فقیرمحمد ودان
مؤرخ: ۲۰ سپتمبر ۲۰۱۶
به پیشواز بـزرگداشت از بیستمین سـالـروز حمـاسۀ شهـادت دوکتور نجیب الله رئیس جمهور
افغانستان و رهبر حزب وطن
راه و آرمانهای شهید دوکتور نجیب الله
قسمت هشتم
3 ـ سازگاری (بمثابه بنیاد دموکراسی): حزب وطن معتقد است که وجود "عینی" نیروهای سیاسی دارای گرایش های متضاد و متناقض در جامعه و عملکرد توأم با "اعتدال" آنان در تضاد و تناقض با همدیگر، محرک "تغییر و تکامل" جامعه محسوب میگردد. تعیین حد اعتدال جهت اثرگذاری برای هریک از این نیروها، عمق و پهنای اثرات و نقش آنان بر جامعه (تعداد آرایی که میتوانند بدست بیاورند) است . سازگاری روی این اصل و پذیرش و احترام به آن، رعایت عدالت و متضمن آن بوده، تحمیل خشونت را نفی و از فساد و فاجعه جلوگیری مینماید. مکانیزم تعمیل دموکراسی در حقیقت، مکانیزم تثبیت وزنه و درجۀ اثر گذاری نیروی سیاسی بر جامعه، میکانیزم تثبیت خردورزی این نیرو بمنظور سازگاری باهمدیگر و قبول واقعیت های ناشی از همین سازگاری است.
حزب سیاسی که نتواند بخش های از مردم را عقب خواستها و گرایشها اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خویش بکشاند و یا بطور تدریجی پشتیبانی آنان را از دست بدهد، طبیعی (بدون تحمیل خشونت) است که بصورت تدریجی استحاله گردیده، ضرورت وجود آن منتفی و سر انجام خود حق زیستن را از خویش سلب مینماید.
4 ـ همزیستی (بمثابه بنیاد صلح): حزب وطن معتقد است که قبول عینیت هستی نیروهای سیاسی دارای مواضع متضاد و متناقض، تداوم مستمر اعتدالِ توأم با رعایت اصل سازگاری، زمینه های عینی و طبیعی همزیستی(بنیاد برای صلح) را میان نیروهای متذکره، ساختارها و معنویات مربوط به آنان طی پروسۀ متداوم و انتها ناپذیر تغییر و تکامل، تدارک و تضمین مینماید.
5 ـ حرکت، تغییر و تکامل(بنیاد ارتقأ و انکشاف): حزب وطن معتقد است که در یک جامعه، حرکت، تغییر و تکامل تحقق نمی یابد اگر در درون ساختار های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه، روندها و گرایشهای متضاد و متناقض عینیت نداشته باشند. بدین ملحوظ است که وجود این روندها و مبارزه میان آنان را ناموس حرکت، تغییر و تکامل جامعه خوانده اند. ساختارهای سیاسی و منجمله احزاب ـ که ممثل این روند ها و گرایشات متضاد و متناقض در وضعیت سیاسی جامعه اندـ با رعایت اصول اعتدال، سازگاری و همبستگی، اصل طبیعی "وحدت در تنوع" را تحقق بخشیده و در نتیجه زمینه های عینی را برای تداوم جریان طبیعی حیات اجتماعی ـ اقتصادی فراهم می سازند. هرگاه نیروهای سیاسی یک جامعه نتوانند ماهیت و مضمون این جریان را مبتنی بر رعایت اصول اعتدال، سازگاری و همزیستی درک نمایند و بخواهند مطابق به تمایلات ذهنی شان جهت به عقب کشاندن، جا زدن و یا شتاب بخشیدن جریان مذکور به خشونت متوصل گردند، درین صورت آن را به فساد سوق نموده و در نتیجه به بحران اجتماعی و جنگ دامن میزنند.
حزب وطن با حفظ اعتقاد خلل ناپذیر خویش به حرکت، تغییر و تکامل جامعه و در نتیجه تحقق دیگرگونی های کیفی اجتماعی ـ اقتصادی آن (انقلاب اجتماعی)، انقلاب اجتماعی را از طریق توسل به خشونت و توطئه رد نموده، آن را رسالت مردم یک کشور دانسته که با خود آگاهی و تلاش و مبارزۀ سازندۀ خویش، بطور تدریجی پایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و در نهایت سیاسی این تحول کیفی را مساعد ساخته و گذار آرام و تدریجی جامعه را بطور طبیعی تدارک مینمایند. بدین صورت انقلاب رسالت مردم است، نه کار گروه محدود ماجراجو و احزاب و آنهم با توسل به توطئه و خشونت. دولت ها، احزاب و روشنگران ترقیخواه، صرف نقش شان را در آماده نمودن و پرورش ذهینیت های مردم جهت درک ضرورت تغییر و ترقی ایفا نموده و عملکرد سازنده، آرام و تدریجی مردم را درین استقامت سمت داده و رهبری مینمایند.
