عبدالقیوم میرزاده

 


آیا ما ملت متحد هستیم؟

 

هلند فبروری ۲۰۲۰

 

در کشور ما بیش از چهار دهه است که یک جنگ خانمان برانداز به شدت جریان دارد و هم روزه از میان مردم ما اعم از پیر و جوان قربانی میگیرد و تمام آبادی کشورما را ویران کرده و هر روز شگاف های جدید اجتماعی را مسبب گشته است. در این دوران بیش از چهار دهه سردمداران و حلقات رهبری هریکی از این شگاف ها و قطب های اجتماعی دهل بیگانه ها را زیر بغل انداخته و تا توانستند مردم ما را به چپ و راست رقصاندند و تا هنوز هم میرقصانند. چون بیگانگان در کشور ما و هم در منطقه روی منافع شان به توافق نمی رسند و حضور پر رنگ کشور های خارجی منافع همسایگان کشورما را نیز تهدید میکند بناً حلقات افغانی که حلقه غلامی این بیگانگان و همسایگان را در گردن دارند همچنان با ذرایع و سایل مختلف و امکانات مادی استخبارات خارجی بحران می آفرینند و به آتش این جنگ افغان دشمن روغن میریزند وباشنده گان از همه جا بیخبر این سرزمین بنام افغانستان هم به دنباله روی این بد سگالان ادامه داده و کشور را هر روز از یک بحران به بحران دیگر سوق میدهند. اگرلحظهٔ بر تاریخ پنجهزار سالهٔ خویش چشم ببندیم وصفحات بیشتر از چهار دهه اخیر تاریخ کشور خویش را ورق بزنیم، زیرا دراین دوران کشور ما یکی از طولانی ترین دوره های جنگ های نیابتی را تجربه کرده است و همچنان دوران بسیار سرنوشت ساز برای این محدودهٔ جغرافیایی و منطقه بوده است، در این دوران بوضاحت میتوان دید که کمتر آثاری از اتحاد، اتفاق، تعاون، همکاری، اعتماد، همدلی، همبستگی و یگانگی در میان باشندگان این سرزمین وجود داشته تا حکایت گرملت واحد ومتحد و یکپارچه باشد. یک دشمن بر ما تاخت و ما به دشمن دیگری با افتخار پناه بردیم، آن دشمن دگرکه بر ما تاخت به دشمنان بیشماری دیگر پناه بردیم و به این ترتیب خود که پاشان بودیم پاشان تر شدیم و شیرازهٔ امورکشور خویش را دربست بدست دشمنان سپردیم. این مردم ما بود که حکومت ملو ک الطوایف متشکل از چاکران حلقه بگوش بیگانگان زیر نام شرمناک نماینده اقوام که در بُن آلمان ساخته شد و از ریشه با منافع ملی کشور ما و پروسهٔ ملت واحد افغان در تقابل قرار داشت پذیرفتند. ثروت روی زمین و زیر زمین کشور خود را برباد و تاراج کردیم. آنانیکه دیروز برای انسجام این مردم منحیث ملت واحد و یکپارچه کمر همت بستند با هزار نیرنگ، حیله و فشار از مسند و امکان بدورگشتند و آنانیکه امروز تلاش دارند درراه یک پارچه ساختن مردمان این کشور در زیر بیرق سه رنگ و محدودهٔ جغرافیایی افغانستان مردم را متحد گردانند نیز با هزاران حیله، افترأ و بهتان داخلی و خارجی روبرو اند، پس چرا ما با شنیدن صدای جو بایدن کاندید ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا مبنی بر اینکه « مردم افغانستان هیچگاهی یک ملت شده نمیتوانند» چنین بر افروخته و بر آشفته میشویم. مگر ما ملت واحد هستیم؟ اگر ما ملت واحد هستیم چرادر بربرهر تجاوز خارجی و خرابکاری غلامان و متحدین داخلی شان یکصدا نه نمی گوئیم؟ چرا در برابر آنانیکه ما را در خاک سیه نشانده قد راست نمی ایستیم؟ چرا ما هر روز بیشتر از دیروز به قوم، قبیله، زبان، مذهب و سمت چسپیده و منافع ملی را در پای منافع شخصی، تنظیمی، حزبی، سمتی و قومی قربان میکنیم؟ چرا مردم ما مانند مردمان کشور هند در زمان گاندی به تمامی اموری که منافع دشمنان افغانستان را تأمین میکند نه نمی گویند؟
