آغاز کار دور دوم ریاست جمهوری ترامپ از یک دیگاه دیگر
توسعه جویی و اشغال ، جنگ است نه صلح
ترامپ درسخنرانی های قبل وزمان انتخابات سخن از صلح میراند ، اما صلحی که او میگفت و میگوید بی تعفن جنگ نیست .
۱- گرفتن گرینلند بنام منافع امنیتی آمریکا.
۲ ـ برداشتن سرحد کانادا و ادغام آن به آمریکا.
۳- گرفتن کانال پانامه بحیث منافع اقتصادی آمریکا.
این آرزوهای وسعت طلبانه باعث میگردد تا سیاست اشغال و توسعه جویی دیگران نیز بر انگیخته گردد :
۱ـ روسیه و اوکراین و جمهوریهای جدا شده از آن.
۲- چین و تایوان بحیث جز جدا شده از پیکر چین .
۳- کوریای شمالی و جنوبی کشوریکه از سرزمین کوریای واحد جدا گردانيده شده است .
۴- هند و سند و پنجاب پاکستان سرزمینهای جدا ساخته شده از پیکر نیم قاره هند .
۴ - افغانستان و پشتونخواه پاکستان بحیث ساحات جدا شده و اشغالی استعمار انگلیس .
این سیاست ترامپ تشنج زایی است نه صلح . باز برگشتن به توسعه طلبی،بدون مقاومت و دفاع باقی نمیماند، جبهه گیری های منطقوی و جهانی را باعث میگردد و این رویارویی میتواند ویرانگر تر از جنگ های آغاز قرن ۲۱ باشد که آمریکا عامل آن بود .
جورج دبلیو بوش هم برای حفظ و توسعه عظمت آمریکا قرن ۲۱ را با جنگ و تجاوز آغاز کرد، حالا ترامپ زیر پرده ی عدم تجاوز بدیگران و شرکت نکردن در جنگها جهان را در تب و تاب تشنجات پس گیری ها و وسعت جویی ها نگهداشته بنام احیای عظمت و حیثیت از دست رفته آمریکا با بر افروختن تشنجات صلح را برهم میزند. چنین حالت بر حیثیت آمریکا لطمه دیگر وارد میکند و عظمت از دست رفته اش را کوچکتر میسازد.، او با دوست و دشمن سر نا سازگاری دارد و آنرا منافع آمریکا مینامد. این ناسازگاری برای چهار سال بعدی کشورش را با بن بستهای دیگر مواجه میسازد. مخالفین آمریکا جدی تر میشوند و دوستان اروپایی اش نسبت به آمریکا بی اعتماد تر میگردند.
بحثهای خوشبینانه در ین چند روز شاید طی ماههای بعدی به بد بینی مبدل گردد. قضاوت خوشبینانه یا بد بینانه هنوز وقت است چهار سال در پیش است خصلت امپریالیستی آمریکا را که گره با جنگ خورده است نمیتوان در پس امضای فرامین عاجل آغای ترامپ از الحاظ،تئوریک و عملی نادیده گرفت .