F

 F

به ادامۀ گذشته، قسمت هفتاد و سوم، مؤرخ: 5 سپتمبر 2018

فقیرمحمد ودان

مروری بـر یادداشتهای عبدالـوکیل سـابق عضو هیئت اجـرائیه

شورای سراسری حزب وطن و وزیر خارجۀ ج. ا تحت عنوان:

F

از پـادشـاهی مطلقـه الـی سقوط

جمهوری دموکراتیک افغانستان

F

قسمت هفتاد و سوم

 F

تبارز گرایش انتقال قدرت به حکومت انتقالی اسلامی و

اختـلافـات در میـان طیف هـای سـه گانۀ «ستون پنجم»

F

ورود و جابجا ساختن مخفی بیست روز پیش یک گروپ پرسونل مخابروی شورای نظار به میدان هوایی بین المللی کابل، همچنان ورود قبلی و اقامت مخفی داکتر عبدالرحمن نورستانی عضو رهبری شورای نظار در گارنیزون کابل، سرانجام انتقال نیروهای مشترک نظامی جنرال دوستم و شورای نظار به کابل و جابجا ساختن آنان در میدان هوایی، در پوسته های سفارتخانه ها و سایر نقاط استراتیژیک شهر، خود مؤید تحقق تدریجی سناریوی مسکو جهت جلوگیری از انتقال شورای بیطرفِ مورد نظر ملل متحد به کابل و انتقال قدرت دولتی به «حکومت انتقالی اسلامی» محسوب می گردید.

بربنیاد سناریوی فوق الذکر توصیه شدۀ مسکو بود که اولین نشانه های ارادۀ انتقال قدرت به «حکومت انتقالی اسلامی»، در جلسۀ هیئت اجرائیه شورای مرکزی حزب وطن با بنین سیوان و در نظریات و طرح های سلیمان لایق تبارز یافت. در مورد محتویات این جلسه که ساعت 1.30 بعد از ظهر روز 27 حمل (16 اپریل) در یک فضای مملو از ترس، تخویف و تهدید دایر گردیده بود، هم عبدالوکیل و هم فلیپ کاروین نوشته اند. درینجا باوجود اضافه گویی ها و آرایش ذوقی جمله بندی ها، درین زمینه بر نوشته های خودِ عبدالوکیل استناد میگردد.

عبدالوکیل که به هدف شریک ساختن «اکثریت خاموش» و «حیران و پریشانِ» اعضای هیئت اجرائیه شورای مرکزی حزب وطن در نخستین لغزش بسوی ننگین ترین عمل تاریخی «ستون پنجم» (انتقال قدرت دولتی به حکومت انتقالی اسلامی)، مفهوم «هیئت اجرائیه» را به عوض قدرت واقعی مراکز سیاسی و نظامی «ستون پنجم» به گروگان گرفته، خود تائید مینماید که «قبل از آغاز جلسه، یادداشت تحریری یی از جانب هیئت اجرائیه آماده شده بود تا بادرنظرداشت آن با بنین سیوان صحبت و گفتگو نماید». درین جلسه که به گفتۀ او «سلیمان لایق، انجنیر نظرمحمد، نجم الدین کاویانی، فرید احمد مزدک، محمد رفیع، محمود بریالی، محمد اسلم وطنجار، رازمحمد پکتین، عبدالقدوس غوربندی و اینجانب [(عبدالوکیل)]» اشتراک داشتند، مسایل دوگانۀ انتقال قدرت دولتی و عزیمت مصؤن دوکتور نجیب الله به خارج، مورد بحث قرار می گرفت. که اینک چگونگی بحث روی هر دو مسئله را با استناد یادداشت های عبدالوکیل توضیح مینمائیم:

اول در مورد انتقال قدرت دولتی:

عبدالوکیل درین زمینه مینویسد که:[«سلیمان لایق بادرنظرداشت آن یادداشت و برداشت های خودش از وضعیت موجود؛ به بنین سیوان گفت:«... شما آقای سیوان و ملل متحد مطابق اعلامیۀ پنج فقره یی سرمنشی ملل متحد، از رهبری جانب افغانی تقاضا مینمودید تا قدرت را از طریق ملل متحد به یک ادارۀ بیطرف انتقالی بسپاریم. ما درین مورد موافقه نموده بودیم. در مورد تعداد اعضای آن بحث وجود ندارد. تعداد آن مهم نیست. ...

بنین سیوان: برای ایجاد شورا باید ادارۀ ملکی موجود منحل شود، زیرا پلان صلح در موجودیت ادارۀ موجود ملکی عملی شده نمیتواند.