نباید خود را فریب بدهیم. ما تا هنوز ملت واحد نیستیم، ما درک سالم از منافع ملی نداریم. آنانیکه امروززیر نام تنظیم، جهاد، مذهب، قوم وزبان مردم را در گرو گرفته اند و با تمام قوا تلاش دارند تا قدرت را به هر وسیلهٔ که باشددر دست داشته باشند. مردم را به نظم ستیزی، ویرانگری و هرج و مرج ترغیب میکنند ودر تبانی با پاکستان، ایران، امریکا، روسیه و دیگران تلاش دارند آن دیموکراسی نیم بند که بامصرف گزاف مالی و جانی در وجود انتخابات اخیرمیتواند سمبولی برای اتحاد مردم ما باشد در تحت پلانهای امریکا - پاکستان و به اشاره مستقیم آنها به بهانه مذاکرات با طالبان تخریب کرده و ملوک الطوایف را در کشور دو باره حاکم گردانند.
صرف نظر از اینکه جو بایدن کاندید ریاست جمهوری ایالات متحده امریکه در جریان مبارزات انتخاباتی از کدام شیوه های تبلیغاتی برای قانع ساختن مردم اش برای کسب آرای بیشتر استفاده میکند و بر دیگران می تازد. احتمالاً پالیسی سازان امریکا همیشه خوشبختی ملت امریکا را در بدبختی سایر ملل جهان جستجو میکنند. اما این ما استیم تا با درک خواسته ها، پلانها و استراتیژی های آزمندان ازمنافع ملت خود دفاع کنیم. ما زمانی ملت می شویم که درک کامل از منافع ملی داشته باشیم و تمام منفعت های شخصی، گروهی، حزبی، سیاسی، قومی، سمتی و خانواده گی را از دید گاه منافع ملی ببینیم. رشدآگاهی ملی در سراسر گیتی تنها بوسیله تعمیم سواد همگانی، تعمیم و توسعه فرهنگ، ارتقآ معرفت مردمان از وضعیت خود، منطقهٔ خودشان و جهان وعلل وعوامل پیشرفت وعقب مانی سایر ملل گیتی، یعنی تجارب تاریخی ملل جهان ممکن ومیسرگشته است، فقط آنهایی به ساحل خوشبختی گام گذاشته اند که با عقل سلیم وانتباه منطقی از تجارب گذشته، خود در باره سرنوشت مردم وکشور خود تصمیم اتخاذ کرده اند. ما منافع سایر کشور ها را نفی نمی کنیم بلکه منافع ملی ما پیوسته برایمان ارجحیت داشته باشد واز هر وضع ایجاد شده در دنیا برای دستیابی به منافع ملی خودمان استفاده ببریم و اوضاع کشور خویش را خود مدیریت کنیم. باید بدانیم که همهٔ ملل پیشرفته ومترقی جهان این همه سعادت را رایگان بدست نیآورده اند. آنها هم فراز و فرود های فراوان را تجربه کرده وقربانی های بیشمار در این راه داده اند. ما نباید غُره به تاریخ خویش باشیم. ما به بدبختی های امروز خویش بیاندیشیم. ما برای مشکلات امروز خویش چاره جویی کنیم. نه تنها جوبایدن بلکه تمام دستگاه استراتیژی ساز ایالات متحده امریکا در پی استقرار سیطره پاکستان در روپوش طالب در کشور ما میباشد. پاکستان شریک استراتیژیک امریکا دیروز بود و امروز هم است. امروز بنابر نقش متزاید چین در منطقه پاکستان امتیازات بیشتر از امریکا مطالبه دارد و دراین مذاکرات با (طالبان) دقیقاً در همین راستا مشغول چانه میزنی می باشند. و طالبان حکومتی عبدالله عبدالله و دارو دسته اش در تبانی با همین پلان انتخابات ریاست جمهوری را به چالش کشیده است و هر روز نیرنگ تازه عنوان میکند.

 

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد