محترم نعیم سلیمی

کتاب « کشتار امید »

قسمت هشتم

 ۶عقرب ۱۴۰۳ 

ویلیام بلوم William Blum

افغانستان ، 1979- 1992 :

برگردان: نعیم سلیمی

جهاد آمریکا

علاوه برنیازمندی های شدیدجنگ درسراسرسال های 1980رژیم های کارمل و بعد ازآن نجیب پروگرام های عصری سازی و توسعه اساساتی چون تمدید برق به قریه ها توام با{ایجاد} کلنیک های صحی ،اقدام برای اصلاحات ارضی وسواد آموزی ،آزادی تعداد بیشماری اززندانیان که ازجانب امین زندانی شده بودند؛ آوردن ملاها وافرادغیرحزبی درحکومت ؛ اجرای {سیاست}میانه روی حساس درعوض تقابل با ساختار های عنعنوی ؛تأکید برتعهد{این رژیم ها} به اسلام، اعماروساختن مسجد ها ، معاف ساختن زمین های شخصیت های برجسته ی دینی و تاسیسات آنها از اصلاحات ارضی ؛سعی [فوری]برای جلوگیری اشتباهات زشت حکومت امین مبنی بر عجله و اعمال فشار[وزور] برگلوی مردم ،اتخاذ نمودند[برای بحث پیرامون موضوعات مرتبط ؛ مراجعه شود به سلیگ هاریسن "افغانستان:مداخله شوروی ،مقاومت افغانستان و نقش آمریکا درین زمینه "سرمقاله :

Law Intensity Warfare:Counterinsurgency,Proinsurgency,and Antiterrorism in the Eghties (Pantheon Books,New York,1988)

صفحات 188-190 ].

درسال 1988 سلیگ هاریسن چنین نوشت:

کمونیست های افغانستان خود را درقیافه ناسیونالیست ها [ملی گرایان ] وعصری طلبان می دیدند...آنها همکاری خود را با روس ها به مثابه تنها راه میسرو ممکن دربرابر«مداخله» خارجی می پنداشتند... تعهد کمونیست ها برای مدرن سازی سریع فرصتی را برای آنها میسر می ساخت تا بردباری و صبرکین توزانه ی بسیاری از اعضای طبقه متوسط را که احساس می کردند در میان دو صف آرایی تیراندازی :روس ها و مسلمانان متعصب که با اصلاحات اجتماعی مخالفت می نمودند گیرافتاده، بدست آورند(بازهم همانجا ، صفحه 188؛بخش و یا قسمت مربوط به طبقه متوسط دریک مقاله ی ژورنالیست آلمانی بنام Amdreas Kohlschutter ،نشریه Die Zeitکه به هاریسن نسبت داده شده بود).

احتمالا پروگرام حکومت کابل بسیاری ازداوطلبان را تشویق نمود تا مسلح شوند.ولی [این مسلح شدن ]قطعاً بیانگر نبردی دشوار بود. زیرا بطورمقایسوی نسبی برای باشندگان بومی ضداصلاحات و پشتیبانان خارجی از آنها کارساده و آسانی بود تا تعداد بزرگی از دهقانان عادی رامتقاعد سازند اینکه حکومت با مغشوش ساختن تمایز میان حکومت نو وحکومت منفورومتعصب سلف قبلی خوداز نیات بدی برخورداراست؛ مخصوصاًاز آنجائیکه حکومت مشتاق تاکید بر ادامه انقلاب اپریل 1978 بود(برای بحث کاملتردر مورد موضوع به سه مقاله نشریه گاردین لندن به نویسنگی خبرنگار ارشد خارجی نشریه بنام جانتان استیل،17-19 مارچ 1986 مراجعه شود).

یگانه مطلبی که برای دهقانان و همچنان ضد اصلاح طلبان گفته نشده عبارت بود از پیوند میان ایالات متحده آمریکا و سلف منفورخودی آن؛ حفغیظ اله امین .

معضله دیگری که حکومت کابل برای بدست آوردن قلب ها واذهان مردم مواجه گردید، عبارت بودازجریان ادامه حضور نظامی شوروی . هرچندیکه که باید یاد آوری شود که مخالفت اپوزیسیون اسلامی درمقابل حکومت چپی مدت ها قبل از ورود قوت های شوروی آغازگردید .درواقعیت ازجمله بیشترین رهبران جنگجوی جهادی ،حکمتیار قیام جدی ای را در برابر حکومت غیر چپی [منظورحکومت دادود خان ]رهبری می نمود. و همچنان او در سال 1975 اعلان می نمود که کمونیستان بیخدا مسلط دررژیم کابل حکومت دارند: لاورنس لِف شُولت «شورشیان نه چندان نوین »،نشریه اقتصادی شرق دور(هانکانگ ،30 جنوری 1981 ، صفحه 32) .

تا زمانیکه قوتهای شوروی وجود داشته باشند؛ کشیدگی درافغانستان میتواند دراذهان عامه آمریکا تا حدود زیادی بیشترازیک حد جنگ میان متجاوزین روسی و مقاومت افغانستان (رزمندگان آزادی ) ارائه گردد. گویا اینکه در افغانستان اردو وحکومتی وجود نداشته ؛ و یا اینکه گویا نه بطور یقین بخش بزرگی ازمردم طرفدار اصلاحات بوده ونمی خواستند تحت سلطه یک حکومت اسلامی بنیادگرا زندگی نمایند.

یادداشت مترجم:

منظور مولف این اثردر پاراگراف بالا شاید این بوده باشد که جنگ جاری در آنزمان میان روسها و رزمندگان آزادی [مجاهدین]بوده و گویا که قوت های مسلح حکومت وقت افغانستان چندان نقشی در برابر تهاجم مخالفین مسلح نداشته است.

شهردار کابل ، جنرال محمد حکیم یکتن از جنرال های تربیت یافته دریکی از پایگاه های نظامی

ایالات متحده امریکا؛ جنرال اردوی افغانستان درسال های دهه 1970 که فکر می نمود آمریکا ازجمله بهترین کشور هاست چنین اظهار نظر نمود«شاید مردم ما را نیز نپسندند؛ مگرآنها{مردم} ما را نسبت به تندروان افراطی دوست دارند.و این چیزی ست که ممالک غربی درک نمی نمایند. {باید}بوش ومردم ایالات متحده آمریکا به دقت به ما نگاه کنند. آنها فکر می کنند که ما کمونیست های متعصبی هستیم . ما تندرو نیستیم.ما حتی کمونیست نیستیم.»(لاس آنجلس تایمز،22 اپریل 1989 صص 12- 13 ).

آنها {هرکارمند رسمی حکومت وقت افغانی } در تیررس وسایل اطلاعات جمعی آمریکا قرار داشتند واینکه حکومت بصورت کل وپیش فرض بدون توضیح و تشریح «کمونیست »و یا«مارکسیست»و یا هم «طرفدار کمونیست » و یا «طرفدارمارکسیست» و غیره معرفی می شد.

نجیب اله که با استعفای کارمل در1986 به قدرت رسیده بود،درسال 1987 باتصدیق قانون اساسی نواسلامی شده که از تمامی الفاظ سوسیالیستی تهی گردیده و با منابع اسلام و قرآن مقدس پرکاری شده بودبه مسند تکیه زد. او در سخنرانی پذیرش مسوولیت وظیفه خویش یاد آورشد که «ما آرزومند اعمار جامعه کمونیستی نیستیم.»(بازهم همانجا ،1 دسامبر 1987،ص 8 ).

دررابطه بااین سوال که آیا ایالات متحده آمریکا ازبصیرت و بینایی فراتر از ایدیولوژی جنگ سرد برخوردار بود و یا به نیازمندی مردم افغانستان می اندیشید و یاخیر؛ درین رابطه در ماه اگست 1979 یکماه قبل از مداخله شوروی اسناد محرم وزارت امور خارجه آمریکا چنین آورده است:

منفعت بزرگتر آمریکا ...کاربردی پایان دادن به رژیم تره کی - امین عل الرغم هرنوع موانعی که این پروسه [کاربردی]در آینده برای اصلاحات اجتماعی اقتصادی در افغانستان داشته باشد، می باشد. ... سرنوگونی جمهوری دموکراتیک افغانستان برای بقیه جهان بخصوص جهان سوم نشان خواهد داد که جریان تاریخی سوسیالیستی طوریکه وانمود می گردد اجتناب ناپذیراست از دقت {لازم} برخوردار نیست (در میان اسناد سفارت ،سرمقاله اقتباسی ازراپورجلد 30 وزارت خارجه آمریکا ، 16 اگست 1979 ).

اندکی پیشتراز اوایل دهه 1980؛ اتحاد شوروی مکرراََ مخالفت نمود تا زمانیکه ایالات متحده آمریکا و سایر کشور ها حمایت خود را از مجاهدین متوقف نسازند، هیچگونه راه حلی برای تشنج[در افغانستان] دریافت نمی گردد. ایالات متحده آمریکا به نوبه ی خود تأکید نمود که اول باید آتحاد شوروی قطعات خود را از افغانستان بیرون سازد.

بلاخره؛ بعد از چندین سال حمایت ملل متحد برای مذاکرات ؛ به تاریخ 14 اپریل 1988 موافقتنامه ای در ژنیو به امضأ رسید که حسب آن کرملین خود را متعهد به آغاز خروج تخمینی 115000افراد قطعات به تاریخ 15 می و تکمیل جریان عملیه خروج تا 15 فبروری سال آینده ، دانست.

میخائیل گورباچف؛ رئیس جمهور {وقت} اتحادشوروی در رابطه این خروج یاد آور شد که «افغانستان به یک زخم ناسورمبدل شده بود.»

در ماه فبروری ؛ بعد ازینکه آخرین قوت های مسلح شوروی افغانستان را ترک نمودند؛ گورباچف تاکید کرد که ایالات متحده آمریکا از یک تحریم انتقال تسلیحات به داخل افغانستان و آتش بس میان جوانب جنگ در داخل افغانستان حمایت نماید. هردو پیشنهاد از جانب اداره ی تازه رویکار آمده [رئیس جمهور] بوش نادیده گرفته شد. ادعای این اداره چنین بود که ذخایرگسترده تسلیحات و تجهیزات نظامی برای حکومت افغانستان گذاشته شده بود.

این وضاحت ندارد که چرا واشنگتن شورشیانی را که با حکومت می جنگیدند به حالت توقف و [به عباره دیگر، بلاتکلیفی] با وصف حضور نیرومند قوت های مسلح اتحاد شوروی با تمامی تجهیزات آن قرار داد. حالا؛ دیگر این یک وضع نامساعد خطرناکی را با درنظرداشت اینکه روس ها رفتند؛ بوجود خواهد آورد. دلیل کلیدی برای پاسخ آمریکا ممکن است در اعلامیه هفته قبلی وزارت آمور خارجه این کشور نهفته باشد که بر اساس آن ایالات متحده آمریکا باورداشت که حکومت کابل به اتکای خودش بیشتر از شش ماه دوام نمی آورد(لاس آنجلس تایمز،17 فبروری 1989، صفحه هشتم).

پایان قسمت هشتم

برای خوانش قسمت های گذشته اینجا کلیک کنید :

قسمت هفتم ، قسمت ششم ، قسمت پنجم ، قسمت چهارم ، قسمت سوم ، قسمت دوم ، قسمت اول

عقاید نویسنــــدگـان لـــزوما نظــر هـــوډ نمی باشــد