سلیمان لایق: تنها اگر انتقال قدرت صرف از طرف ارگانهای ملکی صورت گیرد، مشکل را حل کرده نمیتواند. باید راجع به ضرورت انتقال همه قدرت به شمول قدرت نظامی فکر شود. در غیر آن قدرت دوگانه بوجود می آید. در آنصورت باید شورایی از قومندانان نظامی بوجود آید تا در پهلوی آن  انتقال قدرت بصورت منظم و صلح آمیز صورت پذیرد.

 سیوان: من با نظر شما موافق ام. آیا شما چیزی را که در مزار عملی شده در کابل هم میخواهید؟.

سلیمان لایق: پیش از پیش همه چیز را ما تعیین کرده نمیتوانیم. ...

بنین سیوان: دفتر من در پاکستان یادداشت را برای من ارسال نموده که رهبران مجاهدین برای تشکیل شورای بیطرف بالای ده نفر موافقت خود را نشان داده اند. آیا شما حاضر هستید که جای خود را برای آنها بدهید؟.

سلیمان لایق: بلی، اگر شورای بیطرف هرچه زودتر بیاید و با صلاحیت عام و تام شروع به کار نماید ما از آنها پشتیبانی مینمائیم و این کار برای ثبات اوضاع خیلی مؤثر است(همه اعضای هیئت اجرائیه درین وقت با لایق همصدا شدند)»(عبدالوکیل، همانجا، جلد دوم، صفحات 907 و 908، تأکید روی برخی جملات از: ف. ودان)

بربنیاد همین توافق بود که «آیت الله محمد آصف محسنی رهبر حرکت اسلامی افغانستان»، همان شب طی مصاحبه یی با رادیو بی. بی. سی؛ چنین گفت:«خبر رسید که نجیب یا به وسیلۀ استعفا یا به زور از کار برکنار شده، بنین سیوان دوباره تیلفون کرد که او برکنار شده و اما شورای منتخبِ نجیب مایل است که قدرت را به همان بیطرف ها بسپارد که از طرف مجاهدین معرفی شده بود.»(مصاحبه موصوف با بی. بی. سی، برگرفته از: ظاهر طنین، افغانستان در قرن بیست ـ مجموعه برنامه های بی. بی. سی، صفحه 379)

چرا ادعا گردید که طرح های فوق الذکر سلیمان لایق بربنیاد «یادداشت» از قبل توصیه شده، اولین نشانه های ارادۀ انتقال قدرت به «حکومت انتقالی اسلامی» را تبارز میدهد؟. همین که او در نخسین لحظات آغاز جلسه خاطرنشان می سازد که در مورد «تعداد اعضای» شورای بیطرف انتقالی «بحث وجود ندارد. تعداد آن مهم نیست»، بخوبی نشان میدهد که آنها از انتخاب ده تن از اعضای شورا توسط رهبران مجاهدین اطلاع داشته و به همین ملحوظ اشارۀ به قبول ده تن مذکور به عوض 15 نفری که از قبل توسط ارادۀ جمعی سه طرف داخلی معضلۀ افغانستان (دولت جمهوری افغانستان، تنظیم های جهادی مقیم پاکستان و ایران، شاه سابق و سایر تکنوکرات های افغانی مقیم کشورهای غربی) قبول گردیده بودند، خود مقدمه یی برای آن بود تا شورای به اصطلاح بی طرفی را بپذیرند که «رهبران مجاهدین برای تشکیل شورای بیطرف بالای ده نفر موافقت خود را نشان داده اند». این شورای ده نفری انتخاب شده صرف توسط رهبران تنظیم های جهادی ـ برعکس شورای 15 فوق الذکر ـ نمیتوانست بیطرف باشد. زیرا بیطرفی شورای 15 نفری، مطابق پلان صلح ملل متحد با حضور مساوی نمایندگان مورد تائید سه طرف نامبردۀ داخلی معضلۀ افغانستان توزین می گردید. در صورت نفی دو طرف، تائید صرف از جانب رهبران تنظیم های جهادی، آنان دیگر تنظیم های جهادی را پشتوانۀ خویش دانسته، بر آنها اتکأ نموده، بنابرین نه بیطرف؛ بلکه نمایندگان ظاهراً بیطرفِ تنظیم های متذکره اند.

