شکست جبران ناپذیر نظامی سیاسی و دیپلماتیک امریکا !

اخیرآ کنگرس امریکا گفته های خلیلزاد را در مورد عوامل خروج امریکا از افغانستان به نشر سپرد . خلیلزاد در کنگرس گفته بود " طالبان از مذاکرات دوحه صرفآ بعنوان یک تاکتیک استفاده میکردند تا عساکر امریکا از افغانستان خارج شود " .

این اعتراف گوشه دیگر ناکامی ان سوپر پاور مغرور را نشان میدهد که چگونه در دپلماسی فریب خورد و شکست را قبول نمود .

حالا امریکا با وسائل گوناگون فشار چون انجماد پولها ، وضع تحریم ها ، سرسختی در برسمیت شناسی و تبلیغات رسانه ای نمیتواند ان شکست چند بُعدی را تلافی کند اما میگوید تعامل با طالبان برای منافع ملی امریکا ضرور است .

سیاستهای چند پهلو با ابزار و تاکتیکهای چند گونه امریکا کار امد نمیباشد تا اینکه اهدافش را در مورد افغانستان صراحت نه بخشد .

تعامل ، تحریم ، تقویت شبکه تروریستی داعش انهم با هدف برهم زدن وحدت ملی افغانها ( تشدید عملیات تروریستی در مناطق شیعه و هزاره نشین ) سیاستهای شیطنت امیزییست که شکوک و شبهات زیادی را در زمینه ایجاد میکند . تردیدی نیست که امریکا دیگر غول یکه تاز جهان یک قطبی بوده نمیتواند ازین رو بیک سیاست روزمره زدگی توسل میورزد تا موانع بر سر راه انکشافات بعدی چند قطبی شدن جهان ایجاد کند ( جنگ اوکراین ، تقویت اسرائیل در کشتار مردم غزه و رفح ، توجه با وضعیت در تایوان ).

اگر افغانستان حدود صد سال قبل باعث ختم بازی بزرگ و سی سال قبل باعث ختم جنگ سرد و دو قطبی بودن جهان شد اکنون دیده میشود که همین سرزمین دارای اهمیت استراتژیک جغرافیایی خاتمه دهنده نظم سی ساله تک قطبی جهان هم گردیده است . روی چنین اهمیت تاریخی و استراتژیک تلاش همسایگان و قدرتهای بزرگ در دو مسیر یکی تعامل و دپلماسی و دیگری تعامل و فشار جریان دارد تا سرنوشت این دو شیوه مناسبات و تعاملات به ثمر میرسد بازهم مردم قربانی انتظار و تحمل اوضاع میگردد .A