودت را اجرا کنم؟
وگلزمان گفت بسیار خوب اگر مشکلی پيش آمد من در کنارت هستم
و
احمد ظاهر فقید با آواز ملکوتی خویش سرود
ړاگړه شراب دسرو لبانو صنم
نظر لره نظر لره په عاشقانو صنم
و
نه راځي جانان زما
پروت یم په بستر کی ....
ودر اخیر
عزیزان که باد وبخار زبانی، قومی، سمتی … دارند این سرود را نشنوند!