چرا زمان گفت وگوهای اوکرایین فرا نرسیده است

 

نویسنده : بهادرا کومار

منبع : اندین پنچ لاین ۱۹ دسمبر ۲۰۲۲

مترجم : رسول رحیم

یک « اجماع روسی- امریکایی» در حال شکل گیری است که منازعه اوکرایین به دور از آن نقطه اوجی قرار دارد که منجر به گفت وگوهای صلح می شود. موضع روسیه از این قرار است که هر راه حلی شامل شناسایی «واقعیت ها» توسط کیف می باشد، یعنی شامل قبول مناطق کریمیه ، دونتسک، لوهانسک ، ژاپوروژیه و خرسون به مثابه بخش های انفکاک ناپذیر فدراسیون روسیه.

اما روسیه نمی داند که هیچ حکومتی در کیف نمی تواند از عهده مصالحه با یک تقاضا برآید که متضمن از دست دادن یک چهارم قلمرو آن کشور باشد؟ از جانب دیگر کیف می خواهد که اشغال روسیه را تخلیه کند و مرزهای سال ۱۹۹۱ اوکرایین را برگرداند و اداره بایدن پشتیبان این امر است. آیا آن ها نمی دانند که این یک خیال است؟

در واقع از آن جایی که چهار ایالت سابقه اوکرایین ( منها کریمیه) تا کنون زیر کنترول کامل روسیه قرار ندارد و کرملین تصمیم دارد تا آن ها را کاملاْ « آزاد سازد»، جنگ در دونباس ادامه دارد و اقدامات بیشتر روسیه برای در دست گرفتن کنترول کامل مناطق ژاپوروژیه و خرسون وابسته به نتایج آن می باشد.

اما سوال بزرگی که باقی می ماند این است که چه سان یک حکومت در کیف خواهد توانست ، بعد از این همه قربانی ها، بخش های وسیع قلمرو اوکرایین را تسلیم بدهد؟ این امر برای روسیه هیچ گزینه ای جز رسیدن به پیروزی کامل باقی نمی گذارد.

طرز برخورد اداره بایدن در این مورد تعیین کننده است. واضح ترین علامت آن است که ایالات متحد امریکا عجله ای برای مذاکره ندارد و این از اظهارات جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید بر می آید که به هنگام دیدار اش در ماه گذشته از کیف معلوم می شود (اندکی پیش از انتخابات میان دوره یی در امریکا) که موجی از این گمانه زنی ها را بر انگیخته بود که واشنگتن بر رییس جمهور زلینسکی فشار وارد می کند تا تن به مذاکره بدهد.

اکنون اظهارات سالیون به هنگام حضورش در اندیشکده کارنگی در اخیر هفته گذشته روشن گردانید که که ایالات متحد امریکا در اوکرایین برای مدت طولانی می باشد. او گفت:

« ما نمی دانیم که این ( جنگ) چه وقت پایان می یابد. آن چه ما می دانیم این است که وظیفه ما ادامه تامین حمایت نظامی ما به اوکرایین می باشد تا آن ها در میدان جنگ در بهترین موقعیت قرار گیرند تا درصورتی که (وضعیت) برای دیپلوماسی مساعد گردد، آن ها در بهترین موضع در میز مذاکره قرار گیرند.

« اکنون آن لحظه فرا نرسیده است و در نتیجه ما به کانگرس مراجعه کرده ایم و تقاضای مقدار قابل توجه منابع بیشتر را نموده ایم تا بتوانیم اطمینان حاصل نماییم که اوکرایین وسایل پیکار را در این جنگ دارد. ما مطمین هستیم که برای این امر حمایت هردو حزب ( دموکرات و جمهوری خواه) را کسب می نماییم.

«من نمی خواهم که آینده را پیش بینی نمایم ، من تنها می خواهم اطمینان بدهم که در حال حاضر ما همه آنچه را انجام می دهیم تا شانس های موفقیت اوکرایین را برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی اش به حد اعظم رسانده بتوانیم... آری این احتمال دارد تا یک مدتی ادامه یابد.»

اساسا ایالات متحد امریکا مدعی دست برنده داشتن در اوکرایین است. پیش بینی سالیوان به طور گسترده یی با یک مقاله در هم آهنگی قرار دارد که در این هفته توسط هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق ایالات متحد امریکا در « مجله اسپکتیتر» انتشار یافته و وی در آنجا آخرین مجموعه پیشنهاد هایش را در مورد اوکرایین ارایه نموده است.

جالب آن است که کسینجر ادعا می نماید« برای نخستین بار در تاریخ معاصر اوکرایین دولت بزرگی در اروپای مرکزی گردیده است. اوکرایین به کمک متحدان اش و الهام از رییس جمهورش ولادیمیر زلینسکی مانع پیشروی نیروهای متعارف روسی شده است که از جنگ جهانی دوم بدینسو در اروپا جلو آمده بودند. و سیستم بین المللی – به شمول چین – مخالف تهدید روسیه برای استفاده از سلاح های هسته یی می باشد.»