افزون بر آن، این سلیمان لایق است که طرح «انتقال قدرت صرف از طرف ارگانهای ملکی» را کافی ندانسته؛ بلکه «ضروت انتقال همه قدرت به شمول قدرت نظامی» را نیز برای شورای ده نفرۀ توافق شده از جانب تنظیم های جهادی، مطرح مینماید. یعنی شورای نظامی ظاهراً بی طرف که مانند ده نفر سیاسی، مورد تائید رهبران جهادی قرار داشته و مطمیناً ترکیبی را در نظر داشتند که در آن جنرال دوستم، جنرال مؤمن، جنرال آصف دلاور و جنرال عظیمی را با تعدادی از قومندانان جهادی تحت قومندۀ احمد شاه مسعود در نظرداشتند. به همین ملحوظ بود که بنین سیوان سوال «آیا شما چیزی را که در مزار عملی شده در کابل هم میخواهید؟» را مطرح و لایق پا پاسخ به اصطلاح «دپلوماتیک» آن را نه تائید و نه رد کرد.

باوجود توافق روی انتقال قدرت به ده نفر انتخاب شدۀ «بیطرف» از جانب رهبران تنظیم های جهادی ـ که صرفاً در تطابق با پلان صلح ملل متحد نام «شورای بیطرف» را حمل و برای آن سازمان و نمایندۀ سرمنشی آن «بینی خمیری» محسوب می گردید و بدین ملحوظ بنین سیوان از ناگزیری با آن موافقت مینمود ـ  در عمل دیده شده که این طرح ها نیز تاکتیکی و به منظور فریفتن ملل متحد و «اکثریت خاموش» اعضای هیئت اجرائیه حزب وطن بود. زیرا موضعگیری فوق الذکر و انکشافات سازمانیافتۀ بعدی اوضاع نشان داد که مراکز سیاسی و نظامی «ستون پنجم» بی اعتنا به گرایش ملل متحد و ارادۀ «اکثریت خاموش» در هیئت اجرائیه حزب وطن، بسوی تسلیمی قدرت به «حکومت انتقالی اسلامی» یی عمل نمودند که می باید ستون فقرات آن را «ایتلاف شمال» تشکیل دهد. اما در گامهای بعدی مراکز نظامی و سیاسی «ستون پنجم» نیز به سه دسته (محمود بریالی به نفع جنرال دوستم، عبدالوکیل، نجم الدین کاویانی و فرید احمد مزدک به نفع جمعیت اسلامی و طرفداران سلطانعلی کشتمند به نفع حزب وحدت) تقسیم و حتی در جنگ های میان تنظیمی در مخالفت با همدیگر شرکت نمودند.

بی اعتنایی مراکز سیاسی و نظامی «ستون پنجم» به گرایش ملل متحد و ارادۀ «اکثریت خاموش» در میان اعضای هیئت اجرائیه حزب وطن، باعث آن گردید که این «اکثریت خاموش»، راه خود را از آنان جدا ساخته، یا کناره گیری و یا هم برخی از آن میان در همکاری به حزب اسلامی گلبدین، وارد معرکه گردند. تلاش جهت تامین تماس و همکاری انجنیر رازمحمد پکتین عضو هیئت اجرائیه حزب وطن و وزیر داخله با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و همچنان قرار گرفتن بعدی ستر جنرال محمد اسلم وطنجار عضو هیئت اجرائیه حزب وطن و وزیر دفاع در چنین بستری از همین وقت و صرف در ضدیت به گرایش حمایت از «ایتلاف شمال» و بمثابه عکس العمل در مقابل آن آغاز گردید. بی جهت نیست که فرید احمد مزدک ضمن اشاره به برخی مختصات مؤجه و نامؤجۀ همین «اکثریت خاموش» در میان اعضای هیئت اجرائیه حزب وطن؛ با صراحت حکم مینماید که:«... یک بخش آنها متهم شدند به همکاری با گلبدین حکمتیار. من فکر می کنم حتا آنها کدام قرارداد یا پروتوکول با حزب اسلامی نداشتند.» (رک: فرید احمد مزدک، در گفتگو با فیاض بهرمان نجیمی که به تاریخ 25 سپتمر 2015 در شهر فرانکفورت آلمان داشته و بعداً این گفتگو به تاریخ 5 جولای 2016 تحت عنوان «دادخواهی، دموکراسی و آزادی ـ جنبش نه حزب، پاسخ به دو پرسش» در سایت انترنتی «دیدگاه»  به نشر رسیده است)

چنین بود طرح های سلیمان لایق و عواقب آن (تسلیمی کامل قدرت به تنظیم های جهادی) که افزون بر او، رهبران تنظیم های جهادی نیز بر آن پافشاری داشتند، زیرا چنانچه الکساندر روتسکوی معاون رئیس جمهور روسیه افشا نموده بود، جوانب روسیه، پاکستان، ایران و عربستان سعودی طی «مشوره های» خویش به تحقق چنین سناریو یی به توافق رسیده بودند.

دوم ـ در مورد انتقال دوکتور نجیب الله به خارج:

بعد از بحث پیرامون چگونگی انتقال قدرت و درین زمینه توافق روی شورای ظاهراً بی طرفِ ده نفری انتخاب شده توسط رهبران تنظیم های جهادی، با استناد به یادداشت های سیاسی عبدالوکیل، بنین سیوان موضوع دوم آجندای جلسه را چنین مطرح و پیرامون آن بحث آغاز گردید:

«بنین سیوان: خوب است که شما موافقت خود را در زمینه[انتقال قدرت به شورای ده نفری انتخاب شده توسط تنظیم های جهادی ـ ف. ودان] ابراز کردید. اکنون سوال رفتن نجیب الله مطرح است. ... لذا اکنون موجودیت فزیکی وی در کابل باز هم برای عملیۀ صلح مفید نیست و مخالفین شما ادعا مینماید که اگرچه وی برسر قدرت نیست، ولی در سیاست مداخله خواهد کرد، بدین دلیل، باید از کشور خارج شود تا عملیۀ صلح ملل متحد مؤفقانه به پیش رود.

سلیمان لایق: رئیس جمهور ما را اخفال [اغفال، خوانده شود ـ ودان] نمود. اینکه دیشب میخواستید نجیب الله را از کشور فرار دهید، حادثۀ بی نهایت تأسف آور است. مخصوصاً اینکه پای ملل متحد درین حادثه دخیل بود. عملی را که نجیب الله مرتکب شد تأسف آور است. زیرا مانند یک دزد کشور را خواست در نیم شب ترک گوید. ...

بنین سیوان:ما باید این پرابلم را حل کنیم. در غیر آن، عواقبی بوجود خواهد آمد که پیش بینی آن را کرده نمیتوانیم. شورای بی طرف ادعا خواهد کرد، در صورتیکه امنیت و مصوونیت دوکتور نجیب الله را ملل متحد تضمین کرده نمیتواند، چطور امنیت آنان را تضمین مینماید؟. اگر این پرابلم حل نگردد، ما نمیتوانیم پرابلم های بزرگ را حل نمائیم. لذا شما باید تصمیم بگیرید که حل کدام پرابلم برای تان مهمتر است.

سلیمان لایق: لازم بود که شما و نجیب الله قبل از انکشاف وضع موجود با ما صحبت می کردید و این حالت را بوجود نمی آوردید. اکنون مسوول وضع موجود شما هستید نه ما.

بنین سیوان: خروج مصؤن وی به ما وعده داده شده بود، چرا نگذاشتید که کاروان ما از پستۀ امنیتی عبور کند؟. ...» (عبدالوکیل، همانجا، جلد دوم، صفحات 908 ـ 909، تأکید روی برخی جملات از: ف. ودان)

سرانجام که سلیمان لایق نمیتوانست در مطابقت با سوال مطرح شدۀ فوق از جانب بنین سیوان جواب دقیقی ارایه نماید، حاشیه رفته و می گوید که:«در حالیکه یک سلسله پروسیجرهای معین در تمام حالات وجود دارد که باید مراعات شود، که مراعات نگردید.»

به یقین میتوان گفت که هدف سلیمان لایق از بکاربرد مفهوم «پروسیجرها»، جزء همان عدم تدویر محفل خداحافظی، چیزی دیگری بوده نمیتوانست که او بر تدویر آن «در تمام حالات» (حتی در حالاتیکه به گفتۀ خودش، مراکز سیاسی و نظامی «ستون پنجم»،«موجب تصادم، موجب قیام علیه نجیب، علیه دستگاه و علیه دولت»، شده و انتظام مشروع حزبی و دولتی را مختل نموده، به نافرمانی و بغاوت دامن زده، نجیب الله را از قدرت کنار کشیده، صلاحیت های قانونی او را بحیث رئیس جمهور و رهبر حزب وطن غصب کرده و حکم قتل او را نیز صادر نموده بودند) پافشاری مینمود. سلیمان لایق بدون توجه و نادیده گرفتن این علل که باعث ایجاد«وضع موجود» شده بودند و مسوولیت عاملین آنان، معلول را که گویا عملی نشدن این «پروسیجر» است، عمده قرار داده و خواسته است «مسوول وضع موجود»، بنین سیوان و دوکتور نجیب الله را وانمود سازد و بدین ملحوظ به دوکتور نجیب الله اجازه ندهد تا مطابق پلان صلح ملل متحد، تائید و تعهد قبلی رهبری حزبی و دولتی ـ از جمله خود سلیمان لایق ـ کشور را ترک گوید.

واضح است که ادعای عدم رعایت «پروسیجر» متذکره، یک بهانه بود برای مستور نگهداشتن دستور داده شده از ماورای سرحدات، مبنی بر عدم جواز عزیمت دوکتور نجیب الله از کشور. زیرا از خروج دوکتور نجیب الله و زنده ماندن او، هم مراکز ضد افغانی «دور از سرحدات» و هم اعضای مراکز سیاسی و نظامی «ستون پنجم» آنان و هرکدام به دلایل مختلف هراس داشتند. بدین ملحوظ و در نهایتِ همین جلسه، سلیمان لایق حکم صادر مینماید:«در صورتیکه نجیب الله نمی خواهد به اقامتگاه خود بر گردد میتواند نزد شما در ملل متحد باشد، تا اینکه بطور مصؤن از کشور بجای دیگر برود.» (عبدالوکیل، همانجا، جلد دوم، صفحه 909)

در ختم توضیحات فوق، عبدالوکیل طی یادداشتی بخاطر اعتبار بخشیدن و «برای اطمینان خوانندگان محترم از صحت و درستی و امانتداری» خویش در نوشتن «این صورت ملاقات»، آنان را به «صورت ملاقات سلیمان لایق با بنین سیوان» متوجه ساخته که فلیپ کاروین از همین ملاقات در کتاب «سرنوشت غم انگیز در افغانستان» نوشته است. این اشاره، خود به معنی تائید و حتی اعتبار برتر محتوی یادداشت فلیپ کاروین درین زمینه است. بنابرین بخاطر وضاحت بیشتر موضوع، لازم دیده می شود بخش اخیر صورت نوشته شده توسط فلیپ کاروین از این ملاقات را نیز در قسمت بعدی این سلسله مرور نمائیم.

ادامه دارد

از مقدمه تا قسمت هفتادو دوم

F

لطفن برای خوانش هرقسمت بالای شماره ها کلیک کنید

مقدمه

 

قسمت پنجم

قسمت چهارم

قسمت سوم

قسمت دوم

قسمت اول

قسمت دهم

قسمت نهم

قسمت هشتم

قسمت هفتم

قسمت ششم

قسمت پانزدهم

قسمت چهاردهم

قسمت سیزدهم

قسمت وازدهم

قسمت یازدهم

قسمت بیستم

قسمت نزدهم

قسمت هژدهم

قسمت هفدهم

قسمت شانزدهم

قسمت بیست و پنجم

قسمت بیست وچهارم

قسمت بیست وسوم

قسمت بیست ودوم

قسمت بیست و یکم

قسمت سی ام

قسمت بیست ونهم

قسمت بیست وهشتم

قسمت بیست وهفتم

قسمت بیست وششم

قسمت سی وپنجم

قسمت سی و چهارم

قسمت سی وسوم

قسمت سی ودوم

قسمت سی ویکم

قسمت چهلم

قسمت سی و نهم

قسمت و هشتم

قسمت سی و هفتم

قسمت سی وششم

قسمت چهل پنجم

قسمت چهل چهارم

قسمت چهل وسوم

قسمت چهل ودوم

قسمت چهل ویکم

قسمت پنجاهم

قسمت چهل ونهم

قسمت چهل وهشتم

قسمت چهل وهفتم

قسمت چهل وششم

قسمت پنجاه و پنجم

قسمت پنجاه و چهارم

قسمت پنجاه و سوم

قسمت پنجاه ودوم

قسمت پنجاه ویکم

قسمت شصتم

قسمت پنجاه ونهم

قسمت پنجاه و هشتم

قسمت پنجاه و هفتم

قسمت پنجاه و ششم

قسمت شصت و پنجم

قسمت شصت وچهارم

قسمت شصت و سوم

قسمت شصت و دوم

قسمت شصت و یکم

قسمت هفتادم

قسمت شصت و نهم

قسمت شصت و هشتم

قسمت شصت و هفتم

قسمت شصت و ششم

 

 

 

قسمت هفتادودوم

قسمت هفتادویکم