6 ـ منافع ملی: حزب وطن بمثابه نیروی سیاسی خرد ورز در مناسبات و روابط خود با نیروهای سیاسی مخالف و متضاد جامعۀ افغانی و در روابط و مناسبات بین المللی، مطابق به رعایت اعتقادات خود مبنی بر اصول اعتدال، سازگاری و همزیستی متعهد است؛ ولی میداند که این مناسبات جادۀ یک طرفه نیست؛ بلکه به چگونگی برخورد و عملکرد نیروهای مخالف نیز مربوط میگردد. بدین ملحوظ این تذکار ضرور است که حزب وطن رعایت نامحدود و به هر قیمت این اصول را مردود دانسته، حد و محکی را برای آن در نظر دارد. این حد و محک "منافع ملی" است. پس حزب وطن صرف مداح صلح و مصالحه نیست؛ بلکه نیروی سیاسی خردورز و مبارزی است که افزون بر رسالت روشنگری و استقامت بخشیدن به کار و تلاش افراد جامعه، مسوولیت دفاع از واقعتگرایی، عدالت، دموکراسی، صلح، ترقی و در نهایت دفاع از منافع ملی را نیز بدوش دارد.
با در نظرداشت طرز تفکر دیالکتیکی و مبانی هماهنگ ششگانۀ فکری ـ سیاسی توضیح شدۀ فوق، حزب وطن به اندیشۀ سیاسی ای دست یافته است که افزار اندیشه یی ـ سیاسی رهنما جهت گذار از فرهنگ جنگ به فرهنگ صلح محسوب و بنابر ماهیت و مضمون خویش بنام "اندیشۀ سیاسی مصالحۀ ملی" خوانده می شود. بنابرین مصالحۀ ملی: اندیشۀ سیاسی خرد ورز، مبارز و ترقیخواه معتقد به رعایت اصول واقعیت گرایی، اعتدال، سازگاری و همزیستی و متعهد به انجام رسالت دفاع از این اصول در مناسبات خود با اندیشه های سیاسی متضاد و متناقض خویش، مبتنی بر منافع ملی است. اندیشۀ مصالحه ملی جز این نیست که میخواهد همه تضادهای موجود اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در وضعیت کنونی افغانستان (در ابعاد داخلی و خارجی) وجود دارند و یا در مسیر بعدی حرکت، تغییر و تکامل اجتماعی ظهور مینمایند، از طریق مصالحه و بادرنظرداشت منافع ملی حل گردند. مصالحه اندیشۀ سیاسی ای است که نه تنها به فرهنگ خشونت و توطئه نه می گوید؛ بلکه اندیشه و عمل انسان را نیز بسوی صلح، ثبات و سازندگی رهنمون میگردد و به حزب سیاسی مجهز خویش افزار خرد ورزی، امکان خدمتگزاری به جامعه، شهرت نیک و اعتبار اجتماعی ارزانی مینماید.
حزب وطن با اتکأ بر طرز تفکر، بنیادهای فکری و اندیشه یی پذیرفتۀ سیاسی خویش، جهت برون رفت از وضع کنونی کشور و باتوجه به واقعیت های موجود این وضعیت و ضرورت تغییر آن، دستیابی به هدفی دورنمایی تحقق ارزشهای جامۀ رفاه را در برابر خود قرار داده است. مختصات کلی جامعۀ رفاهدر مقدمۀ مرامنامۀ حزب وطن چنین توضیح گردیده است: "حزب وطن بااتكأ به مختصات جامعه افغانی،وظايف اساسی خويشرادرمرحله كنونی،مبارزه بخاطراستقرارصلح واقعی وعادلانه،اعمارمجدد،انكشاف اقتصادی واجتمـاعی و بمنظورارتقـای سطح رفاه مردم،تامین پروسه قانونمندخودآگاهی ووحدت ملی، گسترش وتعميق دموكراسی قرارداده ودر نهایت ازپروسه ایجاد،تحکیم،گسترش وتعمیق ارزشهای جامعه رفاه درعرصه های زیست،اجتماعی،اقتصادی وسیاسی حیات جامعه دفاع نموده ازنقش ساختارهای جامعه مدنی به هدف تامین مشارکت آگاهانه مردم درین پروسه حمایت مینماید.ماجامعه رفاه رامتشکل ازافرادآزادوباحقوق مساوی میپنداریم که آنان دریک نظام اجتماعی مردمسالاروحقوق بنیادازامکانات برای تامین امنیت ورفاه اقتصادی،اجتماعی،سیاسی وفرهنگی برخوردارگردیده،حقوق ومکلفیت های قانونی شانرادرپروسه زیست باهمی درک وتوأم باتبارزفرهنگ عالی واحساس قوی هموطنی تعمیل نمایند".