به نظر می رسد که کسینجر از اظهارات قبلی اش تغییر موضع داده است و کوشیده است دیدگاه اش را با پیش بینی اداره بایدن از وضعیت منازعه همنوا گرداند. از چنین چشم انداز یک جانبه ای اکنون کسینجر از یک پروسه صلح جانبداری می کند که «اوکرایین را به ناتو وصل می کند، هر طوری که باشد» و خواهان بیرون رفتن روسیه به خطوط قبل از ۲۴ فبروری می باشد. در حالی که سایر قلمرو های مورد ادعا در اوکرایین مانند دونتسک، لوهانسک و کریمیه « می توانند موضوع مذاکرات بعد از آتش بس باشند.» با این حال یک چیز خارق العاده در مورد اظهارات سالیوان این است که وی با تاکید نتیجه گیری می نماید که مداخله ایالات متحد امریکا در منازعه اوکرایین نبایستی همچون یک موضع منحصربه علایق خودش تلقی شود(تک روانه) ، چنان که وی می گوید:

« ببینید، در آخر روز، راهیافت اداره بایدن واقعا می کوشد چشمان ما را به آینده ای متوجه گرداند که شما در یک دهه و دو دهه بعد ازاکنون می خواهید ایالات متحد امریکا و متحدان همفکر و شرکای ما در آن جا باشند و چه گونه ما خود را در یک موضع استراتژیک مستحکم در برابر رقبای مان ( بخوان روسیه و چین) قرار دهیم.»

در آن خط فکری، سالیوان تشریح نمود که معیارهایی که با آن اداره بایدن مورد قضاوت قرار گیرند، باید معیارهای ۵-۱۰-۲۰ ساله باشند تا معیار های ۱-۲-۳ ساله. با چنین قضاوتی اداره بایدن احساس خوبی در مورد آن مجموعه سرمایه گذاری دارد که در اوکرایین انجام داده است.( چه کسی می داند که منازعه اوکرایین شاید در مبارزه انتخاباتی بایدن برای دورم دوم انتخابات ریاست جمهوری مورد استفاده قرار گیرد).

سالیوان اشارت داد که سال ۲۰۲۲ نشان می دهد که « ایالات متحد امریکا یک بازی طولانی را انجام می دهد» هم در عرصه رقابت جیوپولتیکی وهم در ارتباط با چالش های فراملی زمانه ما.طبق تخمین اداره بایدن این راهیافت کلی «آغاز ثمر بخشی است».

آن چه به نظر می رسد این است که استراتژی روسیه « خردکردن» اردوی اوکرایین است و استراتژی ایالات متحد امریکا نیز «خرد کردن» اردوی روسیه می باشد. در محاسبه سالیوان ناسیونالیست های اوکرایین یک قطعه (ورق) برنده می باشند، بنابراین، تا زمانی که آن ها نخبگان حاکم اوکرایین را تشکیل می دهند، مساله « سقوط » دولت اوکرایین مطرح بوده نمی تواند و این برای واشنگتتن با صرفه است تا منازعه ادامه یابد.

با وجود همه این حرف ها، بخش زیاد کمک های تسلیحاتی در حال حاضر ظرفیت متحدان ناتو را با جاگزینی ذخایر شان که به اوکرایین می رود، تقویت می نماید. بنابراین با « معیار ۵-۱۰-۲۰ سال» چندان قدر قابل درک نمی باشند؟

به عین ترتیب هرگاه محاسبه روسیه این باشد که هرقدر این منازعه طولانی تر ادامه یابد، امکان زیاد وجود دارد که اروپا به دلیل خستگی آن را ترک گوید، برعکس تخمین ایالات متحد امریکااین است که یک منازعه طولانی تنها متحدان غربی را دورهم جلب می کند ، چون اروپا از چشم انداز پیروزی روسیه با واگذاری اروپا به حال خودش ، بدون چنین دخالت گسترده امریکا ترس دارد، زیرا کشورهای اروپایی فاقد آن ظرفیت و امکانات لازم برای مقابله با نیروی جنگی مهیب و مخرب روسیه می باشند.

به عبارت ساده، سهم اروپایی ها به نقش فرودستی تنزل داده شده است و واقعیت آشکار این است که آن ها هیچ جای دیگر برای رفتن ندارند. یک نکته برجسته نباید در این جا نادیده بماند و آن این که در درون خود اتحادیه اروپا این کشورهای اروپای شرقی اند که نقش رهبری کننده در منازعه اوکرایین گرفته اند و آن ها تندروانی هستند که آرزو دارند شکست نظامی خفت بار روسیه را ببینند.

این امر موجب تغییر بزرگی در سیاست اروپایی با با پیامدهای گسترده ای می گردد که تنها می تواند به کار امتیاز «رهبری فرا اتلانتیک » ایالات متحد امریکا بیاید. ایالات متحد امریکا با کشورهای اروپای شرقی همسو می گردد، در حالی که روسیه دوستی در آن جا ندارد. در اساس واشنگتن مطمین شده است که روسیه همچنان نمی تواند روی لغو تحریم های غربی در یک آینده قابل پیش بینی حساب کند، موضوع قلمرو و سرزمین را که به جایش بگذاریم.

بنابراین ، با توجه به وضعیت حاکم گزینه روسیه محدود می شود به تحمیل یک شکست کوبنده بر اوکرایین در ماه های آینده و روی کار آوردن یک حکومت در کیف که تحت کنترول واشنگتن نباشد. اما چنین چیزی مستلزم یک تغییر اساسی در استراتژی نظامی روسیه است که در آن در برخی نقاط امکان واقعی تقابل با ایالات متحد امریکا و ناتو در نظر گرفته شود.